English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
verdancy حالت سبزی
Other Matches
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
vegetable سبزی
viridity سبزی
legume سبزی
veg سبزی
greenstuff سبزی
virescence سبزی
green jaundice سبزی
green meat سبزی
greenless بی سبزی
greenth سبزی
greenery سبزی
green stuff سبزی
greenness سبزی
obsequious سبزی پاک کن
vegetably سبزی وار
greengrocers سبزی فروش
greengrocer سبزی فروش
wrack اشغال سبزی
coster سبزی فروش
greengrocery سبزی فروشی
green vegetable سبزی خوراکی
pot herb سبزی پختنی
vegetably بشکل سبزی
fawner سبزی پاک کن
vegetable soup سوپ سبزی
viridescence میل به سبزی
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
buble and squeak قیمه با سبزی یا کلم
pickler پیازترشی سبزی ترشی
maket garden باغ سبزی کاری
What vegetables do you have? چه سبزی هایی دارید؟
vegetable diet خوراک سبزی دار
virescence سبزی غیرعادی دربرگهای گل
verdure تازگی سبزیجات سبزی
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
minestrone سوپ غلیظ سبزی ولوبیاوماکارونی
fawning دم لابه سبزی پاک کنی
garden stuff حاصل باغ :سبزی ومیوه
fawningly ازروی سبزی پاک کنی
costermonger سبزی فروش دوره گرد
olla یکجور اش سبزی دار دراسپانی
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plebeianism حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
olericulture سبزی فروشی فراوردن و نگاهداری سبزیجات
flatteringly متملقانه ازروی سبزی پاک کنی
borscht نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
the greenish hue of blue حالتی از رنگ ابی که به سبزی بزند
borsch نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
Cooked vegetables digest easily. سبزی پخته زود هضم است.
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
gallows bird کسی که سرش بوی قرمه سبزی میدهد
green bice رنگ سبزی که از لاجوردوزرنیخ زرد درست شده باشد
uart قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
marginal case حالت نهائی حالت حدی
cold forming حالت دهی در حالت سرد
spectralness حالت طیفی حالت شبحی
spectrality حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
gonidium یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
crude حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
pearlies جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
make حالت
febricity حالت تب
predicament حالت
predicaments حالت
attitudes حالت
estates حالت
line condition حالت خط
estate حالت
if حالت
makes حالت
feverishness حالت تب
cases حالت
postured حالت
posturing حالت
case حالت
postures حالت
idiocrasy حالت
tempers حالت
glass eyed بی حالت
fettle حالت
tempered حالت
self حالت
ill conditioned بد حالت
temper حالت
posture حالت
unexpressive بی حالت
state- حالت
queasiness حالت قی
state حالت
temperaments حالت
condition حالت
mood حالت
phases حالت
phased حالت
moods حالت
pyreticosis حالت تب
stating حالت
states حالت
temperament حالت
status حالت
stated حالت
stance حالت
situation حالت
stances حالت
manner حالت
grain حالت
phase حالت
situations حالت
expressions حالت
expression حالت
disposition حالت
attitude حالت
balminess حالت مرهمی
downiness حالت کرکی
drive state حالت سائقی
drinking bout حالت مستی
transition state حالت گذار
nervousness حالت عصبانی
transitivity حالت متعدی
defensive حالت تدافع
vegetality حالت گیاهی
domesticity حالت اهلی
drowsihead حالت نیمخواب
doughiness حالت خمیری
deadness حالت مرده
crudely در حالت خامی
viduity حالت زن بیوه
deplorble condltion حالت زار
possessives حالت اضافه
thraw حالت نزع
possessive حالت اضافه
thirstily با حالت تشنگی
verticality حالت عمودی
the vocative case حالت ندا
doubtfulness حالت تردید
resilience حالت ارتجاعی
deliverable state در حالت تحویل
topicality حالت مناسب
dative حالت برایی
torpidity حالت بیحالی
fluidity حالت مایعی
borderline state حالت مرزی
automatism حالت خودکاری
tridimensionality حالت سه بعدی
colloidal state حالت کلوییدی
command mode حالت فرماندهی
translucency حالت زجاجی
conjugality حالت زناشویی
atilt با حالت حمله
conversational mode حالت محاورهای
arborescence حالت شاخهای
antisepsis حالت ضد عفونی
trilaterality حالت سه جانبی
balanced state حالت تعادل
tubularity حالت لولهای
balanced state حالت متعادل
burst mode حالت پیوسته
triploidy حالت سه تایی
balanced state حالت متوازن
chararcter mode حالت دخشهای
triliteralism حالت سه حرفی
circuit opening حالت مدارباز
circumstantiality حالت وکیفیت
answer mode حالت پاسخ
answer mode حالت جواب
ultimacy حالت غایی
vascularity حالت اوندی
vascularity حالت عروقی
creaminess حالت سرشیری
accusative حالت مفعولی
sulkily با حالت قهر
genitive حالت اضافه
continuum state حالت پیوستار
childishness حالت بچگی
translucence حالت زجاجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com