English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
translucence حالت زجاجی
translucency حالت زجاجی
Search result with all words
transparence شفافیت حالت زجاجی
Other Matches
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
glassy زجاجی
vitreous زجاجی
hyaline زجاجی
hyaloid زجاجی شفاف
hyaloid عضو زجاجی
hyaloid غشاء زجاجی
hyaloid membrane غشاء زجاجی
vitreous زجاجی شبیه شیشه
translucid روشن کننده زجاجی
galssy شیشه مانند زجاجی
hyalitis ورم رطوبت زجاجی
vitrifiable قابل تبدیل بحالت زجاجی
hyaloplasm ماده پروتوپلاسمی روشن زجاجی
salp جنسی ازجانوران گرمسیری زجاجی وخمرهای شکل اقیانوسی
salpa جنسی ازجانوران گرمسیری زجاجی وخمرهای شکل اقیانوسی
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
prints کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism حالت عوام یا مردم پست حالت توده
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming حالت دهی در حالت سرد
spectralness حالت طیفی حالت شبحی
spectrality حالت طیفی حالت شبحی
marginal case حالت نهائی حالت حدی
crude حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
disposition حالت
expression حالت
expressions حالت
temper حالت
attitudes حالت
attitude حالت
tempered حالت
tempers حالت
unexpressive بی حالت
cases حالت
situations حالت
case حالت
situation حالت
manner حالت
self حالت
phased حالت
pyreticosis حالت تب
phase حالت
phases حالت
stance حالت
stances حالت
mood حالت
moods حالت
line condition حالت خط
ill conditioned بد حالت
idiocrasy حالت
glass eyed بی حالت
feverishness حالت تب
posturing حالت
postures حالت
predicament حالت
predicaments حالت
estate حالت
estates حالت
if حالت
make حالت
makes حالت
queasiness حالت قی
posture حالت
postured حالت
febricity حالت تب
states حالت
grain حالت
status حالت
condition حالت
temperaments حالت
stated حالت
state- حالت
temperament حالت
stating حالت
state حالت
fettle حالت
objective case حالت مفعولی
nominative case حالت فاعلیت
normal state حالت نرمال
nominative case حالت فاعلی
defensively با حالت تدافع
dative حالت برایی
state- دولتی حالت
output state حالت خروجی
orthogonality حالت عمودی
state دولتی حالت
defensively حالت دفاعی
nebulosity حالت ابری
states دولتی حالت
of a good d. خوش حالت
no load condition حالت بی باری
thirstily با حالت تشنگی
mode indicator نشانگر حالت
mopishly با حالت افسرده
nebulosity حالت غباری
crudely در حالت خامی
resilience حالت ارتجاعی
fluidity حالت مایعی
domesticity حالت اهلی
milkiness حالت شیری
nebulosity حالت گازی
defensive حالت تدافع
possessives حالت اضافه
mentation حالت دماغی
possessive حالت اضافه
marshiness حالت مردابی
multiplex mode حالت تسهیم
master mode حالت راهبر
nervousness حالت عصبانی
miriness حالت باطلاقی
trimmest وضع حالت
rapturously با حالت بیخودی
ragingly با حالت خشم
queasiness حالت تهوع
queasily با حالت تهوع
quantum state ویژه حالت
pyreticosis حالت حمائی
pulverulence حالت خاکی
protected mode حالت محفوظ
paramnesia حالت فراموشی
stating دولتی حالت
real mode حالت واقعی
refractivity حالت انکسار
trims وضع حالت
small ball پرتاب بی حالت
skin the cat حالت گربهای
sentimentalism حالت احساساتی
seismicity حالت ارتعاش
sea state حالت دریا
saccharinity حالت قندی
resiliency حالت ارتجاعی
repellency حالت دفع
prone position حالت درازکش
springs حالت فنری
vein حالت تمایل
veins حالت تمایل
pastiness حالت خمیری
reclining position حالت غنوده
oxidation state حالت اکسایش
faintly در حالت ضعف
stated دولتی حالت
periodicity حالت تناوبی
spring حالت فنری
individualism حالت انفرادی
problem state حالت مسئلهای
aglow در حالت هیجان
privileged mode حالت ممتاز
polyvalency حالت چندفرفیتی
polyvalence حالت چندفرفیتی
plumbness حالت عمودی
normality حالت عادی
physical state حالت فیزیکی
perpendicularity حالت عمودی
oxidation number حالت اکسایش
strain حالت موروثی
glassy state حالت شیشهای
gas phase حالت گازی
fugitiveness حالت شخص
free wheeling حالت خلاصی
colloidal state حالت کلوییدی
command mode حالت فرماندهی
final state حالت پایانی
conjugality حالت زناشویی
continuum state حالت پیوستار
vitreus state حالت شیشهای
goutiness حالت نقرسی
grittiness حالت شنی
borderline state حالت مرزی
humanness حالت انسانیت
burst mode حالت پیوسته
chararcter mode حالت دخشهای
heat proof quality حالت نسوزی
childishness حالت بچگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com