English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
dyspeptic دارای اختلال هاضمه
Other Matches
eupeptic دارای هاضمه خوب
digestive هاضمه
alimentary canal جهاز هاضمه
alimentary canals جهاز هاضمه
dyspepsia سوء هاضمه
indigestion سوء هاضمه
enteron لوله هاضمه
digestive gland غده هاضمه
indigestion سوء هاضمه رودل
eupepsia هاضمه خوب وسالم
cachectic مبتلا بسوء هاضمه وضعف
eupepsia کلمه متضاد سوء هاضمه
cachexia سوء هاضمه زردی صورت
midgut قسمت میانی مجرای هاضمه
acoelous بدون معدهء حقیقی یادستگاه هاضمه
pip انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipping انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pips انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipped انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
noise اختلال
irregularity اختلال
impariment اختلال
derangement اختلال
disturbance اختلال
disturbances اختلال
noises اختلال
perturbations اختلال
disorders اختلال
line hit اختلال خط
perturbation اختلال
line noise اختلال
tribulations اختلال
tribulation اختلال
disorder اختلال
distribance اختلال
neuremia اختلال پی ها
impairment اختلال
paramnesia اختلال حافظه
dyspepsia اختلال هضم
perturbation theory نظریه اختلال
apselaphesia اختلال بساوشی
time jitter اختلال زمانی
personality disorder اختلال شخصیت
thought disorder اختلال فکر
dysmenorrhea اختلال قاعدگی
time flutter اختلال زمانی
dissociative disorder اختلال گسستی
clamper برای قط ع اختلال
personality disturbance اختلال شخصیت
oppositional disorder اختلال نافرمانی
developmental disorder اختلال رشدی
quantization noise اختلال تدریج
ageusia اختلال چشایی
emotional disturbance اختلال هیجانی
emotional disorder اختلال هیجانی
dystonia اختلال تونوس
convulsive disorder اختلال تشنجی
neuremia اختلال اعصاب
radar trapping اختلال رادار
neurosis اختلال روانی
unsoundness of mind اختلال مشاعیر
dysbulia اختلال اراده
organic disorder اختلال عضوی
conduct disorder اختلال رفتاری
character disorder اختلال منش
neuroses اختلال اعصاب
neuroses اختلال روانی
neurosis اختلال اعصاب
noise immunity مصونیت از اختلال
mental disorder اختلال روانی
magnetic anomaly اختلال مغناطیسی
factitious disorder اختلال ساختگی
cyclic disorder اختلال دورهای
unbalances اختلال مشاعر
unbalance اختلال مشاعر
mental defectives اختلال حواس
mental abnormality اختلال مشاعر
mental disorder اختلال مشاعیر
kettle of fish اشفتگی اختلال
background noise اختلال پس زمینه
psychiatric disorder اختلال روانی
sexual disorder اختلال جنسی
perturbation انحراف اختلال
unbalancing اختلال مشاعر
mental disturbance اختلال روانی
lalopathy اختلال گویایی
interference اختلال در سیگنال
perturbations انحراف اختلال
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
maiming اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maims اختلال یا از کارافتادگی عضوی
somatoform disorder اختلال جسمانی شکل
somatization disorder اختلال جسمانی کردن
bipolar affective disorder اختلال عاطفی دو قطبی
dysmetria اختلال حرکتی- تخمینی
affective disorders اختلال های عاطفی
protanomaly اختلال سرخ بینی
maim اختلال یا از کارافتادگی عضوی
formal thought disorder اختلال صوری فکر
transmissions خطای ناشی از اختلال در خط
content thought disorder اختلال محتوایی فکر
transmission خطای ناشی از اختلال در خط
eating disorder اختلال خورد و خوراک
acute brain disorder اختلال مغزی حاد
shared paranoid disorder اختلال پارانویایی مشترک
disorderliness اختلال بهم خوردگی
pip اختلال مزاج خال
maimed اختلال یا از کارافتادگی عضوی
font id conflict اختلال شناسایی فونت
schizophreniform disorder اختلال اسکیزوفرنی شکل
pipping اختلال مزاج خال
pips اختلال مزاج خال
dyscrasia اختلال مزاجی یا دماغی
dysaesthesia اختلال حواس جسمانی
generalized anxiety disorder اختلال اضطراب فراگیر
organic mental disorder اختلال روانی عضوی
pipped اختلال مزاج خال
schizoaffective disorder اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
acopia اختلال استنساخ شکل
neurotic دچار اختلال عصبی
deranyement اختلال مرهم زنی
amimia اختلال بیانگری چهره
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
radar trapping اختلال پیدا کردن رادار
dystonia اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
perturbation [terms] آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
post traumatic stress disorder اختلال فشار روانی پس اسیبی
paresthesia اختلال حس لمس بصورت خارش
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
unbalancing بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalances بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
backgrounds اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
background اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalance بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
corruption خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
babble اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
babbles اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
disaster dump اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
induce اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induces اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
noises اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
noise اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
signalled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signaled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
quantize اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
inducing اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
hits دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noises توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
noise توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hitting دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hit دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
voltages خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
parkinsonism اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
bends بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
voltage خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
interference اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
center of gravity limits محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
trapezoidal distortion اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
surged افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surges افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surge افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
electromagnetic اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
fluttered کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutter کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
noisy mode رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
shell shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell-shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
fluttering کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutters کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
NetShow سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
glitch یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitches یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
crash protected دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
intermittent error خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
degradation کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
flicker تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com