English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
English Persian
probable error خطای ممکن
probable error خطای ممکن [ریاضی]
Search result with all words
crash خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashed خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashes خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashing خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashingly خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
defensive computing روش برنامه سازی که همه نوع خطای ممکن را در نظر می گیرد
Other Matches
perpetuting testtimony تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود
faults خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
charging خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
horizontal error خطای بر دو سمت خطای افقی
errors خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
magnetic deviation میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
possible ممکن
feasible ممکن
thinkable ممکن
achievable <adj.> ممکن
contrivable <adj.> ممکن
doable <adj.> ممکن
manageable <adj.> ممکن
possible [doable, feasible] <adj.> ممکن
practicable <adj.> ممکن
executable <adj.> ممکن
workable <adj.> ممکن
makable <adj.> ممکن
conceivable ممکن
makeable <adj.> ممکن
feasible <adj.> ممکن
posses ممکن
posse ممکن
makable [spv. makeable] <adj.> ممکن
possibilities چیز ممکن شق
to be posible ممکن بودن
ternary با سه حالت ممکن
mayhap ممکن است
available ممکن الحصول
possible capacity گنجایش ممکن
multilevel با مقادیر ممکن
possibility چیز ممکن شق
impossible غیر ممکن
interactive را ممکن میکند
warnings توجه به خط ر ممکن
as far as possible هر چه ممکن است
warning توجه به خط ر ممکن
perchance ممکن است
perhaps ممکن است
impracticable <adj.> غیر ممکن
unfeasible <adj.> غیر ممکن
inexecutable <adj.> غیر ممکن
nemo tenetur ad impossible غیر ممکن وادارکرد
an impossible act کار غیر ممکن
legs مسیر ممکن در یک تابع
leg مسیر ممکن در یک تابع
minimise کوچک کردن تا حد ممکن
as much as possible هر قدر ممکن است
i may go ممکن است بروم
may ممکن است میتوان
pron to با حداکثر سرعت ممکن
feasible solutions راه حلهای ممکن
to the nth degree <idiom> بالاترین وجه ممکن
perhaps you have seen it ممکن است انرادیده باشید
ultimate strength حاصلضرب بیشترین بار ممکن
ambiguous آنچه دو معنای ممکن دارد
may i go yes you may ایا ممکن است من بروم
ramp weight حداکثر وزن ممکن هواپیما
he may come late ممکن است دیر بیاید
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
Excuse me. May I get by? ببخشید. ممکن است رد شوم؟
Could you bring me ... ? ممکن است ... برایم بیاورید؟
contingency چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
mesh هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
Could you put us up for the night ? ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
meshes هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
meshing هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
By hook or by crook. somehow. هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
you have perhaps seen it ممکن است انرا دیده باشید
Can you give me the key, please? لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
contingencies چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
Can you help me with my luggage? ممکن است بارم را حمل کنید؟
Can you give me an estimate? ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟
Can you lend me ... آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟
Can you tell me where ... is? آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟
ccd که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
May I park there? ممکن است اینجا پارک کنم؟
May I have a blanket? ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟
May I have an ashtray? ممکن است یک زیرسیگاری برایم بیاورید؟
May I have an iron? ممکن است یک اتو برایم بیاورید؟
it is not p to climb it نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست
May I have my bill, please? ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
boolean operation یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
phoneme که ممکن است کلمهای را ایجاد کند
bistable که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد
Would you wait for me, please? ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
bifurcation سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است
full rubber حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
i speak under correction انچه می گویم ممکن است درست نباشد
three state logic دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
an accessible place جایی که راه یافتن بدان ممکن است
capacities انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
capacity انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
give a catch زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
May I have a word with you? ممکن است دو کلمه حرف با شما بزنم ؟
optimize کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن
Can you serve me immediately? آیا ممکن است غذایم را فورا بیاورید؟
