Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
public mischief
جرمی که مضر به حال جامعه باشد
Other Matches
public good
کالایی که تولید ان به نفع جامعه باشد
european essembly
مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
intervener
در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
socialism
جامعه گرایی جامعه داری اقتصادسوسیالیستی
mass number
عدد جرمی
mass flow
دبی جرمی
nucleon number
عدد جرمی
nuclear number
عدد جرمی
mass spectrometer
طیف سنج جرمی
mass spectrograph
طیف نگار جرمی
mass spectrometry
طیف سنجی جرمی
committing an offence
مرتکب جرمی شدن
I haven't done anything wrong.
من هیچ خطایی
[جرمی]
نکردم.
to be complicit in
[with]
something
[در جرمی]
شریک بودن
[قانون ]
to be complicit in
[with]
something
[در جرمی]
همدستی داشتن
[قانون ]
to become an accessory to a crime
در جرمی شریک شدن
[قانون ]
burglars
کسی که در شب به قصدارتکاب جرمی وارد خانهای شود
What has he done wrong?
[مگر]
او
[مرد]
چه خطایی
[جرمی]
کرده است؟
burglar
کسی که در شب به قصدارتکاب جرمی وارد خانهای شود
true bill
اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
hyperon
جرمی که حد فاصل بین پروتون ونوترون دو اتم است
to keep somebody on a short leash
کسی را دائما کنترل کردن
[مثال مشکوکان به جرمی ]
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
supercritical fluid chromatography/mass
spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
s.f.c/m.s
mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
The law prescribes a prison sentence of at least five years for such an offence.
قانون کم کمش پنج سال حکم زندان برای چنین جرمی تجویزمی کند.
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
sthene
واحد نیرو در سیستم غیرمتریک معادل نیرویی که به جرمی برابر یک تن شتاب یک متر بر مجذور ثانیه
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
incriminates
به جرمی متهم کردن گناهکار قلمداد کردن
incriminated
به جرمی متهم کردن گناهکار قلمداد کردن
incriminating
به جرمی متهم کردن گناهکار قلمداد کردن
incriminate
به جرمی متهم کردن گناهکار قلمداد کردن
socio-
جامعه
polity
جامعه
polities
جامعه
ecological community
جامعه
universe
جامعه
the body politic
جامعه
societies
جامعه
society
جامعه
communities
جامعه
community
جامعه
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
sociable
جامعه پذیر
social desirability
جامعه پسندی
nonliterate society
جامعه نانویسا
social minded
در فکر جامعه
society
جامعه اجتماع
integral calculvs
حساب جامعه
underclass
بی کلاس
[در جامعه]
subclass
بی کلاس
[در جامعه]
lower class
بی کلاس
[در جامعه]
antisocial
جامعه ستیز
sociopathy
جامعه ستیزی
sociopath
جامعه ستیز
sociometry
جامعه سنجی
social science
جامعه شناسی
parameter
اماره جامعه
mass society
جامعه انبوهیده
sociability
جامعه پذیری
classless society
جامعه بی طبقه
sociological
جامعه شناختی
finite population
جامعه محدود
sociality
جامعه جویی
sociogenic
جامعه زاد
closed society
جامعه بسته
A classless society.
