Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (9 milliseconds)
English
Persian
panache
خودنمایی جلوه
Other Matches
flower design
طرح افشان گل
[این طرح جلوه ای از طرح لچک ترنج شاه عباسی است با تعداد زیادی گل که در کل متن ترنج خاصی را جلوه گر می سازد.]
exhibitionism
خودنمایی
foppery
خودنمایی
peacockery
خودنمایی
self display
خودنمایی
self exhibition
خودنمایی
perkiness
خودنمایی
cockiness
خودنمایی
coxcombry
خودنمایی
flashiness
خودنمایی
parading
خودنمایی جولان
to make a flutter
خودنمایی کردن
blatancy
خودنمایی خشونت
to peacock oneself vref
خودنمایی کردن
parade
خودنمایی جولان
to put in an a
خودنمایی کردن
paraded
خودنمایی جولان
ostentatiously
از روی خودنمایی
fripperies
خودنمایی خودفروشی
frippery
خودنمایی خودفروشی
parades
خودنمایی جولان
to show off
خودنمایی کردن
flaunts
جولان دادن خودنمایی
vaunted
لاف زدن خودنمایی
vaunts
لاف زدن خودنمایی
vaunt
لاف زدن خودنمایی
flaunt
جولان دادن خودنمایی
flaunted
جولان دادن خودنمایی
flaunting
جولان دادن خودنمایی
flashily
ازروی خودنمایی یاخودفروشی
flauntingly
باجلوه ازروی خودنمایی
vaunting
لاف زدن خودنمایی
show-off
خودنمایی کردن ادم خودنما
show-offs
خودنمایی کردن ادم خودنما
show off
خودنمایی کردن ادم خودنما
to put on airs
باد در خود انداختن خودنمایی کردن
smarts
جلوه گر
show
جلوه
showed
جلوه
shows
جلوه
showy
پر جلوه
bravery
جلوه
smarting
جلوه گر
smartest
جلوه گر
smarter
جلوه گر
expressions
جلوه
flaunting
جلوه
flaunted
جلوه
smart
جلوه گر
flaunt
جلوه
smarted
جلوه گر
seeming
جلوه
manifestations
جلوه
manifestation
جلوه
flaunts
جلوه
meretriciousness
جلوه
glitzy
پر جلوه
gorgeous
با جلوه
expression
جلوه
showings
جلوه
flourishes
جلوه
flourished
جلوه
flourish
جلوه
sights
جلوه
showing
جلوه
resplendent
پر جلوه
sight
جلوه
glitzier
پر جلوه
glitziest
پر جلوه
gaily
پر جلوه
lustrous
پر جلوه
emblazonry
جلوه دادن
exhibitive
جلوه دهنده
flashily
جلوه کنان
emotional expression
جلوه هیجانی
coloratura
زیر و بم و جلوه
luster
جلوه درخشش
to put forward
جلوه دادن
coloraturas
زیر و بم و جلوه
to show up
جلوه گر شدن
set off
جلوه دادن
glitz
هر چیز پر جلوه
self display
جلوه گری
resplendency
درخشندگی جلوه
resplendence
درخشندگی جلوه
to set off
جلوه دادن
show-offs
جلوه دادن
displays
جلوه نمایاندن
displaying
جلوه نمایاندن
displayed
جلوه نمایاندن
gloss
جلوه فاهر
withers
جلوه گاه
show off
جلوه دادن
pomposity
جلوه وشکوه
display
جلوه نمایاندن
show-off
جلوه دادن
highlighting
جلوه دادن
lustre
جلوه درخشش
parading
نمایش با شکوه جلوه
parades
نمایش با شکوه جلوه
worsen
بدتر جلوه دادن
willful misrepresentation
عمدا" بد جلوه دادن
paraded
نمایش با شکوه جلوه
parade
نمایش با شکوه جلوه
give oneself away
<idiom>
گناهکار جلوه دادن
flashed
بروز ناگهانی جلوه
flash
بروز ناگهانی جلوه
flashes
بروز ناگهانی جلوه
make over
<idiom>
بی تفاوت جلوه دادن
talk through one's hat
<idiom>
بزرگ جلوه دادن
worsened
بدتر جلوه دادن
worsening
بدتر جلوه دادن
worsens
بدتر جلوه دادن
image enhancement
جلوه دادن تصویر
display highlighting
جلوه دادن تصویر
cut a figure
خود را جلوه دادن
blazon
جلوه دادن منتشرکردن
dwarfs
کوتاه جلوه دادن
gaudiness
خودنمائی جلوه فروشی
dwarfing
کوتاه جلوه دادن
luster
درخشیدن جلوه داشتن
dwarfed
کوتاه جلوه دادن
dwarf
کوتاه جلوه دادن
loom
جلوه گری ازدور
lustre
درخشیدن جلوه داشتن
looms
جلوه گری ازدور
loomed
