English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
abutments تکیه گاههای انتهائی دیوارهای پشتیبان دیوارههای انتهائی دوطرف پل
Other Matches
terminal انتهائی
terminals انتهائی
tail escape نهر تخلیه انتهائی
tail gates دریچههای قسمت انتهائی سد
end stiffener پشت بند انتهائی
overcasting شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
beam on elastic supports تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
false work تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
endboards دیوارههای اخر زمین هاکی
backup copy کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
globally 1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
global 1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
prostyle ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
accents : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
from opposite directions از دوطرف روبروی هم
restrained beam تیر دوطرف گیردار
double-breasted دوطرف تکمه خور
two way switch قطع و وصل کننده برق از دوطرف
balistraria [قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
ballistraria [قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
cross voting رای دادن دوطرف مخالف برای همدیگر
extensiontable میزی که میتوان دوطرف انراکشیدوقسمتی درمیان ان گذاشت
reefing jacket یکجور نیمتنه چسبان که از دوطرف دکمه میخورد
bengal cottage [باغچه ای با دیوارهای کاهگلی در اواسط قرن نوزده اروپا]
blackguards سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
blackguard سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
guard rail نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
juck work کوبیدن میخ درکف و دیوارهای کانال به منظور ایجاد رسوب
ajaraca [تزئین اسپانیایی دیوارهای آجری که از نقش هایی به اندازه یک نیم آجر تشکیل شده است.]
blocage [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
DIMM سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
support r پشتیبان
fail back پشتیبان
behind پشتیبان
protectors پشتیبان
protector پشتیبان
thruster پشتیبان
supportless بی پشتیبان
supportive پشتیبان
behinds پشتیبان
supporters پشتیبان
supporter پشتیبان
backs پشتیبان
backer پشتیبان
backup پشتیبان
backlogs پشتیبان
support پشتیبان
backers پشتیبان
defenceless بی پشتیبان
back پشتیبان
paper support پشتیبان
left back پشتیبان چپ
backlog پشتیبان
patrons نگهدار پشتیبان
follow up تدارکات پشتیبان
seconds پشتیبان کمک
imcremental backup پشتیبان نموی
patron نگهدار پشتیبان
trailers پشتیبان مهاجم
trailer پشتیبان مهاجم
support library کتابخانه پشتیبان
abutment دیوار پشتیبان
backing storage انباره پشتیبان
backup file پرونده پشتیبان
seconded پشتیبان کمک
backup copy نسخه پشتیبان
seconding پشتیبان کمک
backstop technology تکنولوژی پشتیبان
backing up پشتیبان گیری
backing پشتیبان پوشش
battery backup باطری پشتیبان
backing store انباره پشتیبان
banch wall دیواره پشتیبان
backup system سیستم پشتیبان
file backup پشتیبان فایل
second پشتیبان کمک
battery backup system سیستم پشتیبان باطری
line backer مدافع پشتیبان خط تجمع
battery که یک باتری پشتیبان دارد
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
maintenance programmer برنامه نویس پشتیبان
backup utility برنامه کمکی پشتیبان
buttressing شمع پشتیبان دیوار
backs که یک باتری پشتیبان دارد
back که یک باتری پشتیبان دارد
believer [in something] پشتیبان [نگهدار] [ازچیزی]
buttressed شمع پشتیبان دیوار
buttresses شمع پشتیبان دیوار
counter-fort [شمع پشتیبان دیوار]
buttress شمع پشتیبان دیوار
father file پشتیبان گونه قدیمی فایل
dss سیستم پشتیبان تصمیم گیری
fan پشتیبان [طرفدار] [هوادار] [ورزش]
sympathisers طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathizer طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathizers طرفدار همفکر پشتیبان فکری
countermure دیواری که برای پشتیبان دیواردیگربسازند
fall back سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
hypostasis پایه یانگهبان عضو یا چیزی پشتیبان
stringy floppy حلقه متمادی نوار برای حافظه پشتیبان
internal روش نمایش داده و دستورات در CPU یا پشتیبان
pedestals میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestal میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
auxiliary پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
tape streamer حلقه ممتد نوار برای حافظه پشتیبان
follow up رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
auxiliaries پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
accumbency تکیه
reliance تکیه
accents تکیه
leanings تکیه
leaning تکیه
recumbency تکیه
atonic بی تکیه
unaccented بی تکیه
accent تکیه
enclitic بی تکیه
accenting تکیه
lolling لم تکیه
accented تکیه
lolls لم تکیه
emphasis تکیه
lolled لم تکیه
loll لم تکیه
rest تکیه دادن
leans تکیه کردن
leaned تکیه زدن
mahlstick تکیه دست
leans تکیه زدن
leaned تکیه کردن
heel rest تکیه گاه
lean تکیه کردن
propping تکیه گاه
lean تکیه زدن
to lean on a reed تکیه بر اب کردن
catch-phrase تکیه کلام
to base one self تکیه کردن
bridge seat تکیه گاه
boilerplate تکیه کلام
catch-phrases تکیه کلام
maulstick تکیه دست
support roller تکیه گاه
support bearing تکیه گاه
saddle bearer تکیه گاه
backrest تکیه گاه
postpositive الحاقی و بی تکیه
slump over تکیه زدن
point of support تکیه گاه
arm rest تکیه گاه
counterfort دیوار تکیه
accentual تکیه دار
to throw oneself on تکیه کردن بر
insisted تکیه کردن بر
relies تکیه کردن
rest تکیه گاه
rely تکیه کردن
stay تکیه مهار
stayed تکیه مهار
relying تکیه کردن
anchor تکیه گاه
reclines تکیه کردن
relied تکیه کردن
rests تکیه دادن
rests تکیه گاه
insisting تکیه کردن بر
bearing تکیه گاه
insists تکیه کردن بر
anchoring تکیه گاه
bolsters تکیه دادن
fulcrum تکیه گاه
anchors تکیه گاه
insist تکیه کردن بر
stand تکیه گاه
anchorage تکیه گاه
propped تکیه گاه
prop تکیه گاه
support تکیه گاه
bolstered تکیه دادن
recline تکیه کردن
bolster تکیه دادن
anchorages تکیه گاه
reclined تکیه کردن
record رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
times ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
transcribed کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribes کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribe کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
time ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
timed ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
transcribing کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
bench wall دیوار تکیه گاه
bearing stress تنش تکیه گاهی
core print تکیه گاه ماهیچه
bow hand دسته تکیه گاه
direct support تکیه گاه بی واسطه
armpit تکیه گاه ارنج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com