English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
capitals حالت بزرگ حروف
caps حالت بزرگ حروف
Other Matches
shift key که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift keys که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
normalizes تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalised تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalize تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalising تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalises تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
cases حروف بزرگ یا حروف معمولی
case حروف بزرگ یا حروف معمولی
caps حروف بزرگ
upper case حروف بزرگ
cap height ارتفاع حروف بزرگ
capitalization نوشتن با حروف بزرگ
case کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند
cypher [حروف بزرگ الفبا در طرح های متقارن]
cases کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند
shout نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
shouts نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
shouted نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
shouting نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
reversing حرکت نوک چاپگر در نیمه خط به بالابرای چاپ حروف بزرگ
reverses حرکت نوک چاپگر در نیمه خط به بالابرای چاپ حروف بزرگ
reverse حرکت نوک چاپگر در نیمه خط به بالابرای چاپ حروف بزرگ
reversed حرکت نوک چاپگر در نیمه خط به بالابرای چاپ حروف بزرگ
capitalization عمل یک کلمه پردازکه یک خط یا بلاک متن رابه حروف بزرگ تبدیل میکند
caps کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
capitals کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
case تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
cases تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
sequence کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequences کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
fractal <adv.> <noun> شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
upper case حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
text حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
texts حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
printhead 1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
readout وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self- سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
Linotype ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
separated حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separates حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separate حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
inferior figures حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
monotype ماشین حروف ریزی و حروف چینی
Joshegan جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
graphics ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
user حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
users حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
types حروف چاپی حروف چاپ
typed حروف چاپی حروف چاپ
type حروف چاپی حروف چاپ
non destructive cursor صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
shifts تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
spoonerism اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
My grandparents are six feet under. <idiom> پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
NDR سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
printed کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism حالت عوام یا مردم پست حالت توده
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
macropterous دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
fossil آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
museum piece آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
italic حروف یک وری حروف کج
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
syllabary حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
uart قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
cold forming حالت دهی در حالت سرد
marginal case حالت نهائی حالت حدی
spectralness حالت طیفی حالت شبحی
spectrality حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
so large چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandam مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents پدر بزرگ یا مادر بزرگ
cray نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
crude حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
letters shift ltrs مبدله حروف
lower case حروف کوچک
letter shift مبدله حروف
nassal letters حروف تو دماغی
italic حروف خوابیده
letter founder حروف ریز
liquid consonants حروف نرم
mall pica حروف 11 پونط
long primer حروف 01 پونط
metaplasm قلب حروف
metathesis قلب حروف
nassal letters حروف غنه
letter quality printer چاپگرکیفیت حروف
great primer حروف 81 پونط
typefaces طرح حروف
typeface سبک حروف
typeface طرح حروف
lettering حروف گذاری
aspirants حروف حلقی
aspirant حروف حلقی
type setting حروف چینی
composing حروف چینی
per حروف اضافه
hieroglyph حروف تصویری
typefaces سبک حروف
block letters حروف جداودرشت
double pica حروف 42 پونط
dead type حروف پخشی
brevier حروف 8 پوند
boldface حروف سیاه
boldface حروف ضخیم
type size اندازه حروف
cipher حروف یا مهررمزی
ciphers حروف یا مهررمزی
cyphers حروف یا مهررمزی
abbreviated letters حروف مقطعه
hieroglyphs حروف تصویری
type setter حروف چین
serif زواید حروف
typesetting حروف چینی
stenograph الگوی حروف
red letter با حروف قرمز
weak letters حروف عله
type font خانواده حروف
pica حروف پیکا
type face طرح حروف
lingual letters or linguals حروف زبانی یا ذولقی
raised type حروف برجسته برای
Romans لاتین حروف رومی
sanse serif حروف بدون زائده
evocative typeface طرح حروف یادگاری
evocative typeface نوعی طرح حروف
small print حروف چاپی ریز
composing stick قالب حروف چینی
computer typesetting حروف چینی کامپیوتری
Roman لاتین حروف رومی
consonantal وابسته به حروف بی صدا
ideographs حروف اندیشه نگاری
cypher حروف یامهر رمزی
dead type حروف پخش کردن
italiacize با حروف خوابیده نوشتن
string تعداد حروف یک رشته
automatic typesetting حروف چینی خودکار
alphabetical order به ترتیب حروف الفبا
typal شبیه حروف چاپی
planer تخته حروف کوب
type metal فلز حروف ریزی
alphabetically به ترتیب حروف تهجی
bold faced type حروف سیاه برجسته
vowelize حروف صداداربکار بردن
alphabeticaily بترتیب حروف تهجی
alphabetically به ترتیب حروف الفبا
ablaut قلب حروف هجایی
width تعداد حروف در یک صفحه یا خط
was grinted in large t. با حروف درشت چاب
items تعداد حروف و ارقام در داده
old-style حروف باریک و خمیده به جلو
desender قسمت پایین حروف کوچک
pitch تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
spaces فضای خالی بین حروف یا خط ها
space فضای خالی بین حروف یا خط ها
alphabet code flag پرده مخابره حروف یا اعداد
cryptologic رمزشناسی معانی حروف رمز
item تعداد حروف و ارقام در داده
setters جواهر نشان حروف چین
built in fonts شکل حروف تعبیه شده
setter جواهر نشان حروف چین
test element حروف و اعداد ازمایش مدار
the types are inked over در چاپخانه حروف را مرکب می زنند
velarize حروف را از کام تلفظ کردن
tag حروف شناسایی فایل یا یک موضوع
tags حروف شناسایی فایل یا یک موضوع
ascender قسمت بالای حروف کوچک
spelling checker کنترل کننده حروف لغات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com