Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
data display
داده نمایی
Other Matches
spectroscopic binary
دوتایی طیف نمایی دوتایی بیناب نمایی
enquiry
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
parallelled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
source
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searched
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
unimodal
یک نمایی
bimodal
دو نمایی
exponential
نمایی
shabbiness
نخ نمایی
male protest
نر نمایی
squalidness
بد نمایی
squalidity
بد نمایی
modal
نمایی
modals
نمایی
seediness
بد نمایی
effeminacy
زن نمایی
aberration
کج نمایی
flare
خود نمایی
spectroscopy
طیف نمایی
pleading
برهان نمایی
stereoscopics
برجسته نمایی
exponential rate
اهنگ نمایی
exponential rate
نرخ نمایی
likelihood
درست نمایی
exponential function
تابع نمایی
spectroscopy
بیناب نمایی
exponential distribution
توزیع نمایی
magnification
درشت نمایی
slow motion
کند نمایی
exponential curve
منحنی نمایی
maculation
ملوث نمایی
exponent bias
پیشقدر نمایی
grandiosity
بزرگ نمایی
transparencies
پشت نمایی
saber rattling
قدرت نمایی
sanctified airs
مقدس نمایی
ostentation
خود نمایی
sanctimoniousness
مقدس نمایی
sanctimony
مقدس نمایی
illusionism
سه بعد نمایی
characterization
منش نمایی
foreshortening
کوته نمایی
holographic image
نمایی از شی سه بعدی
transparecy
پشت نمایی
showiness
خود نمایی
sightliness
خوش نمایی
illusionism
عمق نمایی
dichroism
دو رنگ نمایی
transparency
پشت نمایی
flares
خود نمایی
pearliness
مروارید نمایی
notoriety
انگشت نمایی
magnification
بزرگ نمایی
magnifications
درشت نمایی
puppyhood
خود نمایی
puppydom
خود نمایی
grinned
دندان نمایی
masculine protest
نرینه نمایی
grin
دندان نمایی
pretentiousness
خود نمایی
grinning
دندان نمایی
master stroke
هنر نمایی
exhibitionism
عورت نمایی
grins
دندان نمایی
tokenism
نمونه نمایی
boldfacing
درشت نمایی
playing dead
مرده نمایی
prewetting
پیش تر نمایی
transparence
پشت نمایی
verisimilitude
راست نمایی
death feigning
مرده نمایی
magnifications
بزرگ نمایی
tail
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data processing
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tailed
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
tails
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
prink
خود نمایی کردن
circular dischroism
دو رنگ نمایی دورانی
woolliness
پشم نمایی پرپشمی
characterizes
منش نمایی کردن
maximum liklihood
درست نمایی بیشینه
lateral magnifying power
درشت نمایی جانبی
ebullioscopy constant
ثابت غلیان نمایی
paraded
خود نمایی کردن
parade
خود نمایی کردن
masterstrokes
هنر نمایی شاهکار
characterizing
منش نمایی کردن
characterized
منش نمایی کردن
magnification factor
عامل درشت نمایی
parades
خود نمایی کردن
to prank out oneself
خود نمایی کردن
to cut a dash
خود نمایی کردن
characterize
منش نمایی کردن
characterises
منش نمایی کردن
characterised
منش نمایی کردن
characterising
منش نمایی کردن
parading
خود نمایی کردن
likelihood ratio
بهر درست نمایی
direction indicator
دستگاه جهت نمایی
masterstroke
هنر نمایی شاهکار
perspective
عمق نمایی چشم انداز
perspectives
عمق نمایی چشم انداز
powers
درشت نمایی قدرت دوربین
powering
درشت نمایی قدرت دوربین
powered
درشت نمایی قدرت دوربین
magnification
بزرگ سازی درشت نمایی
panchromatic emulsion
امولسیون تمام رنگ نمایی
time constant of an exponential quantity
ثابت زمانی یک کمیت نمایی
maximum likelihood method
روش حداکثر درست نمایی
power
درشت نمایی قدرت دوربین
magnifications
بزرگ سازی درشت نمایی
floating point calculation
محاسبات اعداد نمایی یا علمی
resolution
قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
resolutions
قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
pedantic
وابسته به عالم نمایی وفضل فروشی
privacy
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
sandbar
جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
CDs
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
sql
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structure
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
queried
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
hypsographic map
نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
QBE
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
initial
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialed
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
checks
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
source
فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
mass storage
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
gremlin
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
forward pointer
اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
entity
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
entities
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
gremlins
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
initialing
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialled
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
serials
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
strobe
سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
associative addressing
روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
transmissions
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
checked
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
content addressable addressing
روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
check
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
transmission
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
cells
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
initialling
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
serial
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
initials
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
cell
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
storage
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
parallelling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallelled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallels
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
paralleling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
serial
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
receive
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
digital
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
long integer
عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود
parallel
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
wait time
خیر بین یک درخواست برای داده و ارسال داده از حافظه
receives
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
ascends
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
serials
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
paralleled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
ascended
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascend
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
verification
بررسی تایپ صحیح داده یا سمت ارسال داده ازیک رسانه به دیگری
loop
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
looped
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
tree
سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
preparation
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
bureau
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
ddl
بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
retrieval
مکان دهی به حجمی از داده ذخیره شده درپایگاه داده ها وتولیداطلاعات ازداده
bureaus
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
preparations
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
loops
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
analogue
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
control total
جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com