Will you tell me when to get off? ممکن است به من بگویید چه موقع پیاده شوم؟
Can you help me with my luggage? ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
May I have some soap? ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟
Could we have a plate please? ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
Can you get it repaired? آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
Could you drive more slowly, please? ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
Can you send a mechanic, please? آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
Could we have a table outside? آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
Can you send a breakdown lorry, please? آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟
Would you mind filling in this registration form? آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
Could we have a fork please? ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟
She has everything a woman can wish for. اوتمام چیزهایی را که یک زن ممکن است آرزوکند دارد
May I have a bath towel? ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
May I have some ...? آیا ممکن است کمی ... برایم بیاورید؟
May I have some ...? آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟
May I change this? آیا ممکن است این را عوض کنم؟
foot fault خطای پا
cumulative error خطای کل
Can I have some more ...? آیا ممکن است کمی دیگر ... برایم بیاورید؟
Could we have a table on the terrace? آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
May I have the menu, please? ممکن است لطفا صورت غذا را برایم بیاورید؟
Could you help me carry my luggage? ممکن است در حمل اسباب و اثاثیه ام به من کمک کنید؟
May I have the drink list, please? ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
Could we have some matches please? ممکن است لطفا چند تا کبریت برایمان بیاورید؟
tabled لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
Could you put a cot in the room? آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
tables لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
tabling لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
Could you put an extra bed in the room? آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
May I have some toiletpaper? ممکن است چند تا کاغذ توالت برایم بیاورید؟
Would you call the head waiter, please? لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟
Could you check the tyre pressure? آیا ممکن است باد تایر را کنترل کنید؟
Would you change the tyre please? آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
May I have some hangers? ممکن است چند تا چوب لباسی برایم بیاورید؟
Would you change the lamp please? آیا ممکن است لطفا لامپ را عوض کنید؟
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
Will you have our luggage sent up? آیا ممکن است اسباب و اثاثیه من را بالا بفرستید؟
Could we have a table by the window? آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Could we have a napkin please? ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
concentrator گرهای که دسترسی را از یک یا چند ایستگاه به شبکه ممکن می سازد
branchpoint نقط های در برنامه که در آن ممکن است جهش رخ دهد
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
Could you move the table a little bit ? ممکن است این میز راقدری تکان بدهی ؟
paths مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
May I trouble you to pass the salt please. ممکن است بی زحمت حرف نزنی ( درمقام طعنه )
path مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
observation error خطای مشاهده
frequency error خطای فرکانس
constant error خطای ثابت
indeterminate error خطای نامعین
indeterminate error خطای تصادفی
burst error خطای قطاری
hand out خطای سرویس
backcourt foul خطای شخصی
he did me a great wrong خطای بزرگی .....
backcourt violation خطای 01 ثانیه
terminal error خطای پایانی
mean error خطای میانگین
hard error خطای ملموس
chance error خطای تصادفی
dimensional error خطای اندازه
divide exception خطای تقسیم
fatal error خطای جدی
fatal error خطای مهلک
drift error خطای راندگی
dynamic error خطای پویا
error of estimate خطای براورد
error of expectation خطای انتظار
foot fault خطای پا درسرویس
fractional error خطای نسبی
determinate error خطای معین
chromatic aberration خطای رنگی
civil wrong خطای مدنی
common foul خطای عادی
computational mistake خطای محاسباتی
transient error خطای گذرا
continuous error خطای پیوسته
continuous error خطای متوالی
cumulative error خطای جمعی
experimental error خطای ازمایشی
tolerance limit خطای مجاز
standard error خطای پایه
standard error خطای معدل
standard error خطای استاندارد
standard error خطای معیار
spherical aberration خطای کروی
space error خطای فضایی
soft error خطای ملموس
side out خطای سرویس
service over خطای سرویس
residual error خطای مانده
relative error خطای نسبی
recording error خطای ضبط
standard error خطای استانده
syntax error خطای نحوی
systematic error خطای منظم
transit error خطای عبور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com