English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
actinology دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
Other Matches
platinum metal ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
epiphytology علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
coulisse ناویا شیاری که دریچه بند اب دران حرکت میکند
open cycle reactor system سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
field شاخه [دانشی]
division رشته [دانشی]
branch شاخه [دانشی]
area شاخه [دانشی]
division شاخه [دانشی]
area رشته [دانشی]
field رشته [دانشی]
branch رشته [دانشی]
technology حرفه شناسی شناخت دانشی
technologies حرفه شناسی شناخت دانشی
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
attribute خواص
attributes خواص
attributing خواص
properties خواص
elastic properties خواص ارتجاعی
mechanical properties خواص مکانیکی
attributing صفت خواص
attributes صفت خواص
attribute صفت خواص
bulk properties خواص گروهی
intensive properties خواص شدتی
hydrological وابسته به خواص اب
collective properties خواص کولیگاتیو
product capabilities خواص محصول
intrinsic properties خواص ذاتی
property list سیاهه خواص
chemical properties خواص شیمیایی
amphoteric دارای خواص متضاد
acoustics خواص صوتی ساختمان
adhesion agent ماده تشدیدکننده خواص
properties of section خواص مقاطع تیرها
oleaginous دارای خواص روغن
general properties of bodies خواص عمومی اجسام
papaverous دارای خواص خشخاش
partial molar properties خواص جزیی مولی
magnetics علم خواص مغناطیسی
electro magnetism برق و خواص مغناطیسی
electro magnetism تولید خواص مغناطیسی بوسیله
pneumatics علم خواص هوا و گاز
electronography ثبت خواص الکتریسته ساکن
optics علم مطالعه در خواص نور
hydraulic وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
unsex از خواص جنسی محروم کردن
propertied متمکن دارای خواص معین
geophysical survey مطالعه خواص فیزیکی زمین
electrokinetics علم خواص برق متحرک
isotropic دارای خواص فیزیکی مشابه
dump نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
isotropic دارای خواص برابر از هرسو همگرای
to turn something تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
electro statics علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
physicochemical وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
pneumatology روح شناسی علم خواص هواو گازها
atoms کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
aircraft alternation اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
atom کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
gyromagnetic وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
actinic دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
axiology علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
metamerism برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
Green tea is esteemed for its health-giving properties. ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
miscibility قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
additives مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
repeater وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
therein دران
epizootiology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
charactristic curve نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
offing دران نزدیکی ها
therabout دران حدود
slideway راهی که دران سر
thereabout دران حدود
color code روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
then انگاه دران هنگام
nautch که دران رقاص میرقصند
it is not subject to review دران روا نیست
therewith دران هنگام بدانوسیله
gestalt معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
errors slipped in اشتباهاتی دران راه یافت
polytony ایجادچند لحن دران واحد
i had no voice in that matter من دران قضیه رایی نداشتم
thumbhole حفرهای که شست دران جابگیرد
polytonality ایجاد چندلحن دران واحد
pot liquor اب ته دیگ پس از پختن سبزیجات دران
swimming bath تن شو یاحوضی که دران شناتوان کرد
scrinium لوله یاصندوقی که دران طوماربگذارند
thereis not a p of truth init ذرهای راستی دران نیست
flashingpoint درجهای ازگرماکه دران بخارمایعات فرارمیسوزد
dripping pan فرفی که چکیده کباب دران میریزد
flashpoints درجهای ازگرماکه دران بخارمایعات فرارمیسوزد
oast کورهای که رازک را دران خشک می کنند
deadfall دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
mainstream مسیر جویباری که دران اب جریان دارد
dish water ابی که دران فرف شسته باشند
crates صندوقی که چینی یا شیشه دران میگذارند
impressibly بطوریکه بتوان دران تاثیر کرد
gill net دامی که چون ماهی دران بیافتد
cellaret گنجهای که شیشههای باده دران میگذارند
flashpoint درجهای ازگرماکه دران بخارمایعات فرارمیسوزد
dish wash ابی که دران فرف شسته باشند
crate صندوقی که چینی یا شیشه دران میگذارند
heath زمین بایری که علف وخاربن دران می روید
book message نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
dry town شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
heaths زمین بایری که علف وخاربن دران می روید
effective beaten zone منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
dies non روزی که فعالیت اقتصادی دران انجام نگیرد
crematoria کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
protoxide ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
there is nothing in it چیز مهمی دران نیست پروپایی ندارد
vortex filament خطی که شدت یا تمرکزجریانهای حلقوی دران بیشتراست
crematoriums کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
crematorium کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
slugfest مسابقهای که دران ضربات سنگین ردوبدل میشود
the bill defined his powers حدود اختیارات وی دران لایحه معلوم گردید
the room was seated for 00 جای سدکرسی دران خانه تهیه کرده بودند
fence month ماهی که شکارگوزن یاماهی گیری دران ممنوع است
he is a proficient that art در ان هنر زبر دست است دران فن متخصص یا ماهراست
bearbaiting نوعی تفریح که دران سگهارابجان خرس مقید درزنجیرمیاندازند
ringthe bull بازی ای که دران حلقهای راپرتاب میکنندتابه قلابی بیاویزد
lyophobic دارای عدم تجانس با مایعی که دران پراکنده شده
polyandry اختیار چندشوهر توسط زن دران واحد تعدد ازدواج
clearinghouse سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
turbulent flow جریانی است که دران عدد رینولدز از0032 بیشتراست
isocracy حکومتی که اختیارات سیاسی همه دران یکسان است
oxyhydrogen blowpipe بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
registering فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
mince pie نوعی دسرغذا که بجای میوه دران گوشت قرار دارد
polygram طرح یانقشه که خطهای زیاد دران بکاربرده شده است
mince pies نوعی دسرغذا که بجای میوه دران گوشت قرار دارد
catastasis بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
ready reckoner کتابچه یاجدولی که حسابهای عمل شده واماده دران موجوداست
indirect speech گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
vasculum کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
jardiniere جعبهای که گل دران سبز کرده و برای ارایش اطاق می گذارند
tie in sales حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
tragi comedy نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
registers فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
register فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
harmonics مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
page چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
destructive cursor نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
critical error خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
controller را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
controllers را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
edited کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
edit کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
faults برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
fault برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
faulted برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
scsi بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
Intel بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
Intel بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slave بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaving بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaves بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaved بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
million instructions per second اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
postbyte بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
key کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
open برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
plotter چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
logic مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
sampler مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
opens برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
plotters چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
optimize کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
opened برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
samplers مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
terminate and stay resident program برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
dat درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
hard یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
harder یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hardest یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
uart از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
water hole سوراخ یا شکاف طبیعی رودخانه خشک شده که مقداری اب دران باشد
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
to prove an a اثبات اینکه شخص هنگام وقوع جرم دران محل نبوده
pantechnicon نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
jumble shop دکانی که خرده ریز و کالای گوناگون ارزان و نیمدار دران میفروشند
handy dandy بازی بچگانه که دران کودکی چیزی رادریکی ازدودست بسته خودنگاه
fugues قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
pot pourri کوزهای که برگهای چندین جورگل رابا ادویه خوشبوامیخته دران میریزند
paranoia or noea دیوانگی خیالی که دران انسان مردم دیگر رازیردست وسزاوارمی پندارد
pantechnicons نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
sachet بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
sachets بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
fugue قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com