English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
ballistic motion حرکت پرتابی
Search result with all words
straight ball پرتابی در بولینگ که گوی باچرخش مستقیما حرکت میکند
Other Matches
jet engine موتور پرتابی
jet engines موتور پرتابی
throwing events رشتههای پرتابی
bank shot پرتابی که به تخته بخورد
door bundle بار پرتابی همراه با چترباز
chigi ضربه پرتابی دست تکواندو
golden gate پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
pumpkins پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pumpkin پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
called strick پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
throws باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throwing باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throw باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
sweepers اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweeper اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
motioned حرکت
animals حس و حرکت
behavior حرکت
agoing در حرکت
animal حس و حرکت
as you were حرکت از نو
progressing حرکت
progresses حرکت
progressed حرکت
progress حرکت
traverses حرکت
frozen بی حرکت
ambulation حرکت
gest حرکت
geste حرکت
shifts حرکت
afloat در حرکت
still بی حرکت
stiller بی حرکت
stillest بی حرکت
stills بی حرکت
scrolling حرکت
motionless بی حرکت
moveless بی حرکت
animation حرکت
stationary بی حرکت
shift حرکت
demeanour حرکت
demeanor حرکت
behaviour حرکت
travels حرکت
traveled حرکت
travel حرکت
shifted حرکت
agog در حرکت
immobile بی حرکت
stock-still بی حرکت
vapid بی حرکت
stirabout حرکت
stock still بی حرکت
move حرکت
animations حرکت
locomotion حرکت
movement حرکت
departures حرکت
departure حرکت
moved حرکت
statist بی حرکت
moves حرکت
behaviuor حرکت
motions حرکت
traverse حرکت
gesturing حرکت
traversed حرکت
gestured حرکت
motioning حرکت
motion حرکت
running در حرکت
otiose بی حرکت
maneuver حرکت
gesture حرکت
stir حرکت
haviour حرکت
patting بی حرکت
patted بی حرکت
pats بی حرکت
pat بی حرکت
sedentary بی حرکت
stirs حرکت
circulations حرکت
stirrings حرکت
stirred حرکت
vowel point حرکت
square move حرکت
inert بی حرکت
oi در حرکت
circulation حرکت
on the move در حرکت
traversing حرکت
hold still <idiom> بی حرکت
velocity سرعت حرکت
motion study حرکت پژوهی
dog leg movement حرکت زیگزاگی
motion analysis تجزیه حرکت
moore حرکت مور
standstill بدون حرکت
drift motion حرکت سوقی
courses مسیر حرکت
downward movement حرکت رو به پایین
coursed مسیر حرکت
move mode باب حرکت
move out حرکت کنید
motor oriented حرکت گرا
moveability قابلیت حرکت
motor ability قابلیت حرکت
departure station مبداء حرکت
downswing حرکت چوب
motion study مطالعه ی حرکت
course مسیر حرکت
lunging حرکت لانژ
in gear اماده حرکت
inertly بطوربی حرکت
intentional movement حرکت عمدی
inter play حرکت محدود
gamma movement حرکت گاما
froissement حرکت بافشار
free maneuver حرکت ازاد
forced movement حرکت اجباری
kinematics حرکت شناخت
proceed حرکت به جلو
proceeded حرکت به جلو
horizontal scrolling حرکت افقی
have way on حرکت کردن
lunges حرکت لانژ
harmonic motion حرکت هماهنگ
human movement حرکت انسان
lunged حرکت لانژ
lunge حرکت لانژ
glassily بطورمات و بی حرکت
get under way حرکت کردن
kinematics حرکت شناسی
shuttle حرکت شاتل
maneuver and fire اتش و حرکت
skews کج حرکت کردن
immobilization بی حرکت شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com