Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
lithoidal
دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
Other Matches
stonework
ساختمان سنگی
stone work
ساختمان سنگی بنایی با سنگ
dolmen
ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
stele
ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stela
ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
dentigerous
دارای ساختمان مضرس
amorphous
دارای ساختمان غیر مشخص
gruff
دارای ساختمان خشن و زمخت
an idiomatic experssion
عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد
amphistylar
دارای دو ردیف ستون درطرفین یا در جلو و عقب ساختمان
hydathode
ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
building system
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
lithoprint
با چاپ سنگی چاپ کردن عکس از روی چاپ سنگی برداشتن
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
dermoidal
دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
dermoid
دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
protrusile
دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
infundibular
قیفی شکل دارای ساختمان قیفی
infundibulate
قیفی شکل دارای ساختمان قیفی
angle-post
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
building enterprise
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
foundation soil
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
block structure
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotonda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotunda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
petrous
سنگی
clapper bridge
پل سنگی
barrier reef
سد اب سنگی
stony
سنگی
lithic
سنگی
lithoid
سنگی
equiponderance
هم سنگی
rock fill dam
سد سنگی
petrolsal
سنگی
petrean
سنگی
monolithic
تک سنگی
stoney
سنگی
stone work
کار سنگی
stone lining
پوشش سنگی
rock salt
نمک سنگی
mesolithic
میانه سنگی
stone lining
روکش سنگی
bracket
کژ پشت سنگی
eolith
اسکله سنگی
autography
چاپ سنگی
lithographic print
چاپ سنگی
lithographs
چاپ سنگی
lithograph
چاپ سنگی
lithography
چاپ سنگی
concretion
سنگی شدن
paleolithic
دیرینه سنگی
Stone Age
پارینه سنگی
Lantern-cross
صلیب سنگی
gabion
تور سنگی
layer of rock
طبقه سنگی
layer of rock
لایه سنگی
paleolithic
پارینه سنگی
cordons
ازاره سنگی
cordon
ازاره سنگی
polyantography
چاپ سنگی
rock wash
پوشش سنگی
bed rock ledge
لایه سنگی کف بستر
lithography
روش چاپ سنگی
en delit
میل ستون سنگی
calcify
اهکی یا سنگی کردن
stoning
سنگ میوه سنگی
stones
سنگ میوه سنگی
basaltic stratum
لایه سیاه سنگی
checkstone
گیره سنگی کوهنوردی
weather moulding
سنگی که اب باران راردمیکند
breccia
جوش خرده سنگی
stone
سنگ میوه سنگی
columnar basalt
ستونهای سیاه سنگی
hard pan
قشر سنگی شده
stone ballast
مصالح شکسته سنگی
slingshot
[American E]
تیر و کمان سنگی
catapult
[British E]
تیر و کمان سنگی
snowdrift
تره تیزک سنگی
snowdrifts
تره تیزک سنگی
aggregates
کلوخه مصالح سنگی
aggregate
کلوخه مصالح سنگی
boulder well
چاه قلوه سنگی
dutch stonewall
دیوار سنگی هلندی
pertrosal bone
استخوان سنگی یاحجری
dry mansory
[دیوار سنگی خشکه چین]
greybeard
کوزه سنگی برای باده
photolighograph
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
dripstone
سنگی که اب باران راردمیکند ابریز
obelisk
ستون هرمی شکل سنگی
high cross
[صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
aggregate cement ratio
نسبت مواد سنگی به سیمان
aguilla
[ستون هرمی شکل سنگی]
Celtic cross
[چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
stonewall formation
اسکلت پیادهای دیوار سنگی
obelisks
ستون هرمی شکل سنگی
neolith
الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
herm
هرمس
[تندیس سنگی چار پیکر]
hermes
هرمس
[تندیس سنگی چار پیکر]
his leg rested on a stone
پایش روی سنگی قرار گرفته بود
plant mix
مواد سنگی اغشته شده درماشین اسفالت
ballast
سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
paleolith
الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
stylolite
ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
acrolith
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
chromolithograph
عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
acrolithus
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
sisyphus
سیسیفوس که محکوم به غلتاندن سنگی بروی کوه بود
paleontologist
ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
muller
سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
bedrock
سنگی که در زیر طبقه سطحی زمین واقع است
acrolith
مجسمهای که سر و دست وپای ان سنگی و بقیه اش چوب باشد
reindeer
گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
paleolithic
وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
underpin
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpinned
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
terrane
طبقه سنگی که روی ان نوع سنگ خاصی تشکیل شده باشد
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
colluvim
تخته سنگی که در اثر شکاف سنگ وغیره غلتیده وبپای کوه افتاده
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
pillory
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
modular construction
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
parapets
حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapet
حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
herma
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
stake
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
over break
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
warp-weighd loom
دارهای وزنی
[این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
erection
ساختمان
stances
ساختمان
stance
ساختمان
carbody
ساختمان
foundation
پی ساختمان
building line
بر ساختمان
construction
ساختمان
erections
ساختمان
built up
پر از ساختمان
structure of an animal
ساختمان
structureless
بی ساختمان
types
ساختمان
typed
ساختمان
type
ساختمان
frame
ساختمان
making
ساختمان
substructure
پی ساختمان
constructions
ساختمان
built-up
پر از ساختمان
substructures
پی ساختمان
structures
ساختمان
mechanism
ساختمان
structuring
ساختمان
mechanisms
ساختمان
structure
ساختمان
homoplastic
هم ساختمان
building
ساختمان
isodomon
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
columnar structure
ساختمان ستونی
structurally
وابسته به ساختمان
annexe
ساختمان فرعی
laminated construction
ساختمان ورقهای
foundation soil
پی ریزی ساختمان
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com