Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
square toed
دارای پنجه مربع
Other Matches
palmatifid
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
formee
دارای انتهای مربع
ship rigged
دارای بادبان مربع
filet
توری دارای اشکال مربع
pigeon toed
دارای پنجه برگشته
pigeon toed
دارای پنجه خمیده بداخل
pentadactylate
دارای پنج زائده شبیه پنجه
measure
مساحت بر حسب فوت مربع یا متر مربع که در اثر ضرب طور در عرض بدست می آید
knot density
چگالی گره
[تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
pentadactylate
پنج انگشتی دارای پنج پنجه
squaring
مربع
squares
مربع
sq
مربع
quadrangular
مربع
foursquare
مربع
squared
مربع
square
مربع
chi square
مربع خی
rectangle
مربع
quadrangles
مربع
rectangles
مربع
quadrangle
مربع
quadrature
مربع سازی
rectangle
مربع مستطیل
four-square
کاملا مربع
squarish
تقریبا مربع
chi square distribution
توزیع مربع خی
square wave
موج مربع
whole brick
اجر مربع
square mil
میل مربع
rectangles
مربع مستطیل
square inch
اینچ مربع
mean square
یک مربع حسابی
square knot
گره مربع
square foot
فوت مربع
square metre
متر مربع
square matrix
ماتریس مربع
cross arm
پنجه
digitation
پنجه
griff
پنجه
paw
پنجه
fives
پنجه
toe
پنجه
digitigrade
پنجه رو
fistula
پنجه
downstream toe
پنجه سد
toes
پنجه
clawed
پنجه
paws
پنجه
claw
پنجه
clawing
پنجه
claws
پنجه
pawing
پنجه
pitchfork
پنجه
adactylous
بی پنجه
talons
پنجه
talon
پنجه
pawed
پنجه
fork
پنجه
forking
پنجه
pitchforks
پنجه
square number
مربع کامل
[ریاضی]
weight zone
مربع وزن گلوله
squared
مربع توان دوم
ounce per inch square
اونس اینچ مربع
scow
قایق کف پهن ته مربع
square
مربع توان دوم
diamond charge
خرج مربع شکل
cosecant squared beam
اشعه با مربع کوسکانت
squaring
مربع توان دوم
hectare
ده هزار متر مربع
sieves
الک با سوراخ مربع
color square
مربع رنگ نما
sieved
الک با سوراخ مربع
square pyramid
هرم مربع القاعده
sieving
الک با سوراخ مربع
box spar
تیرکهای با مقطع مربع
sieve
الک با سوراخ مربع
prams
قایق کف پهن ته مربع
hectares
ده هزار متر مربع
squares
مربع توان دوم
pound per square inch
پوند بر اینچ مربع
pram
قایق کف پهن ته مربع
knuckle-duster
پنجه بوکس
intoed
پنجه برگشته
wild bryony
پنجه کلاغ
lycopodium
پنجه گرگی
knuckle duster
پنجه بوکس
hellweed
پنجه کلاغ
toeless
بدون پنجه
toe cap
پنجه کفش
kick up
زدن پنجه
intoed
پنجه بتو
heel and toe
با پنجه و پاشنه
lobster claw
پنجه خرچنگی
fissiped
پنجه شکافته
the mailed fist
زور سر پنجه
knuckle-dusters
پنجه بوکس
lycopod
پنجه گرگی
brass knuckles
پنجه بوکس
fissidactyl
پنجه شکافته
paw
پنجه زدن
toe
با پنجه پا راندن
toe
با پنجه پا زدن
branch pipe
پنجه اگزوز
cyclamens
پنجه مریم
paws
پنجه زدن
pawing
پنجه زدن
sowbread
پنجه مریم
swine bread
پنجه مریم
palmate
شبیه پنجه
leptodactyl
باریک پنجه
cyclamen
پنجه مریم
tiptoe
نوک پنجه
tiptoed
نوک پنجه
tiptoeing
نوک پنجه
tiptoes
نوک پنجه
cat's paw
پنجه گربه
cat's paws
پنجه گربه
pentadactylic
پنجه دار
pentadactylous
پنجه دار
hand post
پنجه راهنما
pedatifid
پنجه وار
pawed
پنجه زدن
basilica
[کلیسایی با ساختمان مربع شکل]
right angled parallelogram
مربع مستطیل چارگوش دراز
square pyramidal molecule
مولکول هرمی مربع القاعده
box
مربع روی ورقه محاسبه
boxes
مربع روی ورقه محاسبه
abaciscus
قطعه مربع کاشی معرق
abaculus
قطعه مربع کاشی معرق
toeplate
نعل پنجه کفش
ball of toe
گوشت زیر پنجه پا
lumbrical
ماهیچه انگشت یا پنجه
monkey fist
گره پنجه میمون
brass knuckles
پنجه مشت زنی
hunker
روی پنجه پاایستادن
crow foot zinc
پیل پنجه کلاغی
forepaw
پنجه دست حیوانات
devil's claw
خفت پنجه دیوی
forepaw
پنجه پای جلو
digitation
انشعاب بشکل پنجه
pounce
درحال حمله با پنجه
winnowwing fan
جام پنجه شانه
pouncing
درحال حمله با پنجه
pounces
درحال حمله با پنجه
ground fir
پنجه گرگ سلاژین
pounced
درحال حمله با پنجه
clevis
اتصال پنجه مفصلی
pedate
پنجه دار شبیه پا
box defence
تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
diamond
مربع بزرگ زمین بیس بال
crotched
گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
gaff topsail
بادبان سه گوش یا مربع شکل سبک
scoop
پنجه ماشین خاک برداری
syndactylism
پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
hand-to-hand
دسته و پنجه نرم کردن
cross swords
دست و پنجه نرم کردن
hand to hand
دسته و پنجه نرم کردن
base thickness of buttress
عرض پنجه پشت بند
toe off
جدا شدن پنجه پا از زمین
scoops
پنجه ماشین خاک برداری
scooping
پنجه ماشین خاک برداری
scooped
پنجه ماشین خاک برداری
fingering
پنجه گذاری انگشت کاری
He has a delightful touch on the guitar .
گیتار را با پنجه گرمی می نوازد
heat muff
پوشش اطراف پنجه اگزوز
abacus
گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacuses
گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
palmipede
پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
Foxglove
گل پنجه علی
[در تهیه رنگ زرد]
Ravishingly beautiful.
مثل پنجه آفتاب ( بسیار زیبا )
footcandle
واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
kpsi
[واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
ring
محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
anchoring
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchors
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchor
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
cats paw
الت دست دیگران گره پنجه گربهای
identity matrix
ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
skim board
تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
reefknot
گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
jacana
پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
tap dance
نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
barburetor heater
جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
millibar
واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
acre
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
acres
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
crow's foot
هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
longspur
انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
to beg
[of a dog holding up front paws]
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
to sit up and beg
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
crotch
مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotches
مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com