English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (10 milliseconds)
English Persian
telephone در یک مسافت طولانی
telephoned در یک مسافت طولانی
telephones در یک مسافت طولانی
telephoning در یک مسافت طولانی
Search result with all words
phone تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phoned تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phones تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phoning تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
broadband روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
thick Ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
wideband روش ارسال که حاوی چندین کانال داده روی سیگنال انتقال است و میتواند داده را در مسافت طولانی منتقل کند
Other Matches
photo distance مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
time distance مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
attenuation mean free path مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
scattering mean free path مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
range scale طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
mean free path for attenuation مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free for scattering مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
short international مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
range section قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
windsor round مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
vehicle stopping distance مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
fiber که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
road distance مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
coincidence range finder مسافت یاب دوشاخهای مسافت یاب انطباقی
absorption mean free path مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
mean free path absorption مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
extensions طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
telemetering ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
shortest طولانی نه
prolonging طولانی
longed طولانی
agelong طولانی
longer طولانی
longest طولانی
longs طولانی
prolong طولانی
prolix طولانی
long- طولانی
great طولانی
short طولانی نه
great- طولانی
prolongs طولانی
of long standing طولانی
greatest طولانی
shorter طولانی نه
long طولانی
protracted طولانی
longsome طولانی
prolong طولانی کردن
periphrastically بطور طولانی
prolongs طولانی کردن
prolonging طولانی کردن
gangling طولانی و دراز
long- طولانی طویل
extends طولانی تر کردن
long طولانی طویل
elongation طولانی کردن
extend طولانی تر کردن
longed طولانی طویل
longer طولانی طویل
longest طولانی طویل
as long as بمدت طولانی
blue moon مدت طولانی
longs طولانی طویل
long play صفحه طولانی
hold over <idiom> طولانی نگهداشتن
extending طولانی تر کردن
degressive burning سوختن طولانی خرج
prolegomenous دارای مقدمه طولانی
livelong طولانی وخسته کننده
long tail liability تعهد طولانی مدت
prolongation طولانی کردن تطویل
protracted war استراتژی نبرد طولانی
heatwave هوای گرم طولانی
slotting سوراخ طولانی و باریک
slots سوراخ طولانی و باریک
scrolls نوشته یافهرست طولانی
lengthens طولانی کردن کشیدن
scroll نوشته یافهرست طولانی
long thrust تک نفوذی طولانی یادوردست
long recoil عقب نشینی طولانی
lengthen طولانی کردن کشیدن
lengthening طولانی کردن کشیدن
gabfest محاوره طولانی و مفصل
marathons جلسه گروهی طولانی
symphonies قطعه طولانی موسیقی
marathon جلسه گروهی طولانی
symphony قطعه طولانی موسیقی
slot سوراخ طولانی و باریک
heatwaves هوای گرم طولانی
lengthened طولانی کردن کشیدن
strip ماده طولانی نازک
long-drawn-out بیش از اندازهی طولانی
streams جریان طولانی داده سری
trench استحکامات خندقی شیار طولانی
swiping حرکت جاروبی جرعه طولانی
swiped حرکت جاروبی جرعه طولانی
swigs جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
trenches استحکامات خندقی شیار طولانی
To live a long life . عمر طولانی (زیاد ) کردن
We have a long journey before us . مسافرت طولانی در پیش داریم
swigging جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
long-distance با شعاع عمل زیاد طولانی
long game بازی با لزوم ضربههای طولانی
go long تلاش درپاس طولانی بجلو
stream جریان طولانی داده سری
streamed جریان طولانی داده سری
swig جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
T link اتصال سریع و طولانی داده
prolonger تاخیر دهنده طولانی کننده
swigged جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
long distance با شعاع عمل زیاد طولانی
prolongate طولانی کردن امتداد دادن
macrobiotics دانش طولانی کردن عمر
swipe حرکت جاروبی جرعه طولانی
stall حفظ گوی برای مدت طولانی
stalling حفظ گوی برای مدت طولانی
grand touring car نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
The outcome of the long struggle . نتیجه این مبا رزه طولانی
to give a long recital of something دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
long iron چوبهای شماره 1 و 2 و 3برای ضربههای طولانی
dromos [راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
archive ذخیره سازی داده برای مدت طولانی
outstay بیش از حد لزوم ماندن اقامت طولانی کردن
extensions طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
extension طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
point race مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
storage ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
distances مسافت
lengths مسافت
short-range کم مسافت
short range کم مسافت
range مسافت
ranged مسافت
ranges مسافت
distance مسافت
length مسافت
long base method روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
He swigged the beer in four gulps. او [مرد] آبجو را با چهار تا جرعه طولانی قورت داد.
stationery صفحات چاپگر که یک سری ورقههای طولانی را تشکیل می دهند
skip breathing حبس نفس برای طولانی کردن مدت غواصی
phugoid oscillation نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
range finding مسافت یابی
range indicator شاخص مسافت
plotting scale خط کش مسافت یاب
range indicator طبله مسافت
metrograph مسافت سنج
equidistance مسافت مساوی
range indicator مقیاس مسافت
range determination تعیین مسافت
range determination تخمین مسافت
blooming train مسافت نورد
range scale طبله مسافت
racing course مسافت مسابقه
burst range مسافت ترکش
close range مسافت نزدیک
range drum طبله مسافت
range finder مسافت یاب
range adjustment تنظیم مسافت
range calibration تنظیم مسافت
odometry مسافت پیمایی
training distance مسافت تمرین
telemetry مسافت سنجی
intervalometer مسافت سنج
jacob's staff مسافت سنج
telemeter مسافت سنج
known distance مسافت معلوم
trochometer مسافت پیما
taximeter مسافت سنج
odometer مسافت سنج
rangefinders مسافت یاب
odograph مسافت سنج
proximity fuze از مسافت دور
range sensing تخمین مسافت
viameter مسافت پیما
sight distance مسافت دید
supporting distance مسافت پشتیبانی
test course مسافت ازمایش
hauls مسافت حمل
haul مسافت حمل
hauled مسافت حمل
air distance مسافت هوایی
ranging مسافت یابی
hauling مسافت حمل
hyphenation تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
off roader شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
pseudo random رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
range rake الیداد مسافت سنج
tachometric sight دوربین مسافت سنج
measuring magnifier مسافت یاب دقیق
distantly دور به مسافت زیاد
mile مقیاس سنجش مسافت
macrometer مسافت یاب نوری
macrometer دوربین مسافت سنج
taximeter مسافت نمای تاکسی
mean free path مسافت ازاد متوسط
mean free path مسافت ازاد میانگین
measurer whell چرخ مسافت سنج
tachometric sight دوربین مسافت یاب
limit مسافت یا مدت مسابقه
range finding تخمین مسافت کردن
range keeper محاسب مسافت توپ
ranging pole شاخصهای مسافت یابی
range table جدول مسافت توپ
range spotting تخمین مسافت کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com