Dictiornary-Farsi | دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (37 milliseconds)

English	Persian
retrench	دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن


Other Matches

rhizmatous	دارای ساقه زیرزمینی
rhizomatous	دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
parapet	حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets	حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
slit trench	سنگر خندقی شکل سنگر درازکش گروهی
slump	کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumps	کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumping	کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumped	کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
cut out	وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
clandestine	سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
radar silence	خاموش کردن موقتی رادارها
subsurface water	اب زیرزمینی
underground water	اب زیرزمینی
cellars	زیرزمینی
subterranean	زیرزمینی
ground water	اب زیرزمینی
subsurface ice	یخ زیرزمینی
cellar	زیرزمینی
underground	زیرزمینی
underground furnace	کوره زیرزمینی
burrows	سوراخ زیرزمینی
underdrain	زهکش زیرزمینی
tunnel	دالان زیرزمینی
tunneled	دالان زیرزمینی
tunnelled	دالان زیرزمینی
fixed ground water	اب زیرزمینی ماندگار
dug out	پناهگاه زیرزمینی
tunnels	دالان زیرزمینی
mattamore	انبار زیرزمینی
underground mine	معدم زیرزمینی
mines	راه زیرزمینی
subsoil drainage	زهکشی زیرزمینی
subsoil irrigation	ابیاری زیرزمینی
grotto	غار زیرزمینی
subbing	ابیاری زیرزمینی
underground	شبکه زیرزمینی
grottoes	غار زیرزمینی
grottos	غار زیرزمینی
under ground mining	استخراج زیرزمینی
mine	راه زیرزمینی
camouflet	حفره زیرزمینی
mined	راه زیرزمینی
ground water trench	بریدگی اب زیرزمینی
burrowing	سوراخ زیرزمینی
burrowed	سوراخ زیرزمینی
ground water table	سطح اب زیرزمینی
under ground working	استخراج زیرزمینی
caverns	حفره زیرزمینی
burrow	سوراخ زیرزمینی
ground water runoff	جریان زیرزمینی
kobold	غول زیرزمینی
ground water	ابهای زیرزمینی
ground water basin	حوزه اب زیرزمینی
under ground survey	برداشت زیرزمینی
ground water storage	اب انباشت زیرزمینی
cavern	حفره زیرزمینی
earth house	خانه زیرزمینی
tunneling	دالان زیرزمینی
ground water table	سفره اب زیرزمینی
underground cable	کابل زیرزمینی
casemate	سنگر
parapet	سنگر
blinds	سنگر
barricaded	سنگر
blind	سنگر
bunkers	سنگر
emplacement	سنگر
fox hole	سنگر
parapets	سنگر
citadel	سنگر
pit	سنگر
pits	سنگر
slit trench	سنگر
dug out	سنگر
trenches	سنگر
bunker	سنگر
barricading	سنگر
fort	سنگر
rifle pit	سنگر
earthwork	سنگر
dike-house	سنگر
citadels	سنگر
barricades	سنگر
barricade	سنگر
blinded	سنگر
crow's nest	سنگر
trench	سنگر
metro	راه آهن زیرزمینی
fluctutaion of water table	نوسان سفره اب زیرزمینی
underground	راه اهن زیرزمینی
atomic underground burst	ترکش زیرزمینی اتمی
kanat	کانالهای زه کشی زیرزمینی
hydrogeology	بررسی ابهای زیرزمینی
under ground	راه اهن زیرزمینی
hypogeum	قسمت زیرزمینی بنا
underground railway	راه اهن زیرزمینی
actual velocity of ground water	سرعت واقعی اب زیرزمینی
metros	راه آهن زیرزمینی
sumps	چاله سنگر
trenches	سنگر کندن
sump	چاله سنگر
bretesse	سنگر موقت
brettys	سنگر موقت
slit trench	سنگر انفرادی
bretex	سنگر موقت
bunker	سنگر بتونی
outwork	سنگر خارجی
brattishing	تزئینات سنگر
bunkers	سنگر بتونی
bretess	سنگر موقت
trench	گودال سنگر
fortress	سنگر مستحکم
standard trench	سنگر معمولی
trench	سنگر کندن
trenches	گودال سنگر
cornel	سنگر واستحکامات
bretisee	سنگر موقت
foxhole	سنگر بزانو
fire trench	سنگر اتش
fire trench	سنگر تیراندازی
prone shelter	سنگر درازکش
stockade	سنگر چوبی
entrench	سنگر کندن
pillbox	سنگر مستحکم
bastion	سنگر و استحکامات
fortresses	سنگر مستحکم
stockades	سنگر چوبی
foxholes	سنگر بزانو
gun pit	سنگر توپ
pillboxes	سنگر مستحکم
stronghold	سنگر پناهگاه
strongholds	سنگر پناهگاه
bretise	سنگر موقت
bastions	سنگر و استحکامات
endophagous	تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
silo	مخزن زیرزمینی غلات و غیره
loophole	مزغل سوراخ سنگر
soakage pit	چاله زه کشی سنگر
splinterproof	سنگر ضد ترکش گلوله
half-moon	سنگر نیم هلالی
loopholes	مزغل سوراخ سنگر
fortress	سنگر قلعه نظامی
horn-work	[استحکامات بیرونی با دو سنگر]
ravelin	نیم هلالی سنگر
hull defilade	سنگر گرفتن تانک
dug in	سنگر کنده شده
fox hole	سنگر حفره روباه
fortresses	سنگر قلعه نظامی
dug in	استحکامات سنگر اماده
lateral	افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
magazine space	زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
culverts	لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
culvert	لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
haul defilade	تا ارتفاع لوله پشت سنگر
pillbox	سنگر بتونی جعبه قرص
pillboxes	سنگر بتونی جعبه قرص
entrench	به سنگر رفتن سنگری شدن
protects	در پناه سنگر قرار دادن
protecting	در پناه سنگر قرار دادن
protect	در پناه سنگر قرار دادن
apparatus	شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
intrapermafrost water	ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
provisional <adj.>	موقتی
intrim	موقتی
treadway	پل موقتی
provisionary	موقتی
flying bridge	پل موقتی
tentative <adj.>	موقتی
extemporaneous	موقتی
provisory <adj.>	موقتی
make-shift <adj.>	موقتی
pro forma	موقتی
interim	موقتی
makeshift <adj.>	موقتی
jackleg	موقتی
adinterim	موقتی
temporary <adj.>	موقتی
bunkers	سنگر وپناهگام زیر زمینی انباربزرگ
ditched	گودال سنگر رابط خندق کندن
foreland	زمین جلوی موضع دماغه سنگر
ditch	گودال سنگر رابط خندق کندن
Buddhist railing	[سنگر مانع مانند پرچین چوبی]
bunker	سنگر وپناهگام زیر زمینی انباربزرگ
foot bank	زمین یا مسیر بلند در پشت سنگر
ditches	گودال سنگر رابط خندق کندن
molehill	توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
accross the slope system	شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
keyth rope system	شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
molehills	توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
dowse	پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
floating bridge	پل متحرک موقتی
sojoiurn	اقامت موقتی
scratch file	فایل موقتی
make do	چاره موقتی
coalitions	اتحاد موقتی
scrip	رسید موقتی
coalition	اتحاد موقتی
faddle	سرگرمی موقتی
house of d.	زندان موقتی