Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (3 milliseconds)
English
Persian
move
حرکت فریبنده
moved
حرکت فریبنده
moves
حرکت فریبنده
Search result with all words
feint
حرکت فریبنده عملیات دروغین
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
حرکت فریبنده عملیات دروغین
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
حرکت فریبنده عملیات دروغین
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
حرکت فریبنده عملیات دروغین
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
Other Matches
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
hollows
فریبنده
bewitching
فریبنده
hollow
فریبنده
indued with charm
فریبنده
charming
فریبنده
fascinating
فریبنده
double minded
فریبنده
double mind
فریبنده
deceptive
فریبنده
winnings
فریبنده
dummy
فریبنده
dummies
فریبنده
insinuative
فریبنده
delusive
فریبنده
inveigler
فریبنده
enchantresses
زن فریبنده
demon
فریبنده
demons
فریبنده
illusory
فریبنده
glamorous
فریبنده
enticing
فریبنده
sleekit
فریبنده
catching
فریبنده
attractive
فریبنده
tempter
فریبنده
sophisticate
فریبنده
captious
فریبنده
enchantress
زن فریبنده
charmer
فریبنده
winning
فریبنده
captivating
فریبنده
charmers
فریبنده
seductively
بطور فریبنده
kites
هدف کش فریبنده
filbert base
پایگاه فریبنده
witch
پیره زن فریبنده
dummy message
پیام فریبنده
warlock
پست و فریبنده
charmingly
بطور فریبنده
enchantingly
بطور فریبنده
fascinatingly
بطور فریبنده
illusively
بطور فریبنده
illusorily
بطور فریبنده
witches
پیره زن فریبنده
decoy ships
کشتیهای فریبنده
kite
هدف کش فریبنده
wrench
نقشه فریبنده
wrenches
نقشه فریبنده
pump
حرکات فریبنده
wrenched
نقشه فریبنده
pumped
حرکات فریبنده
pumps
حرکات فریبنده
delusory
فریبنده گمراه کننده
phantom
منظر فاهر فریبنده
stutter step
گامهای فریبنده در حال دو
gaff
شوخی فریبنده حیله
phantasm
فاهر فریبنده سایه
stool
گروه فریبنده شکار
q ship
ناو فریبنده ودروغین
femme fatale
زن بدبخت کننده زن فریبنده
femmes fatales
زن بدبخت کننده زن فریبنده
phantoms
منظر فاهر فریبنده
dummy
دروغی تقلبی موضع فریبنده
dummies
دروغی تقلبی موضع فریبنده
sophisticate
رنگ واب فریبنده زدن به
fallaciously
بطور فریبنده و سفسطه امیز
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
quails
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
confusion reflector
وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
gulls
هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
gull
هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
power traverse
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
move on
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
demeanor
حرکت
motionless
بی حرکت
moveless
بی حرکت
stock-still
بی حرکت
behaviuor
حرکت
otiose
بی حرکت
behavior
حرکت
vapid
بی حرکت
afloat
در حرکت
statist
بی حرکت
travel
حرکت
stirabout
حرکت
stock still
بی حرکت
animal
حس و حرکت
maneuver
حرکت
traveled
حرکت
behaviour
حرکت
travels
حرکت
demeanour
حرکت
shift
حرکت
shifted
حرکت
shifts
حرکت
agog
در حرکت
stationary
بی حرکت
animals
حس و حرکت
oi
در حرکت
movement
حرکت
scrolling
حرکت
frozen
بی حرکت
animation
حرکت
on the move
در حرکت
stills
بی حرکت
stillest
بی حرکت
geste
حرکت
gest
حرکت
running
در حرکت
haviour
حرکت
inert
بی حرکت
immobile
بی حرکت
still
بی حرکت
stiller
بی حرکت
motion
حرکت
locomotion
حرکت
departure
حرکت
motioning
حرکت
motions
حرکت
departures
حرکت
animations
حرکت
motioned
حرکت
progressing
حرکت
progresses
حرکت
progressed
حرکت
progress
حرکت
stirrings
حرکت
stirs
حرکت
move
حرکت
circulation
حرکت
vowel point
حرکت
gesturing
حرکت
gestured
حرکت
stirred
حرکت
traversing
حرکت
traverses
حرکت
agoing
در حرکت
circulations
حرکت
hold still
<idiom>
بی حرکت
ambulation
حرکت
stir
حرکت
gesture
حرکت
patting
بی حرکت
patted
بی حرکت
moves
حرکت
traverse
حرکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com