Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (11 milliseconds)
English
Persian
iterant
تکرار کننده
iterative
تکرار کننده
repeater
تکرار کننده
repetitous
تکرار کننده
Search result with all words
recidivist
تکرار کننده جرم
recidivists
تکرار کننده جرم
gyro repeater
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
gyro repeater
تکرار کننده قطبنمای الکتریکی قطبنمای ثانوی
regenerative repeater
تکرار کننده باززا
repeater coil
سیم پیچ تکرار کننده صدا کوبیل تکرار
Other Matches
quotes
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quoted
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quote
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
recidivism
تکرار جرم یا تکرار عمل ضداجتماعی
repeats
تکرار کردن تکرار شدن
repeat
تکرار کردن تکرار شدن
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
recapitulation
تکرار
tautology
تکرار
recapitulations
تکرار
practising
تکرار
tautologies
تکرار
reiteration
تکرار
replication
تکرار
duplication
تکرار
repetition
تکرار
epanalepsis
تکرار
regularly
[often]
<adv.>
به تکرار
on any number of occasions
<adv.>
به تکرار
often
<adv.>
به تکرار
frequently
<adv.>
به تکرار
a lot of times
<adv.>
به تکرار
practicing
تکرار
practice
تکرار
practise
تکرار
ingemination
تکرار
frequency
تکرار
frequencies
تکرار
repetitions
تکرار
practises
تکرار
frequence
تکرار
reduplication
تکرار
iteration
تکرار
repeat
تکرار
many times
<adv.>
به تکرار
renewals
تکرار
renewal
تکرار
oft
[archaic, literary]
<adv.>
به تکرار
rehearsal
تکرار
rehearsals
تکرار
repeats
تکرار
frequentation
تکرار
recidivism
تکرار
frequentness
تکرار
iterance
تکرار
reiterate
تکرار کردن
rehearsal
تکرار عملیات
reiterated
تکرار کردن
rehearsals
تکرار عملیات
repetitions
باز گو تکرار
reiterates
تکرار کردن
palilogy
تکرار تاکیدی
repeat key
کلید تکرار
typematic key
کلید تکرار
repeat counter
شمارنده تکرار
Come again
<idiom>
دوباره تکرار کن.
rehearsals
تکرار مجدد
repeatability
قابلیت تکرار
reptition compulstion
وسواس تکرار
recidivism
تکرار جرم
replication
پاسخگویی تکرار
repetition of position
تکرار وضعیت
repetition of an act
تکرار کاری
repeatable
قابل تکرار
frequency of vibration
تکرار ارتعاش
pulse repetition
تکرار ضربان
pulse repetition
تکرار تپش
auto repeat
خود تکرار
repeat
تکرار تجدید
repeat
تکرار کنید
rehearsal
تکرار مجدد
circular frequency
تکرار دورانی
repetition instruction
دستوالعمل تکرار
repeats
تکرار کردن
repeats
تکرار کنید
pleonasm
تکرار بیمورد
ibidem
تکرار میشود
repeats
تکرار تجدید
repeat
تکرار کردن
repetition instruction
دستورالعمل تکرار
frequent
تکرار شونده
tautologic
بیهوده تکرار کن
recur
تکرار شدن
recurred
تکرار شدن
recurs
تکرار شدن
iterative
تکرار شده
use
تکرار ممارست
repetition
باز گو تکرار
uses
تکرار ممارست
to repeat oneself
تکرار شدن
iterable
تکرار کردنی
iterate
تکرار کردن
merism
تکرار متشابهات
replicating
تکرار کردن
replicates
تکرار کردن
renewing
تکرار کردن
ingeminate
تکرار کردن
reiterating
تکرار کردن
renew
تکرار کردن
renews
تکرار کردن
frequenting
تکرار شونده
replicate
تکرار کردن
replicated
تکرار کردن
frequents
تکرار شونده
frequented
تکرار شونده
recapitulation
تکرار رئوس مطالب
recurring costs
هزینههای تکرار شونده
recidivists
عامل تکرار جرم
spaced repetition
تکرار فاصله دار
recidivist
عامل تکرار جرم
repeat action key
کلید تکرار عمل
recapitulations
تکرار رشدو نمو
recapitulations
تکرار رئوس مطالب
to make repeat
وادار به تکرار کردن
recidivation
بازگشت به تکرار جنایات
recidivism
بازگشت به تکرار جنایات
duplication check
مقابله از راه تکرار
recapitulation
تکرار رشدو نمو
frequency function
تابع تکرار
[ریاضی]
reduplicate
تکرار کردن دوچندان
overeun error
خطای تکرار شده
over and over
<idiom>
مکرا تکرار کردن
ingeminate
تکرار و تاکید کردن
autorepeat key
کلید تکرار خودکار
polysyndeton
تکرار حرف ربط
recapitulated
رئوس مطالب را تکرار کردن
iteration
تکرار یک برنامه برای حل مشکل
recapitulates
رئوس مطالب را تکرار کردن
cycles
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
repeat
مکرر کردن تکرار شدن
unfrequented
دور افتاده تکرار نشدنی
that will be the day
<idiom>
چیزی که هرگز تکرار نخواهد شد
cycled
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
recapitulate
رئوس مطالب را تکرار کردن
repeats
مکرر کردن تکرار شدن
recapitulating
رئوس مطالب را تکرار کردن
cycle
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cumulative distribution function
تابع تکرار تجمعی
[ریاضی]
name plugging
تکرار نام یا علامت تجارتی
anaphora
تکرار یک یا چند عبارت متوالی
rehashes
تکرار مکررات چیز تکراری
rehashed
تکرار مکررات چیز تکراری
rehash
تکرار مکررات چیز تکراری
monotone
صدای یکنواخت تکرار هماهنگ
cyclic
عملی که مرتب تکرار میشود
letting
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
to repeat oneself
کاریا گفته خودرا تکرار کردن
loops
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
looped
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
iterative process
فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد
let
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
lets
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
to haunt
به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
to walk
به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
backtell
رله کردن دستورات تکرار فرامین
superfix
تکرار مرتب ومداوم موضوعی درسخن
loop
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
theme song
ملودی یا قطعه موسیقی تکرار شونده
loop
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
looped
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
raise a fuss
<idiom>
قول برای تکرار دعوت درتاریخی دیگر
loops
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
brush up on something
<idiom>
تکرار(مرور)چیزی که ازقبل یادگرفته شده
demand frequency
نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
pattern
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
force
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forcing
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
patterns
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
Could you repeat what you said, please?
میشود لطفا آن چیزی را که گفتید دوباره تکرار کنید؟
loop
ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
repeating key
روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
drop repeat
واگیره
[تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
loops
ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
looped
ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
wait loop
پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
cycled
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
echolalia
تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
pseudo random
رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
cycle
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycles
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
nowel
کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
repeat
کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
for next loop
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
repeats
کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
typematic
هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
frequency
تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
endless
بخش متمادی نواز ضبط یا چندین دستور کامپیوتری که پیامی تکرار میشود
frequencies
تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
autos
امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
auto
امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
overlap
روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com