Dictiornary-Farsi | جوش مخلوط الومینیم و اکسیداهن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (9 milliseconds)

English	Persian
thermit welding	جوش مخلوط الومینیم و اکسیداهن


Search result with all words

thermate	نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
thermit	مخلوط پودر الومینیم و اکسیداهن
Other Matches

iron oxide	اکسیداهن
aluminium	الومینیم
bauxite	هیدروکسید الومینیم اهن دار
admix	مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
auto rich	مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
kaolin	خاک رس سفید رنگ که ماده اصلی متشکله ان سیلیکات الومینیم هیدراته است
y alloys	الیاژهایی از الومینیم که میتواند استقامت خود را تادمای 052 تا 033 درجه سانتیگراد حفظ کند
mixture	مخلوط
blending	مخلوط
mixed	مخلوط
macedoine	مخلوط
blends	مخلوط
blenders	مخلوط کن
blend	مخلوط
mixer	مخلوط کن
mixers	مخلوط کن
mixtures	مخلوط
hash	مخلوط
compost	مخلوط
blent	مخلوط شد
admixtion	مخلوط
blender	مخلوط کن
confused	مخلوط
admixture	مخلوط
composite	مخلوط
anti freeze mixture	مخلوط ضد یخ
confect	مخلوط کردن
mingles	مخلوط کردن
batch mixer	مخلوط کن ضربهای
mixer	مخلوط کننده
concrete mix	مخلوط بتن
intermeddle	مخلوط کردن
intermingled	با هم مخلوط کردن
mingling	مخلوط کردن
melange	مخلوط امیختگی
commix	مخلوط کردن
meddle	مخلوط کردن
meddled	مخلوط کردن
meddles	مخلوط کردن
lean mixture	مخلوط رقیق
blent	مخلوط کرد
interlard	مخلوط کردن
laudanum	مخلوط افیون
azeotropic mixture	مخلوط ازئوتروپ
azeotropic mixture	مخلوط همجوش
unadulterated	مخلوط نشده
mixes	مخلوط ترکیبی
immiscible	مخلوط نشدنی
intercarrier buzz	وزوز مخلوط
mix	امیزه مخلوط
intercarrier beat	زنه مخلوط
mix	مخلوط ترکیبی
mixing	مخلوط کردن
hot mixer	مخلوط کننده
admix	مخلوط کردن
cryogen	مخلوط سرمازا
mixers	مخلوط کننده
duplex pressure proportioner	مخلوط کن دو فشاری
gas mixture	مخلوط گاز
heterogeneous mixture	مخلوط ناهمگن
homogeneous mixture	مخلوط همگن
mixes	امیزه مخلوط
mingled	مخلوط کردن
melt	مخلوط کردن
ternary mixture	مخلوط سه تایی
mixture control	کنترل مخلوط
mixing in place	امیختن در جا مخلوط در جا
mixed semiconductor	نیمرسانای مخلوط
puddles	مخلوط کردن
mixed glue	چسب مخلوط
proportioner	مخلوط کن شیمیایی
hash	مخلوط کردن
mixed gas	گاز مخلوط
powder mixer	گرد مخلوط کن
staffs	مخلوط سیمان و گچ
melts	مخلوط کردن
unscourced wool	پشم مخلوط
crab cocktail	مخلوط خرچنگ
weak mixture	مخلوط ضعیف
terpenoid	مخلوط باترپن
syncrasy	مخلوط کردن
solid solution	کریستال مخلوط
pug mill	اسیای گل مخلوط کن
staff	مخلوط سیمان و گچ
staffed	مخلوط سیمان و گچ
mixed crystal	کریستال مخلوط
porridge	چیز مخلوط
intermingling	با هم مخلوط کردن
blend	مخلوط کردن
miscible	مخلوط شدنی
mingle	مخلوط کردن
puddle	مخلوط کردن
mell	مخلوط کردن
intermingle	با هم مخلوط کردن
rich mix	مخلوط پر مایه
intermingles	با هم مخلوط کردن
blends	مخلوط کردن
blends	مخلوط امیختگی
blend	مخلوط امیختگی
mixture	بتن مخلوط کن
mixtures	بتن مخلوط کن
continous mixer	مخلوط کننده دائمی
souse	با ترشی مخلوط کردن
mixer stage	طبقه مخلوط کننده
rotary drum mixer	مخلوط کننده طبلکی
modulator	لامپ مخلوط کننده
mixture of tar and bitumen	مخلوط قطران و قیر
turn the mortar	مخلوط کردن ملات
mishmash	مخلوط اش شله قلمکار
mixed crude oil	نفت خام مخلوط
complexly	بطور پیچیده یا مخلوط
composite lightweight concrete	بتن سبک مخلوط
ready mixed paints	رنگهای مخلوط اماده
