English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
control and assessment team تیم کنترل و ارزیابی نتایج تک ش م ر
Search result with all words
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
Other Matches
attack assessment ارزیابی نتایج تک
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
pert Technique Review Evaluationand Program فن ارزیابی و بررسی برنامه Technique Review Evaluationand Project روش مرور و ارزیابی پروژه
results نتایج
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
knowledge of results اطلاع از نتایج
accessory نمائات و نتایج
questionable results نتایج مشکوک
search results نتایج جستجو
assessment تعیین نتایج حاصله
assessments تعیین نتایج حاصله
questionable results نتایج سوال برانگیز
The results of the competition were announced . نتایج مسابقه اعلام شد
analysis بدست آوردن اطلاعات و نتایج از داده
biases انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
bias انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
to avoid distortion of the results [produced] by ... برای جلوگیری از اعوجاج نتایج توسط ...
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
civil damage assessment ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
foreground که نتایج آن برای کاربر قابل دید است
inference کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
inferences کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
past performances سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
free thinkers افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
tabling مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
tables مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
tabled مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
inferences مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
duplication check بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
inference مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
coprocessor پردازندهای که نتایج عملیات ریاضی را سریع تر از بخش ALU از CPU انجام میدهد
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
test داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
tests داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
tested داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
clients یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
client یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
effectiveness clock دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
ripple through effect نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
control statement حکم کنترل دستور کنترل
goals 1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
goal 1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
translation tables جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
gigo اصطلاحی است به این معنی که اگر به برنامه اطلاعات ورودی بیهوده داده شودبرنامه نتایج بیهودهای رابه عنوان خروجی تولیدخواهد کرد
garbage in garbage out اصطلاحی است به این معنی که اگر به برنامه اطلاعات ورودی بیهوده داده شودبرنامه نتایج بیهودهای رابه عنوان خروجی تولیدخواهد کرد
assessment ارزیابی
assessments ارزیابی
cost accounting ارزیابی
indiction ارزیابی
it was valued at rials 000 ارزیابی شد
evaluations ارزیابی
attack assessment ارزیابی تک
appraisal ارزیابی
evaluation ارزیابی
estimating ارزیابی
estimates ارزیابی
estimated ارزیابی
valuation ارزیابی
appraisement ارزیابی
valuations ارزیابی
evalution ارزیابی
appraisals ارزیابی
estimate ارزیابی
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
corporate appraisal ارزیابی شرکت
evaluates ارزیابی کردن
rated ارزیابی شده
evaluating ارزیابی کردن
appraise ارزیابی کردن
supplier evaluation ارزیابی فروشنده
estimating ارزیابی تخمین
estimates ارزیابی تخمین
ratable قابل ارزیابی
revaluation ارزیابی مجدد
appraised ارزیابی کردن
appraising ارزیابی کردن
summative evaluation ارزیابی تلخیصی
project evaluation ارزیابی طرح
cost accountant متخصص ارزیابی
estimate ارزیابی تخمین
estimated ارزیابی تخمین
stock valuation ارزیابی موجودی
validation تصدیق ارزیابی
valuation of stock ارزیابی موجودی
appraises ارزیابی کردن
surveyed ارزیابی کردن
unevaluated <adj.> ارزیابی نشده
unexamined <adj.> ارزیابی نشده
uninspected <adj.> ارزیابی نشده
untested <adj.> ارزیابی نشده
assessed ارزیابی کردن
unverified <adj.> ارزیابی نشده
assesses ارزیابی کردن
analyse [British] ارزیابی کردن
unchecked <adj.> ارزیابی نشده
evaluation score نمره ارزیابی
surveys ارزیابی کردن
survey ارزیابی کردن
make an evaluation ارزیابی کردن
economic appraisal ارزیابی اقتصادی
rate ارزیابی کردن
assay ارزیابی کردن
unaudited <adj.> ارزیابی نشده
rates ارزیابی کردن
holistic evalution ارزیابی کلی
analyze [American] ارزیابی کردن
valued ارزیابی شده
job costing ارزیابی هزینه ها
job evaluation ارزیابی شغل
reappraisals ارزیابی تازه
enquire into ارزیابی کردن
examine ارزیابی کردن
inspect ارزیابی کردن
investigate ارزیابی کردن
look into ارزیابی کردن
evaluated ارزیابی کردن
scrutinize ارزیابی کردن
reappraisal ارزیابی تازه
survey ارزیابی کردن
formative evaluation ارزیابی تکوینی
personality assessment ارزیابی شخصیت
explore ارزیابی کردن
dissect [analyse] ارزیابی کردن
assess ارزیابی کردن
study ارزیابی کردن
evaluate ارزیابی کردن
bolt [examine] ارزیابی کردن
assessing ارزیابی کردن
check ارزیابی کردن
evaluate ارزیابی کردن
determine ارزیابی کردن
LUT مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
evaluation ارزیابی اخبار رسیده
appraisal تقویم ارزیابی کردن
rates سرعت ارزیابی کردن
appreciably قابل ارزیابی محسوس
appraisals تقویم ارزیابی کردن
assessable قابل ارزیابی یا تقویم
appraisement تقویم و ارزیابی مال
evaluations ارزیابی اخبار رسیده
evaluation report گزارش ارزیابی وضعیت
appreciable قابل ارزیابی محسوس
inappreciable غیر قابل ارزیابی
scout ارزیابی حریف اینده
revalued دوباره ارزیابی کردن
loss assessment ارزیابی میزان خسارت
taxation of costs ارزیابی هزینههای دعوی
assess جریمه کردن ارزیابی
assessed جریمه کردن ارزیابی
assessing جریمه کردن ارزیابی
terrain evaluation ارزیابی وضع زمین
marketing audit ارزیابی سیاستهای فروش
assesses جریمه کردن ارزیابی
revalues دوباره ارزیابی کردن
revalue دوباره ارزیابی کردن
aim ارزیابی کردن شمردن
revaluing دوباره ارزیابی کردن
scouted ارزیابی حریف اینده
scouts ارزیابی حریف اینده
rate سرعت ارزیابی کردن
aims ارزیابی کردن شمردن
reappraises دوباره ارزیابی کردن
reappraising دوباره ارزیابی کردن
reappraised دوباره ارزیابی کردن
reappraise دوباره ارزیابی کردن
aimed ارزیابی کردن شمردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com