Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English
Persian
vorticel
جانور ذره بینی حلقهای شکل که در اب ایستاده زندگی میکند
Other Matches
epizoic
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
nose ring
حلقهای که به بینی گاومیزنند تا بدان اورابکشند
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
endozoic
دارای زندگی دردرون جانور
animalcule
جانور ذره بینی
animalculum
جانور ذره بینی
he lives on air
زندگی میکند
do while
یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند
fruitarian
کسیکه با میوه زندگی میکند .
concubinary
که باصیغه یابطورصیغه زندگی میکند
look ahead
جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
arcadian
ادمیکه ساده و بی تجمل زندگی میکند
bald eagle
نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند
bald eagles
نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند
inlander
کسیکه درون کشور یا دورازمرز زندگی میکند
foundationer
کسیکه ازدرامدبنگاه وقف شدهای زندگی میکند
camper
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
campers
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
vertical retort tar
قطران کورههای ایستاده قطران قرعهای ایستاده
land crab n
خرچنگی که در زمین زندگی میکند ولی در دریا تخم می ریزد
deferred exit
انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
urbanite
کسیکه در شهر زندگی میکند شهر نشین
future perfect tense
زمان ایندهای که انجام کاری پیش از وقت معینی پیش بینی میکند
it is impossible to live there
نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
parlour boarder
شاگرد شبانه روزی که نزدخانواده رئیس شبانه روزی زندگی میکند
snub-nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
standing
ایستاده
static
ایستاده
stalled tank
تانک ایستاده
stationary
لایتغیر ایستاده
on stilts
بالا ایستاده بل
standee
شخص ایستاده
stationary wave
موج ایستاده
he is on his legs
بر پا ایستاده است
stationary state
حالت ایستاده
semierect
نیمه ایستاده
standing start
استارت ایستاده
standing wave
موج ایستاده
upright spin
چرخش ایستاده
offhand
تیراندازی ایستاده
to set
گذاشتن
[در حالت ایستاده]
stand-up
روی پا ایستادن ایستاده
erectly
بطور ایستاده یا عمودی
standup goalie
دروازه بانی ایستاده
quasi stationary state
شبه حالت ایستاده
stand up
روی پا ایستادن ایستاده
statically
در حال ایستاده یا ساکن
perpendicular
ستون وار ایستاده
offhand position
حالت ایستاده در تیر اندازی
corner-post
[پایه ایستاده در سنگ نبش]
to set
جای دادن
[در حالت ایستاده]
power form
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
I was standing at the street corner .
درگوشه خیابان ایستاده بودم
kick turn
دور زدن در حالت ایستاده
step through method
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
pointsman
عبور و مرور که دریک نقطه ایستاده
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it.
ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
septum
حفرههای بینی پره بینی
ashlering
[مجموعه ای از سنگ های ساختمانی کوتاه و ایستاده]
chest roll
چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
witness stand
محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
cricoid
حلقهای
gyrating
حلقهای
ring tailed
دم حلقهای
gyrate
حلقهای
gyrates
حلقهای
annular
حلقهای
armillary
حلقهای
areolar
حلقهای
ring cartilage
حلقهای
gyrated
حلقهای
the taxis are on their rank
اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
loop structure
ساختار حلقهای
closed chain
زنجیر حلقهای
cyclic admittance
گذرایی حلقهای
extracyclic
برون حلقهای
parrel
طناب حلقهای
tricyclic drugs
داروهای سه حلقهای
quasi cyclic
شبه حلقهای
loop antenna
انتن حلقهای
ring counter
شمارنده حلقهای
girdling
حلقهای بریدن
cyc;ization
حلقهای شدن
girdles
حلقهای بریدن
metamerism
تشکیل حلقهای
girdled
حلقهای بریدن
cyclic compound
ترکیب حلقهای
bicyclo compound
ترکیب دو حلقهای
bicyclic compound
ترکیب دو حلقهای
cyclic impedance
ناگذرایی حلقهای
ring network
شبکه حلقهای
cycloalkanes
الکانهای حلقهای
ring structure
ساختار حلقهای
loop sling
بند حلقهای
girdle
حلقهای بریدن
cyclic reactance
راکتانس حلقهای
joysticks
با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
joystick
با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
macrocyclic effect
اثر درشت حلقهای
token ring network
شبکه نشانه حلقهای
ring shift
تغییر مکان حلقهای
multireel file
پرونده چند حلقهای
macrocyclic musks
مشکهای درشت حلقهای
infinite
حلقهای که خروج ندارد.
fused ring system
سیستم حلقهای جوش خورده
ring sight
شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
multireel sorting
مرتب کردن چند حلقهای
key-ring
حلقهای که بدان کلید می اویزند
inner loop
حلقهای درون حلقه دیگر
key-rings
حلقهای که بدان کلید می اویزند
link belt
نوار حلقهای جداشونده فشنگ
dehydrocyclization
حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
cyclic
کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود
lead a dog's life
<idiom>
زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
disc
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
discs
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
metameric
در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
ringthe bull
بازی ای که دران حلقهای راپرتاب میکنندتابه قلابی بیاویزد
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
message
تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
messages
تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
counter
دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
loop
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
countered
دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
countering
دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
loops
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
looped
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
guided propagation
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
self-
حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند
vomer
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
anaglyph
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecast
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
Cambridge ring
استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
commutator
سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
pages
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
edit
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
controller
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
faulted
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
faults
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
scsi
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
critical error
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
controllers
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
destructive cursor
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
fault
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
edited
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
slaved
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slave
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel
بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
postbyte
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
Intel
بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slaves
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
million instructions per second
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
key
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
slaving
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
open
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
opened
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
hard
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
opens
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
plotter
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
samplers
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
dat
درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
optimize
کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
sampler
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
terminate and stay resident program
برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
logic
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
harder
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
uart
از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
plotters
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
hardest
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
net ball
یکجور توپ بازی که توپ بایداز حلقهای که توری درزیران گذاشته اندردشود
TCP
مین میکند. این پروتکل داده ها را به صورت بسته در می آورد و خطای آنها را بررسی میکند
EMM
امکانی که حافظه جانبی رادر IBM PC مدیریت میکند و آن را برای برنامه آماده استفاده میکند
broadband
روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
predicting interval
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
beast
جانور
malacostracan
جانور
animal
جانور
beasts
جانور
ruffianly
جانور خو
nightwalker
جانور شب پر
structure of an animal
جانور
animals
جانور
it
ان جانور
creature
جانور
it pron
ان جانور
he
جانور نر
creatures
جانور
johnny
جانور نر
apod
جانور بی پا
animalize
جانور
DIF file
استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
spanning tree
روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com