mixer tube	لامپ مخلوط کننده
ethylate	بااتیل مخلوط کردن
intermix	در هم امیختن با هم مخلوط کردن
immiscibility	حالت مخلوط نشدنی
olio	مخلوط چیزدرهم ریخته
organic silt	مخلوط بامواد الی
miscible	مخلوط شدنی امیزنده
hc mixture	مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
gas air mixture	مخلوط بنزین و هوا
intercarrier sound system	کانال صوتی مخلوط
fuel oil mixture	مخلوط روغن و سوخت
frequency mixer	مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
etherize	بااتر مخلوط کردن
mixing blade	قاشقک مخلوط کننده
dry blending	مخلوط سازی خشک
detrital cone	مخلوط افکنه واریزهای
jet mixer	مخلوط کننده با فشار اب
cross loading	مخلوط کردن بارها
commingle	بهم مخلوط کردن
shuffled	بهم مخلوط کردن
batches	اندازه مخلوط بتن
shuffle	بهم مخلوط کردن
mixes	امیختن مخلوط کردن
harsh	مخلوط بتن سفت
harsher	مخلوط بتن سفت
batch	اندازه مخلوط بتن
harshest	مخلوط بتن سفت
temper	مخلوط کردن مزاج
tempered	مخلوط کردن مزاج
tempers	مخلوط کردن مزاج
burdens	مخلوط کردن بار
creole	دارای نژاد مخلوط
shuffles	بهم مخلوط کردن
shuffling	بهم مخلوط کردن
agitation	مخلوط کردن اشفتگی
brandy	با کنیاک مخلوط کردن
brandies	با کنیاک مخلوط کردن
mix	امیختن مخلوط کردن
burden	مخلوط کردن بار
mix	مخلوط کردن ترکیب
creoles	دارای نژاد مخلوط
unalloyed	غیر مخلوط خالص
mixes	مخلوط کردن ترکیب
mixed highs	بسامدهای زیاد مخلوط شده
potpourris	تنوع مخلوط درهم وبرهم
potpourri	تنوع مخلوط درهم وبرهم
milk punch	مشروبات مخلوط با شیر وقند
cement mixer	بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان]
modulator	طبقه مخلوط کننده مدولاتور
mortar mill	مخلوط کن ملات یا ماشین ملاتساز
concrete mixer	بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان]
angola yarn	نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
pop	سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
terpenic	ترپن دار مخلوط باترپن
popped	سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
float	بستنی مخلوط با شربت وغیره
floated	بستنی مخلوط با شربت وغیره
floats	بستنی مخلوط با شربت وغیره
roil	مخلوط کردن سرگردان شدن
random mixed	مخلوط شدن به طور شانسی
pops	سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
milk-shakes	مخلوط شیر وشربت وبستنی
milk-shake	مخلوط شیر وشربت وبستنی
hybrida	گیاه یاجانور دورگه مخلوط
hot metal mixre	مخلوط کننده اهن خام
immingle	بهم امیختن مخلوط کردن
ganister	مخلوط کوارتز و خاک نسوز
gas ligther	اتش زنه مخلوط گاز
gannister	مخلوط کوارتز و خاک نسوز
fuel air mixture ratio	نسبت مخلوط سوخت و هوا
blender	ماشین مخصوص مخلوط کردن
milk shake	مخلوط شیر وشربت وبستنی
blenders	ماشین مخصوص مخلوط کردن
admix	مخلوط شدن امیزش کردن
wassail	ابجو یاشراب مخلوط با ادویه وشکر
truck mixing	مخلوط کردن بتن روی کامیون
sugar	ماده قندی با شکر مخلوط کردن
sugars	ماده قندی با شکر مخلوط کردن
scrambled eggs	نیمروی زرده و سفیده مخلوط شده
platinize	با پلاتین و ترکیبات ان مخلوط کردن یا اندودن
ratafee	مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
eggnog	مخلوط زرده تخم مرغ و شیر
ratafia	مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ice point	دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
blundering	دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
gas mixture shielded metal arc welding	جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
blunders	دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن