Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
orthography
درست نویسی
Other Matches
coincidence function
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meet
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
joins
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
join
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meets
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
joined
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
intersection
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
conjunctions
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
either or operation
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
false
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
assertion
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
alternation
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
unions
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
disjunction
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
union
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
pascal
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography
مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
temper
درست ساختن درست خمیر کردن
tempers
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
درست ساختن درست خمیر کردن
forth
نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
c
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
judiciousness
قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone
<idiom>
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
alternative
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
automatic coding
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
except
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
chirography
خط نویسی
listing
فهرست نویسی
enters
نام نویسی
report writer
گزارش نویسی
letter paper
کاغذ نویسی
listing
اسم نویسی
leetter writing
کاغذ نویسی
laconism
کوته نویسی
precipitousness work
خلاصه نویسی
allegorization
تمثیل نویسی
pindaric
مغلق نویسی
listings
اسم نویسی
listings
فهرست نویسی
prescriptions
نسخه نویسی
enlistment
نام نویسی
microcoding
ریزبرنامه نویسی
cryptography
رمز نویسی
prescription
نسخه نویسی
macrography
درشت نویسی
entered
نام نویسی
grandiloquence
قلنبه نویسی
dactyliography
نگین نویسی
automatic writing
ناهشیار نویسی
prolixity
دراز نویسی
prosaism
نثر نویسی
prosaism
مبتذل نویسی
registration
نام نویسی
codification
قانون نویسی
dramaturgy
فن درام نویسی
programming
برنامه نویسی
stenography
تند نویسی
graphorrhea
بی ربط نویسی
conveyancing
قباله نویسی
enrollment
اسم نویسی
synonymy
مترادف نویسی
indorsement
فهر نویسی
tachygraphy
تند نویسی
commentation
تقریظ نویسی
enlistments
نام نویسی
endorsements
پشت نویسی
endorsements
فهر نویسی
palingraphia
وارونه نویسی
annotation
حاشیه نویسی
annotation
فهر نویسی
annotations
حاشیه نویسی
annotations
فهر نویسی
mirror writing
وارونه نویسی
endorsement
پشت نویسی
enter
نام نویسی
lexicography
فرهنگ نویسی
lexicography
لغت نویسی
countersigning
فهر نویسی
countersigned
فهر نویسی
countersign
فهر نویسی
shorthand
مختصر نویسی
shorthand
تند نویسی
brachygraphy
مختصر نویسی
mythography
افسانه نویسی
typing
ماشین نویسی
duplication
دونسخه نویسی
endorsement
فهر نویسی
subscriptions
پذیره نویسی
subscription
پذیره نویسی
coding
برنامه نویسی
brachygraphy
تند نویسی
callings
خوش نویسی
rewritten
دوباره نویسی
rewrote
دوباره نویسی
calligraphy
خوش نویسی
note paper
کاغذ نویسی
countersigns
فهر نویسی
acceeptance
قبولی نویسی
laconicism
کوته نویسی
microprogramming
ریزبرنامه نویسی
rewriting
دوباره نویسی
rewrite
دوباره نویسی
rewrites
دوباره نویسی
macroprogramming
درشت برنامه نویسی
tots
سرجمع حاشیه نویسی
optimm programming
برنامه نویسی بهینه
mathematical programming
برنامه نویسی ریاضی
reenlistment
تجدید نام نویسی
lexicographical
مربوط به لغت نویسی
entered
نام نویسی کردن
linear programming
برنامه نویسی خطی
optimum coding
برنامه نویسی بهینه
paragrahia
ناخوشی غلط نویسی
impanel
نام نویسی کردن
restrictive indorsement
پشت نویسی مقید
restrictive indorsement
فهر نویسی مشروط
enters
نام نویسی کردن
reprogramming
برنامه نویسی مجدد
relative coding
برنامه نویسی نسبی
microcoding device
دستگاه ریزبرنامه نویسی
optimum programming
برنامه نویسی بهینه
logic programming
برنامه نویسی منطقی
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای
qualified indorsement
فهر نویسی مقید
lexicographic order
ترتیب لغت نویسی
enter
نام نویسی کردن
programming
برنامه نویسی کامپیوتر
back
پشت نویسی کردن
interlinear
دارای میان نویسی
one for one
زبان برنامه نویسی
programming statement
حکم برنامه نویسی
backs
پشت نویسی کردن
program language
زبان برنامه نویسی
interlineation
در میان سطر نویسی
itemization
جزء بجزء نویسی
programming librarian
بایگان برنامه نویسی
programming aids
ادوات برنامه نویسی
programming language
زبان برنامه نویسی
number system
سیستم عدد نویسی
numeric coding
برنامه نویسی عددی
indorsation
پشت نویسی کردن
indorse
پشت نویسی کردن
tot
سرجمع حاشیه نویسی
indorse
فهر نویسی کردن
leetter writing
نامه نویسی انشا
modular coding
برنامه نویسی پیمانهای
land sturm
نام نویسی همگانی
qualified endorsement
پشت نویسی مقید
programming team
تیم برنامه نویسی
micrograph
الت ریز نویسی
purism
لفظ قلم نویسی
microprograming
ریز برنامه نویسی
programming aids
کمک برنامه نویسی
by acceptance
از طریق قبولی نویسی
endorsed
فهر نویسی کردن
endorses
پشت نویسی کردن
endorsing
پشت نویسی کردن
endorsing
فهر نویسی کردن
endorsed
پشت نویسی کردن
automatic programming
برنامه نویسی اتوماتیک
automatic coing
برنامه نویسی خودکار
annotation symbol
علامت حاشیه نویسی
endorses
فهر نویسی کردن
endorse
پشت نویسی کردن
script assistant
معاون برنامه نویسی
endorse
فهر نویسی کردن
enlistment
نام نویسی کردن
enlistments
نام نویسی کردن
applicants
داوطلب نام نویسی
applicant
داوطلب نام نویسی
endorsements
فهر نویسی جیرو
enlist
نام نویسی کردن
enlisting
نام نویسی کردن
enlists
نام نویسی کردن
endorsement
فهر نویسی جیرو
essay
تالیف مقاله نویسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com