English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
seelos دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
Other Matches
slaloms مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
spirals حلزونی بشکل مارپیچ
spiral حلزونی بشکل مارپیچ
spiraling حلزونی بشکل مارپیچ
spiraling بشکل مارپیچ دراوردن
spiralling بشکل مارپیچ دراوردن
spiralling حلزونی بشکل مارپیچ
spiralled بشکل مارپیچ دراوردن
spirals بشکل مارپیچ دراوردن
spiralled حلزونی بشکل مارپیچ
spiraled بشکل مارپیچ دراوردن
spiraled حلزونی بشکل مارپیچ
spiral بشکل مارپیچ دراوردن
snails بشکل مارپیچ جلو رفتن
helicoid بشکل پوسته حلزون مارپیچ
snail بشکل مارپیچ جلو رفتن
solenoid سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
wicket دروازه کوچک
wickets دروازه کوچک
bacillary بشکل میلههای کوچک
bacillar بشکل میلههای کوچک
team handball court مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
passout پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
kick save نجات دروازه با پای دروازه بان
goal judge داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
element دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
elements دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
cube هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
cubes هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
goalposts تیر دروازه تیر عمودی دروازه
goalpost تیر دروازه تیر عمودی دروازه
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
serpentiform مارپیچ
wedel مارپیچ
flexuose مارپیچ
pinwheel مارپیچ
spiral مارپیچ
spiralling مارپیچ
spirals مارپیچ
spiry مارپیچ
spiralled مارپیچ
spiraled مارپیچ
spiraling مارپیچ
spiriferous مارپیچ
helix مارپیچ
gyroidal مارپیچ
hair pin bend مارپیچ
snake مارپیچ رفتن
dancer پله مارپیچ
mercury thread مارپیچ جیوهای
left hand helix مارپیچ به سمت چپ
snakes مارپیچ رفتن
giant slalmon مارپیچ بزرگ
snaked مارپیچ رفتن
sinistrorsal helix مارپیچ چپ گرد
worms مارپیچ کردن
double helix مارپیچ دوگانه
inflationary spiral مارپیچ تورمی
labyrinth پلکان مارپیچ
helix angle زاویه مارپیچ
labyrinths پلکان مارپیچ
wedelen مارپیچ زدن
inside thread مارپیچ داخلی
snake fence نرده مارپیچ
newel spindle مارپیچ پله
helical spring متر مارپیچ
spiral stairs پلکان مارپیچ
corkscrew staircase پلکان مارپیچ
right handed helix مارپیچ راستگرد
worm مارپیچ کردن
wormed مارپیچ کردن
spirally بطور مارپیچ
spiral test ازمون مارپیچ
left handed helix مارپیچ چپ گرد
balanced winder پله مارپیچ
spiral spring فنر مارپیچ
spiral reinforcement فولادگذاری مارپیچ
screw auger مته مارپیچ
caracole پله مارپیچ
caracol پله مارپیچ
twist drill مته مارپیچ
spiral drill مته مارپیچ
hair pin bend مارپیچ کوهستان
jigger بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board تخته کوچک برای موجهای کوچک
spiraling حلزونی فنر مارپیچ
helical binding دورپیچی مارپیچ وار
dogleg پله کان مارپیچ
coils مارپیچ سیم پیچ
metal filament [رشته مارپیچ فلزی]
coiled مارپیچ سیم پیچ
coil مارپیچ سیم پیچ
spiraled حلزونی فنر مارپیچ
spirochaete هر نوع باکتری مارپیچ
spiral حلزونی فنر مارپیچ
spirality شکل مارپیچ یا حلزونی
box spring فنر مارپیچ تختخواب
newels تیرمیان پلکان مارپیچ
newel ستون پلکان مارپیچ
newel تیرمیان پلکان مارپیچ
spirals حلزونی فنر مارپیچ
spiralling حلزونی فنر مارپیچ
spirochaeta هر نوع باکتری مارپیچ
serpentine شکل مارپیچ مارمانند
spiralled حلزونی فنر مارپیچ
newels ستون پلکان مارپیچ
spirochete هر نوع باکتری مارپیچ
spires ساقه باریک مارپیچ
spire ساقه باریک مارپیچ
maze پیچ وخم پلکان مارپیچ
mazes پیچ وخم پلکان مارپیچ
aerial cartwheel مارپیچ همراه با پرش وچرخش
flexural پیچ وخم دار مارپیچ
flexuous پیچ وخم دار مارپیچ
Hertfordshire spike [میل بالای مناره مارپیچ]
thread دنده دار کردن مارپیچ
fleche میل بالای مناره مارپیچ
threads دنده دار کردن مارپیچ
slalomist مسابقه دهنده اسکی روی اب مارپیچ
simple motion حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
capacole چرخش بطرف چپ وراست پلکان مارپیچ
turbinate فرفرهای مانند مخروط وارونه مارپیچ
pannikin لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble برامدگی کوچک گره کوچک
port دروازه
barbican دروازه
hoop دروازه
hoops دروازه
gateway دروازه
goal area line خط دروازه
gateways دروازه
portal دروازه
goals دروازه
portals دروازه
goal دروازه
barbacan دروازه
gates دروازه
gate دروازه
goal mouth دهانه دروازه
goal posts پایههای دروازه
tend goal حفظ دروازه
goal keeper line خط دروازه بان
own goal گل به دروازه خودی
goal keeper دروازه بان
saves نجات دروازه
goal tender دروازه بان
attacting zone منطقه دروازه
goal area منطقه دروازه
goal crease محوطه دروازه
starting gate دروازه شروع
tend goal دروازه بانی
between the pipes تیر دروازه
own goals گل به دروازه خودی
save نجات دروازه
in goal دروازه بان
goalies دروازه بان
goalie دروازه بان
goalar دروازه بان
gatekeepers دروازه بان
gatekeeper دروازه بان
gate keeper دروازه بان
keepers دروازه بان
keeper دروازه بان
gatepost بازوی دروازه
gateposts بازوی دروازه
saved نجات دروازه
octroi مالیات دم دروازه
puck stopper دروازه بان
goalkeeper دروازه بان
octroi دروازه بانی
goal دروازه بان
goalkeepers دروازه بان
logic gate دروازه منطقی
goals دروازه بان
hoops دروازه کروکه
hoop دروازه کروکه
keep goal دروازه بانی
sally port دروازه بزرگ قلعه
sally port دروازه عبور از قلعه
goalthrow پرتاب دروازه بان
gate post تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
warder نگهبان دروازه یا قصر
goal umpire دروازه بان واترپولو
long ball پرتاب از دور به دروازه
changing the goal keeper تعویض دروازه بان
fast break حمله سریع به دروازه
flopper دروازه بان شیرجه رو
catching glove دستکش دروازه بان
warders نگهبان دروازه یا قصر
petard بمب دروازه ریز
double reverse شوت برگردان به دروازه
offside line خط فرضی موازی با دروازه
shot direct at goal شوت مستقیم به دروازه
goal games بازیهای دروازه دار
goalposts تیرک عمودی دروازه
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com