English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
control vehicle خودرونافم ستون یا نافم حرکت
Other Matches
pace-setter نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
moving pivot نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
switched نافم حرکت
switches نافم حرکت
switch نافم حرکت
pace-setter نافم اهنگ حرکت
control vehicle تانک نافم حرکت
pace setter نافم اهنگ حرکت
pace-setters نافم اهنگ حرکت
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
tabulates مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
trail formation ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
line haul زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
infile به ستون دو حرکت کنید
infile به ستون دو حرکت کردن
air movement column ستون حرکت هوایی
single file به ستون یک حرکت کنید
road time زمان حرکت ستون در روی جاده
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
movement credit وقت پیش بینی شده و تعیین شده برای حرکت یک ستون
time distance مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
pilaster هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
Composite Order [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
herma ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
blocked [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
baluster ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
eustyle [دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> از این ستون به آن ستون فرج است
columna rostrata [ستون های توسکانی با پایه ستون]
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
rudder post ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
cells دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
from pillar to post از این ستون بان ستون
band of shaft [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
angle-leaf [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
controller نافم
manciple نافم
controllers نافم
regulator نافم
regulators نافم
moderators نافم
moderator نافم
field regulator نافم میدان
current regulator نافم شدت
carbon pile regulator نافم کربنی
voltage regulator نافم ولتاژ
tirrill regulator نافم ارتعاشی
potential regulator نافم ولتاژ
phase modifier نافم فاز
manual controller نافم دستی
whipper نافم پارلمانی
provosts نافم دانشکده
provost نافم دانشکده
drum controller نافم استوانهای
hold control نافم همزمانی
regulator سوپاپ نافم
regulating resistance مقاومت نافم
replenisher نافم روغن
regulators سوپاپ نافم
speed controls نافم سرعت
load regulator نافم بار
speed regulator نافم سرعت
spark control نافم جرقه
linearity control نافم خطی
march outpost نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
thermostats نافم درجه حرارت
frequency controller رگولاتور یا نافم فرکانس
automatic gain control نافم خودکار فزونسازی
replenisher استوانه نافم روغن
automatic frequency control نافم خودکار بسامد
induction voltage regulator نافم ولتاژ القائی
automatic phase control نافم خودکار فاز
throttling shaft میله نافم روغن
peaking control نافم اوج دهندگی
throttling rod پیستون نافم روغن
induction voltage regulator نافم ولتاژ با القا
induction regulator نافم ولتاژ القائی
automatic volume control نافم خودکار صدا
contact voltage regulator نافم ولتاژ با کنتاکت
thermostat نافم درجه حرارت
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
throttling shaft میله نافم عبور روغن
delayed a.v.c. نافم خودکار صدا با تاخیر
schoolmaster نافم مدرسه مکتب دار
schoolmasters نافم مدرسه مکتب دار
cadre strength column ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
synchronous sight دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
thermostats تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostat تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
piled ستون ستون لنگرگاه
pile ستون ستون لنگرگاه
bubble cap plate column ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
acentrous فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
socle پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
barbette ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
bubble tray column ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
voltage regulator تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
gas governor نافم گاز گاورنر گاز
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
column ستون
overhead سر ستون
struts ستون
cantilever bridge ستون پل
columns ستون
jambs ستون
jamb ستون
stanchion ستون
acroter پا ستون
acroterion پا ستون
acroterium پا ستون
column by column ستون به ستون
strut ستون
column base ته ستون
columnar در ستون ها
hypophyge پا ستون
stud ستون
shaft ستون
columns ستون ها
shafts ستون
posts ستون
single file ستون یک
indian file ستون یک
acantha ستون
posted ستون
beam ستون
column ستون
piled ستون
stapling ستون
staple ستون
army corpa ستون
fasciculus gracilis ستون گل
astylar بی ستون
strutted ستون
bars ستون
bar ستون
pile ستون پل
pile ستون
piled ستون پل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com