English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
downiness حالت کرکی
Other Matches
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
flocculent کرکی
lanose کرکی
villous کرکی
flocky کرکی
flocculous کرکی
cottony کرکی
fluffy کرکی
villiform کرکی
fuzzy کرکی
flannelette کرکی
tomentulose کرکی
shagginess کرکی
fuzzier کرکی
fuzziest کرکی
fluffiness خاصیت کرکی
plumy شبیه پر کرکی
wooly عرق گیر کرکی
woolie عرق گیر کرکی
villiform دارای ریشههای کرکی و مخملی
fuzz ریش تازه جوان کرکی شدن
flocculose مانند دسته پشم بهم چسبیده کرکی
lanugo کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism حالت عوام یا مردم پست حالت توده
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
uart قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectrality حالت طیفی حالت شبحی
spectralness حالت طیفی حالت شبحی
marginal case حالت نهائی حالت حدی
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming حالت دهی در حالت سرد
fuzz ریش ریش شدن کرکی کردن
crude حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
pyreticosis حالت تب
moods حالت
queasiness حالت قی
attitude حالت
tempers حالت
tempered حالت
stances حالت
expression حالت
expressions حالت
stance حالت
mood حالت
phased حالت
attitudes حالت
glass eyed بی حالت
situations حالت
situation حالت
manner حالت
disposition حالت
temper حالت
febricity حالت تب
ill conditioned بد حالت
make حالت
makes حالت
idiocrasy حالت
fettle حالت
posture حالت
postured حالت
postures حالت
if حالت
feverishness حالت تب
line condition حالت خط
case حالت
condition حالت
cases حالت
phases حالت
phase حالت
self حالت
predicament حالت
predicaments حالت
estate حالت
estates حالت
posturing حالت
state- حالت
unexpressive بی حالت
states حالت
stating حالت
temperament حالت
stated حالت
status حالت
temperaments حالت
state حالت
grain حالت
drinking bout حالت مستی
drowsihead حالت نیمخواب
drive state حالت سائقی
final state حالت پایانی
feminity حالت زنانه
eburnation حالت عاجی
facial expression حالت چهره
febile دارای حالت تب
excited state حالت برانگیخته
erectness حالت عمودی
equilibrium state حالت تعادل
exceptional case حالت استثنایی
equation of state معادله حالت
energy state حالت انرژی
eigenstate حالت انرژی
expressive eyes چشمان با حالت
feminineness حالت زنانه
hang over حالت خماری
idiocrasy حالت مخصوص
idle position حالت سکون
ignition condition حالت احتراق
on average [on av.] در حالت کلی
averaged در حالت کلی
in a state of depression در حالت افسردگی
in form خوش حالت
inactive status حالت انتساب
incipience حالت نخستین
incipincy حالت نخستین
iciness حالت یخی
free wheeling حالت خلاصی
fugitiveness حالت شخص
gas phase حالت گازی
input mode حالت ورودی
glassy state حالت شیشهای
vitreus state حالت شیشهای
goutiness حالت نقرسی
grittiness حالت شنی
ground state حالت پایه
heat proof quality حالت نسوزی
humanness حالت انسانیت
i.c. حالت اولیه
initial state حالت اغازی
dative حالت برایی
genitive حالت اضافه
sulkily با حالت قهر
accusative حالت مفعولی
worst-case scenario بدترین حالت
worst case scenario بدترین حالت
accidentalness حالت اتفاقی
acedia حالت خ-لسه
adrenergic reponse state حالت پر ادرنالینی
affectedly با حالت بخودگرفته
affectivity حالت عاطفی
amentia حالت هذیان
defensive حالت تدافع
defensively حالت دفاعی
thirstily با حالت تشنگی
possessive حالت اضافه
possessives حالت اضافه
domesticity حالت اهلی
fluidity حالت مایعی
resilience حالت ارتجاعی
crudely در حالت خامی
nervousness حالت عصبانی
defensively با حالت تدافع
answer mode حالت جواب
answer mode حالت پاسخ
command mode حالت فرماندهی
conjugality حالت زناشویی
continuum state حالت پیوستار
conversational mode حالت محاورهای
corresponding state حالت متنافر
counterpoise حالت تعادل
creaminess حالت سرشیری
deadness حالت مرده
deliverable state در حالت تحویل
deplorble condltion حالت زار
doubtfulness حالت تردید
doughiness حالت خمیری
colloidal state حالت کلوییدی
circumstantiality حالت وکیفیت
antisepsis حالت ضد عفونی
arborescence حالت شاخهای
atilt با حالت حمله
automatism حالت خودکاری
balanced state حالت تعادل
balanced state حالت متوازن
balanced state حالت متعادل
balminess حالت مرهمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com