Dictiornary-Farsi | دسته حدیده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (11 milliseconds)

English	Persian
stock	دسته حدیده
stocked	دسته حدیده
bar stock	دسته حدیده
die stock	دسته حدیده


Search result with all words

stock and die	دسته حدیده و حدیده
Other Matches

screw plate	حدیده
cold drawing die	حدیده
screw thread	حدیده
screw=plate	حدیده
blanking slid	حدیده
die	حدیده
pipe die	حدیده
draw plate	صفحه حدیده کن
butten die	حدیده ته گیر
drawing die	حدیده کششی
die stamping press	پرس حدیده
bottom die	حدیده تحتانی
wiredraw	حدیده کردن
die sinking cutter	فرز حدیده
die sinking	فرز حدیده
die line	درز حدیده
top die	حدیده فوقانی
die parting line	درز حدیده
die lock	گیره حدیده
die maker	حدیده ساز
die making	حدیده سازی
die shop	حدیده سازی
drawing	حدیده کردن
cold heading die	حدیده سردکار
diesinking	حدیده ساز
blanker	حدیده اهنگری
cold die	حدیده سرد
drawings	حدیده کردن
hot pressing die	حدیده پرسکاری داغ
forming die	حدیده شکل دهی
extrusion die	حدیده چکش کاری
fuller	حدیده حاشیه دار
follow on die	حدیده چند طبقه
embossing die	حدیده برجسته کاری
hot forging die	حدیده اهنگری گرم
stamping die	حدیده قالب گیری
cold extrusion die	حدیده فشردگی سرد
die shift	تغییر مکان حدیده
die sinker	دستگاه فرز حدیده
die sinking machine	دستگاه فرز حدیده
die sinking attachment	تجهیزات فرز حدیده
punching die	حدیده منگنه کاری
open die forging	اهنگری حدیده ازاد
die and mold making	حدیده و قالب سازی
drop hammer die	حدیده اهنگری گرم
mounting	دسته و پشت بند دسته شمشیر
pantograph die sinking machine	ماشین فرز حدیده پانتوگراف
hobability	قابلیت حدیده کاری سرد
die	با حدیده وقلاویز رزوه کردن
die	:بشکل حدیده یاقلاویزدر اوردن
die sinking and engraving machine	دستگاه فرز حدیده و حکاکی
cold upsetting die	حدیده چاق گردانی سرد
die0casting die	حدیده ریخته گری تحت فشار
extruded	از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extruding	از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extrudes	از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extrude	از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
nosegay	دسته گل یایک دسته علف
lorgnette	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
troop	دسته دسته شدن
trooped	دسته دسته شدن
trooping	دسته دسته شدن
assort	دسته دسته شدن
in detail	مفصلا دسته دسته
assort	دسته دسته کردن
classify	دسته دسته کردن
windrow	دسته دسته کردن
regiment	دسته دسته کردن
regiments	دسته دسته کردن
streams of people	دسته دسته مردم
shoals of people	دسته دسته مردم
scores of people	دسته دسته مردم
group	دسته دسته کردن
distribute	دسته دسته کردن
groups	دسته دسته کردن
they came in bands	دسته دسته امدند
sort	دسته دسته کردن
sorted	دسته دسته کردن
sorts	دسته دسته کردن
sects	دسته دسته مذهبی
sect	دسته دسته مذهبی
thread	دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
threads	دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
coaction	عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups	دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundle	متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling	متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles	متمرکز کردن دسته کردن دسته
cold swaging machine	دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
hosted	دسته
host	دسته
A bouquet (bunch)of flowers.	دسته گه
ringleaders	سر دسته
procession	دسته
ringleader	سر دسته
hosts	دسته
clique	دسته
covey	دسته
bail arm	دسته
cranking	دسته
cliques	دسته
cranked	دسته
cranks	دسته
bouquet	دسته گل
bouquets	دسته گل
crank	دسته
hosting	دسته
clusters	دسته
sections	دسته
range	دسته
cluster	دسته
ranges	دسته
kind	دسته
kindest	دسته
ranged	دسته
kinds	دسته
team	دسته
cluster bomb	دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers .	دسته گل
droves	دسته
drove	دسته
cluster bombs	دسته
processions	دسته
work team	دسته
section	دسته
teams	دسته
confraternity	دسته
clumped	دسته
clump	دسته
fagot	دسته
faggots	دسته
faggot	دسته
handgrip	دسته
handhold	دسته
skeins	دسته
skein	دسته
ilk	دسته
stems	دسته
stemming	دسته
stemmed	دسته
stem	دسته
nibs	دسته
nib	دسته
tussocks	دسته مو
clumping	دسته
clumps	دسته
classis	دسته
cheque book	دسته چک
boodle	دسته
bodle	دسته
fascicle	دسته
fascicle or cule	دسته
fascicled	دسته دسته
fasciculate	دسته دسته
ears	دسته
ear	دسته
gens	دسته
haft	دسته
hordes	دسته
horde	دسته
congregations	دسته
congregation	دسته
helve	دسته
bunching	دسته
bunches	دسته
gangs	دسته
gang	دسته
levers	دسته
lever	دسته
passel	دسته
parcels	دسته
parcel	دسته
pitman	دسته
tufts	دسته
tuft	دسته
tussock	دسته مو
shook	دسته
wisps	دسته
wisp	دسته
platoons	دسته
bunched	دسته
bunch	دسته
handles	دسته
handle	دسته
assortments	دسته
assortment	دسته
sheaf	دسته
nosegay	دسته گل
category	دسته
clans	دسته
clan	دسته
platoon	دسته
bracket	دسته
skulk	دسته
armies	دسته
tress	دسته مو