جامعه بی طبقه
moslem league
جامعه مسلمانان
sociocentrism
جامعه- محوری
parameters
اماره جامعه
dissocialization
جامعه گسلی
eruropean community
جامعه اروپایی
preliterate society
جامعه نانویسا
affluent society
جامعه ثروتمند
biotic communtity
جامعه زندگان
biocummunity
جامعه زندگان
biocenose
جامعه زندگان
atomistic society
جامعه ذرهای
affluent society
جامعه رفاه
affluent society
جامعه مصرفی
primitive society
جامعه ابتدایی
socialists
جامعه گرای
socialism
جامعه گرایی
societies
جامعه اجتماع
throwaway society
جامعه مسرف
socialist
جامعه گرای
league of nations
جامعه ملل
transitory society
جامعه انتقالی
ecclesiastes
کتاب جامعه
integral calculus
حساب جامعه
psychopaths
جامعه ستیز
psychopath
جامعه ستیز
infinite population
جامعه نامحدود
inert society
جامعه بیهوده
statistical universe
جامعه اماری
stimulus population
جامعه محرکها
psychopathy
جامعه ستیزی
affluent society
جامعه مرفه
sociology
جامعه شناسی
peripheral community
جامعه پیرامونیperipeteia
sociologist
جامعه شناس
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
the society is like a vortex
جامعه مانندگردابی است
phytosociology
جامعه شناسی گیاهی
public mischief
جرم علیه جامعه
underclass
طبقه پایین جامعه
holy office
جامعه راهبان ومومنین
Common Market
جامعه اقتصادی اروپا
sociolinguistics
جامعه شناسی زبان
psychopathic personality
شخصیت جامعه ستیز
pseudopsychopathic
جامعه ستیز کاذب
bourgeois
عضوطبقه متوسط جامعه
bourgeois
<adj.>
عضوطبقه متوسط جامعه
lower class
طبقه پایین جامعه
subclass
طبقه پایین جامعه
egalitarian society
جامعه تساوی طلب
sociological
وابسته به جامعه شناسی
sampling population
جامعه نمونه گیری
covenant of the league of nations
منشور جامعه ملل
phalanstery
جامعه کوچک ومستقل اشتراکی
cover
پوشش مخفی
[جامعه شناسی]
e c s c (european coal & steel commissio
جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا
socialites
شخص طراز اول جامعه
antisocial
مخل اجتماع دشمن جامعه
cover
مخفی گاه
[جامعه شناسی]
blind
مخفی گاه
[جامعه شناسی]
to live at the expense of society
روی دوش جامعه زندگی
r.m.a. color code
علایم رنگی جامعه رادیوسازان
sociometry
سنجش روابط افراد جامعه
blind
پوشش مخفی
[جامعه شناسی]
phalanstery
تقسیم جامعه باجزاء کوچک
socialist
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
to retire in to oneself
از جامعه کناره گیری کردن
european community competition rules
مقررات رقابت در جامعه اروپا
to seed a person to c.
کسیرا از جامعه بیرون کردن
socialists
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
socialite
شخص طراز اول جامعه
calculus
حساب جامعه و فاضله جامع و فاضل
leagues
مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
hero-worshipper
ستایش گر ساده لوح
[جامعه شناسی]
misanthropist
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
league
مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
to acclimatize/acclimatise
[British E]
yourself
[به اوضاع شخصی جدید]
خو گرفتن
[جامعه شناسی]
to acclimate
[American E]
to new circumstances
[به اوضاع شخصی جدید]
خو گرفتن
[جامعه شناسی]
to acclimatize/acclimatise
[British E]
[به اوضاع شخصی جدید]
خو گرفتن
[جامعه شناسی]
to become acclimatized
[به اوضاع شخصی جدید]
خو گرفتن
[جامعه شناسی]
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
acculturate
نقل و انتقال دادن فرهنگ یک جامعه به جامعهء دیگر
debutant
دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
ecosystems
بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
demand factors
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
debuts
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
canoness
زنی که درمیان جامعه مذهبی یادانشکدهای با سایراهل ان زندگی کند
ecosystem
بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
greenbelt
کمربندی از کشتزارها و یاخیابانهای مشجر که یک جامعه راازجامعه دیگری جدامیسازد
debut
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
to ask somebody out
از کسی پرسیدن که آیا مایل است
[با شما]
بیرون برود
[جامعه شناسی]
Common Market
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
scientific socialism
بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
collectivism
اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
unlawful assembly
در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
association for computing machinery
بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
common nuisance
منظور عملی است که باعث اضرار جامعه به طور کلی شود و تاثیر ان متوجه فرد خاص نباشد
dominion
ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
invisible hand
فرد در تعقیب منافع شخصی خود بطورخودکار به حداکثر کردن منافع جامعه کمک میکند
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
united nations organization
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Christendom
عالم مسیحیت جامعه مسیحیت
christenings
عالم مسیحیت جامعه مسیحیت
european atomic energy community
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
real will
مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
Benedictine
باشد
admissibleness
باشد
incomplete flower
کم باشد
reflexively
باشد
some one or other
هر کس باشد
admissibly
باشد
custom's declaration
باشد
any old thing
هر چه باشد
Benedictines
باشد
at the owner's risk
باشد
if he be
اگر او باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com