جلوه گری ازدور
looming
جلوه گری ازدور
bunkcombe
نطق وکیل در مجلس برای خودنمایی در پیش وکیل کنندگان
legitimised
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimizing
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimizes
منطقی و معقول جلوه دادن
looming
بزرگ جلوه کردن رفعت
loomed
بزرگ جلوه کردن رفعت
blazonry
نمایش و جلوه هنری پرشکوه
finicking
جلوه فروش مشکل پسند
looms
بزرگ جلوه کردن رفعت
loom
بزرگ جلوه کردن رفعت
legitimises
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimized
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimising
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimization
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimize
منطقی و معقول جلوه دادن
gloss over
<idiom>
پنهان کردن ،خوب جلوه دادن
journalese
بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
antique wash
دواشور کردن فرش جهت کهنه و قدیمی جلوه دادن آن
playback rate scale factor
و توسط برنامه دیگری هدایت میشود تا جلوه ویژهای ایجاد کند. 2-
Floret
[rosette]
[طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
Ertman gul
[نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.]
gold lace
[braids]
گلابتون
[نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
spherization
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
Dudley carpet
فرش سفارشی ایرانی دادلی
[مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
dragon sumak
طرح سومک اژدهایی
[این طرح در قرون نوزدهم و بیستم میلادی در قفقاز بافته شده و زمینه اصلی آن جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
garden design
طرح باغی
[با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.]
lamp
قندیل
[این نماد در اکثر فرش های محرابی از سقف محراب آویزان بوده و یا در متن فرش جلوه گر می باشد. عده ای استفاده از آن را نشانه اشائه نور خداومد می دانند.]
tree of life
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
Lenkoran medallion
ترنج لن کران
[این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
kepse motife
[ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
Miri design
طرح بته میری
[طرح بته جقه]
[این طرح که جلوه ای از درخت سرو را نشان می دهد بصورت ردیف های تکراری و قرینه کل فرش را در بر می گیرد.]
Mejidian style
طرح مجید
[این طرح جلوه ای از طرح محرابی و ترکیب با گل فرنگ است که بدلیل علاقه عبدالمجید، سلطان ترکیه به این طرح آنرا به او نسبت داده اند.]
hands of Fatima
طرح دستان فاطمه
[نوعی فرش محرابی که در آن دو نگاره کف دست استفاده می شود و جلوه ای از حالت سجود یک مسلمان و اشاره به اصول دین را نشان می دهد. این طرح بیشتر مربوط به قفقاز و شرق ترکیه بوده است.]
Safavid period
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
warp patterning
طراحی با تار
[گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.]
scale
فلس پشم
[این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
landscape carpet
فرش دور نما
[فرش چشم انداز]
[عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
Cypress design
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
khatayi
طرح یا گل های ختائی
[این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
Herati border
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
post knotting
پشت زنی
[تعویض گره ها بعد از اتمام فرش]
[گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com