Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
branch
جوانه زدن براه جدیدی رفتن
branches
جوانه زدن براه جدیدی رفتن
Other Matches
nip
کش رفتن جوانه زدن
nipped
کش رفتن جوانه زدن
nips
کش رفتن جوانه زدن
gemmulation
جوانه کوچک ایجادموجود تازه توسط جوانه سلولی
tiller
جوانه جوانه زدن
tillers
جوانه جوانه زدن
confedration of states
دولت جدیدی تشکیل نمیشود
To accord recognition to a new government.
دولت جدیدی را برسمیت شناختن
A new government wI'll take office .
حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
docile
سر براه
transvaluate
سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
transvalue
سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
waiting
چشم براه
inaugurated
براه انداختن
launghing
براه اندازی
inaugurates
براه انداختن
destined
عازم براه
inaugurating
براه انداختن
he went his way
براه خودرفت
inaugurate
براه انداختن
rehashes
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehash
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehashed
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
Thats no news to me.
این برایم خبر جدیدی نیست ( قبلا می دانستم )
to kick ones heels
چشم براه ایستادن
to look out
چشم براه بودن
to keep any one waiting
کسیرا چشم براه
march order
حاضر براه کردن
he went his way
رفت براه خود
They have come out with a new gimmick to attract customers .
کلک جدیدی برای جلب مشتری پیدا کرده اند
toddles
کودک تازه براه افتاده
toddling
کودک تازه براه افتاده
toddle
کودک تازه براه افتاده
toddled
کودک تازه براه افتاده
toddlers
کودک تازه براه افتاده
toddler
کودک تازه براه افتاده
to kick one's heels
چشم براه ایستادن منتظرایستادن
income velocity
دفعاتی که پول برای خرید کالای کامل جدیدی خرج شود
wait
چشم براه بودن منتظر شدن
waits
چشم براه بودن منتظر شدن
waited
چشم براه بودن منتظر شدن
His invevtion made a noise in the world.
اختراعش دردنیا سروصدائی براه انداخت
formatter
برنامهای که متن را به حالت جدیدی تبدیل میکند طبق پارامترها یا کدهای توکار
to fang a pump
براه انداختن تلمبه بوسیله ریختن اندکی اب درتوی ان
drown out
<idiom>
سروصدای زیاد براه انداختن وقادر به شنیدن نبودن
new deal
روش سیاسی جدیدی که از دوران روزولت اعمال ان از طرف دولت ایالات متحده امریکا شروع شد
seedling
جوانه
seedlings
جوانه
shootings
جوانه
shooting
جوانه
youngling
جوانه
bud
جوانه
buds
جوانه
offshoot
جوانه
offshoots
جوانه
budded
جوانه
gemmiferous
جوانه زن
gemma
جوانه
acrospire
جوانه زدن
pullulation
جوانه زنی
pullulate
جوانه زدن
shot
جوانه زده
shots
جوانه زده
germinated
جوانه زدن
germinate
جوانه زدن
pululate
جوانه زدن
ratoon
جوانه گیاه
burgeon
جوانه زدن
burgeoned
جوانه زدن
burgeoning
جوانه زدن
burgeons
جوانه زدن
budded
جوانه زدن
taste buds
جوانه چشایی
taste bud
جوانه چشایی
sprit
جوانه زدن
bud
جوانه زدن
buds
جوانه زدن
ratoon
جوانه زدن
germinates
جوانه زدن
germinant
جوانه زننده
sprouting
جوانه زدن
sprouts
جوانه زدن
leaf
جوانه زدن
gemmate
جوانه دار
germin
جوانه زدن
gemmiparous
جوانه دار
gemmiparous
جوانه اور
sprouted
جوانه شاخه
sprouted
جوانه زدن
gemmation
جوانه زنی
sprouts
جوانه شاخه
erupt
جوانه زدن
erupted
جوانه زدن
sprout
جوانه زدن
erupts
جوانه زدن
germinating
جوانه زدن
sprout
جوانه شاخه
germination
جوانه زنی
erupting
جوانه زدن
shoot
جوانه زدن انشعاب
seedling
جوانه کوچک درخت
repullulate
دوباره جوانه زدن
seedlings
جوانه کوچک درخت
A aron's rod
[میله ای با برگ و جوانه گل]
grown
رسیده جوانه زده
chrysalis
شفیره حشرات جوانه
spurting
جهش جوانه زدن
shoots
جوانه زدن انشعاب
sprit
جوانه یا شاخه کوچک
spurt
جهش جوانه زدن
chrysalises
شفیره حشرات جوانه
spurts
جهش جوانه زدن
spurted
جهش جوانه زدن
declaratory statute
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
peeped
جوانه زدن اشکار شدن
peeps
جوانه زدن اشکار شدن
peeping
جوانه زدن اشکار شدن
peep
جوانه زدن اشکار شدن
blastogenesis
تکثیر از راه جوانه زدن
hash
سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید
pussyfoot
دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go
چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
proliferous
بارور شونده بوسیله پیازیا جوانه زنی وامثال ان
scotland yard
اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
mouch
راه رفتن دولادولاراه رفتن
trot
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
pragmatism
مصلحت گرایی روش فکری منسوب به ویلیام جیمز امریکایی که درمقابل تعریفی که فلسفه مابعدالطبیعه از حقیقت میکند به این شرح " مطابقت ذهن با واقعیت خارجی "تعریف جدیدی وضع نموده است به این شکل " ان چه درعمل مفید افتد حقیقت است "
grain
دانه دانه کردن جوانه زدن
parade
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading
سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded
سان رفتن رژه رفتن محل سان
filched
کش رفتن
filch
کش رفتن
to get one's monkey up
از جا در رفتن
snip
کش رفتن
to go back ward
پس رفتن
crawled
رفتن
to hang back
پس رفتن
gangs
رفتن
crawl
رفتن
regressing
پس رفتن
regresses
پس رفتن
pilfers
کش رفتن
retires
پس رفتن
pilfering
کش رفتن
retire
پس رفتن
pilfered
کش رفتن
pilfer
کش رفتن
admit
رفتن
admits
رفتن
admitting
رفتن
regressed
پس رفتن
to go bang
در رفتن
filching
کش رفتن
filches
کش رفتن
regress
پس رفتن
retrograde
پس رفتن
to go backward
پس رفتن
to d.deep in to
فر رفتن در
gang
رفتن
meddled
ور رفتن
meddle
ور رفتن
to fly off
در رفتن
to do out of
کش رفتن
goes
رفتن
swipe
کش رفتن
to do a guy
در رفتن
to flow over
سر رفتن
go
رفتن
swiped
کش رفتن
going
رفتن
swiping
کش رفتن
short-changes
کش رفتن
to foot it
رفتن
to go to the bottom
ته رفتن
sinks
ته رفتن
crawls
رفتن
to get over
رفتن از
to get away
رفتن
to go to mess
رفتن
to fall away
پس رفتن
to fall away
رفتن
sink
ته رفتن
twiddled
ور رفتن
twiddle
ور رفتن
meddles
ور رفتن
twiddles
ور رفتن
departures
رفتن
jauk
ور رفتن
betake
رفتن
bleneh
پس رفتن
pullback
پس رفتن
break loose
در رفتن
to break loose
در رفتن
to peter out
پس رفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com