English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
area search جستجوی ناحیه
Other Matches
to prospect for gold جستجوی زردر محلی کردن برای جستجوی زر در جایی پی کردن
blitter عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
botany گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
in search of در جستجوی
after در جستجوی
the search of جستجوی چیزی
fibonacci search جستجوی فیبوناچی
global search جستجوی سراسری
head seek time زمان جستجوی هد
area search جستجوی دامنهای
pervestigation جستجوی کامل
perquisition جستجوی کامل
linear search جستجوی خطی
dichotomizing search جستجوی دوقسمتی
dichotomizing search جستجوی دو حالته
area search جستجوی ناحیهای
backward search جستجوی پسرو
binary chop جستجوی دودویی
binary search جستجوی دوتایی
binary search جستجوی دودوئی
table look up جستجوی جدول
chaining search جستجوی زنجیرهای
sequential search جستجوی ترتیبی
dichotomizing search جستجوی دورستهای
rummage out با جستجوی زیاد در اوردن
full text searching جستجوی تمام متن
multifile search جستجوی چند پروندهای
optimum tree search جستجوی بهینه درخت
rummage up با جستجوی زیاد در اوردن
parallel search storage انباره جستجوی موازی
herborize جستجوی گیاه کردن
hit جستجوی موفق در پایگاه داده
hits جستجوی موفق در پایگاه داده
hitting جستجوی موفق در پایگاه داده
to rummage out با جستجوی زیاد پیدا کردن
free WAIS گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
hunting فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
to seek a position جستجوی کاریامقامی کردن پی کاری گشتن
cover search جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
searched جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searches جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searchingly جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searched جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
searchingly جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
searches جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
retrospective search جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
chaining جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
binary look up روش جستجوی سریع برای استفاده از لیست مرتب داده
fullest انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
search and replace جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
list لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
full انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
view جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
viewing جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
views جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
viewed جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
false فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط
job to job transition فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
right of search حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
canvass جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassed جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvasses جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassing جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
stop لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
wild card character نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
stopping لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stops لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopped لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
right of حق جستجوی کشتی بی طرف از طرف دولت متحارب
reach ناحیه
reached ناحیه
regional <adj.> ناحیه ای
ranges ناحیه
shire ناحیه
ranged ناحیه
range ناحیه
reaches ناحیه
reaching ناحیه
subregion ناحیه
demesne ناحیه
output area ناحیه
proclimax ناحیه
situs ناحیه
sympatric هم ناحیه
local <adj.> ناحیه ای
area ناحیه
zones ناحیه
regions ناحیه
district ناحیه
sector ناحیه
sectors ناحیه
ward ناحیه
wards ناحیه
zone ناحیه
districts ناحیه
partition ناحیه
region ناحیه
realms ناحیه
partitions ناحیه
realm ناحیه
shires ناحیه
areas ناحیه
surf جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات
work area ناحیه کاری
magnetic domain ناحیه مغناطیسی
measuring range ناحیه ی سنجش
input area ناحیه ورودی
motor area ناحیه حرکتی
littoral ناحیه ساحلی
intermediate zone ناحیه ی میانی
indifference zone ناحیه خنثی
Sept ناحیه محصو
depletion area ناحیه تخلیه
depletion barrier ناحیه تخلیه
depletion layer ناحیه تخلیه
depletion zone ناحیه تخلیه
edge zone ناحیه لبه
forbidden zone ناحیه ممنوع
frequency region ناحیه فرکانس
geiger muller region o. plateau ناحیه قطع
genital zone ناحیه تناسلی
gold field ناحیه زرخیز
goldfield ناحیه زرخیز
heat affected zone ناحیه پیوند
fixed area ناحیه ثابت
hypnogenic zone ناحیه خواب زا
dead space ناحیه کور
skid row ناحیه پست
soft spot ناحیه نشست
storage area ناحیه انبارش
suppressor area ناحیه بازدارنده
regions ناحیه فضا
telephone area ناحیه اتصال
territorialization ایجاد ناحیه
the abdominal region ناحیه شکم
region ناحیه عملیات
region ناحیه نظامی
touch spot ناحیه بساوشی
two phase region ناحیه دو فازی
wernicke's area ناحیه ورنیکه
zone of contact ناحیه تماس
region ناحیه فضا
slums ناحیه فقیرنشین
slum ناحیه فقیرنشین
silva ناحیه جنگلی
regions ناحیه نظامی
naval district ناحیه دریایی
oral zone ناحیه دهانی
output area ناحیه خروجی
overflow area ناحیه سرریز
pyramidal area ناحیه هرمی
radius of action ناحیه رانندگی
range of adjustment ناحیه تنظیم
range of storke ناحیه ضربه
range of variation ناحیه تغییر
range of variation ناحیه انحراف
recording eara ناحیه ضبط
residential area ناحیه مسکونی
part سهم ناحیه
scan area ناحیه پیمایش
sciatic ناحیه چاربند
regions ناحیه عملیات
sector commander فرمانده ناحیه
critical region ناحیه شاخص
commutation zone ناحیه کموتاسیون
sectors خط کش ریاضی ناحیه
buffer area ناحیه میانگیر
sector خط کش ریاضی ناحیه
broca's area ناحیه بروکا
lumbar ناحیه کمر
regionalism ناحیه گرایی
boom swing ناحیه لرزش
erogenous zone ناحیه شهوتزا
terrain زمین ناحیه
erogenous zones ناحیه شهوتزا
zones منطقه ناحیه
baffle area ناحیه کور
climatic region ناحیه اقلیمی
zone منطقه ناحیه
critical area ناحیه بحرانی
districts ناحیه نظامی
Equator ناحیه استوایی
critical region ناحیه بحرانی
active area ناحیه فعال
arid area ناحیه خشک
common area ناحیه مشترک
audio range ناحیه صوتی
district ناحیه نظامی
palatinate ناحیه قلمرو کنت
naval district ناحیه عملیات دریایی
drilling range ناحیه مته کاری
delinquency area ناحیه بزه خیز
catchment areas ناحیه تحت پوشش
sylva درختان جنگلی یک ناحیه
local area network شبکه ناحیه محلی
long wave range ناحیه موج بلند
climates ناحیه اوضاع جوی
motor perceptual region ناحیه حرکتی- ادراکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com