Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 205 (12 milliseconds)
English	Persian
stock and die	دسته حدیده و حدیده
Search result with all words
stock	دسته حدیده
stocked	دسته حدیده
bar stock	دسته حدیده
die stock	دسته حدیده
Other Matches
pipe die	حدیده
screw thread	حدیده
die	حدیده
blanking slid	حدیده
cold drawing die	حدیده
screw plate	حدیده
screw=plate	حدیده
wiredraw	حدیده کردن
draw plate	صفحه حدیده کن
butten die	حدیده ته گیر
drawing die	حدیده کششی
bottom die	حدیده تحتانی
diesinking	حدیده ساز
blanker	حدیده اهنگری
drawings	حدیده کردن
drawing	حدیده کردن
die stamping press	پرس حدیده
cold heading die	حدیده سردکار
die maker	حدیده ساز
cold die	حدیده سرد
die shop	حدیده سازی
die making	حدیده سازی
die lock	گیره حدیده
die parting line	درز حدیده
die sinking	فرز حدیده
die sinking cutter	فرز حدیده
top die	حدیده فوقانی
die line	درز حدیده
stamping die	حدیده قالب گیری
follow on die	حدیده چند طبقه
forming die	حدیده شکل دهی
fuller	حدیده حاشیه دار
hot pressing die	حدیده پرسکاری داغ
punching die	حدیده منگنه کاری
extrusion die	حدیده چکش کاری
embossing die	حدیده برجسته کاری
die sinking attachment	تجهیزات فرز حدیده
die and mold making	حدیده و قالب سازی
die sinking machine	دستگاه فرز حدیده
die sinker	دستگاه فرز حدیده
die shift	تغییر مکان حدیده
open die forging	اهنگری حدیده ازاد
drop hammer die	حدیده اهنگری گرم
hot forging die	حدیده اهنگری گرم
cold extrusion die	حدیده فشردگی سرد
die	با حدیده وقلاویز رزوه کردن
hobability	قابلیت حدیده کاری سرد
pantograph die sinking machine	ماشین فرز حدیده پانتوگراف
die	:بشکل حدیده یاقلاویزدر اوردن
cold upsetting die	حدیده چاق گردانی سرد
die sinking and engraving machine	دستگاه فرز حدیده و حکاکی
die0casting die	حدیده ریخته گری تحت فشار
extruding	از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extrude	از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extrudes	از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extruded	از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
thread	دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
threads	دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
cold swaging machine	دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
mounting	دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay	دسته گل یایک دسته علف
lorgnette	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
trooping	دسته دسته شدن
trooped	دسته دسته شدن
troop	دسته دسته شدن
assort	دسته دسته کردن
in detail	مفصلا دسته دسته
assort	دسته دسته شدن
classify	دسته دسته کردن
windrow	دسته دسته کردن
regiment	دسته دسته کردن
regiments	دسته دسته کردن
streams of people	دسته دسته مردم
shoals of people	دسته دسته مردم
scores of people	دسته دسته مردم
group	دسته دسته کردن
distribute	دسته دسته کردن
groups	دسته دسته کردن
sort	دسته دسته کردن
they came in bands	دسته دسته امدند
sect	دسته دسته مذهبی
sects	دسته دسته مذهبی
sorted	دسته دسته کردن
sorts	دسته دسته کردن
to form into groups	دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction	عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundling	متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles	متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle	متمرکز کردن دسته کردن دسته
cranked	دسته
hosted	دسته
host	دسته
A bouquet (bunch)of flowers.	دسته گه
procession	دسته
hosting	دسته
ringleaders	سر دسته
hosts	دسته
crank	دسته
cranking	دسته
bail arm	دسته
cliques	دسته
covey	دسته
clique	دسته
bouquet	دسته گل
bouquets	دسته گل
ringleader	سر دسته
cranks	دسته
clusters	دسته
cluster bomb	دسته
kind	دسته
sections	دسته
kindest	دسته
cluster	دسته
kinds	دسته
team	دسته
teams	دسته
range	دسته
ranges	دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers .	دسته گل
drove	دسته
droves	دسته
cluster bombs	دسته
processions	دسته
work team	دسته
section	دسته
ranged	دسته
confraternity	دسته
clumped	دسته
clump	دسته
fagot	دسته
faggots	دسته
faggot	دسته
handgrip	دسته
handhold	دسته
skeins	دسته
skein	دسته
ilk	دسته
stems	دسته
stemming	دسته
stemmed	دسته
stem	دسته
nibs	دسته
nib	دسته
tussocks	دسته مو
clumping	دسته
clumps	دسته
classis	دسته
cheque book	دسته چک
boodle	دسته
bodle	دسته
fascicle	دسته
fascicle or cule	دسته
fascicled	دسته دسته
fasciculate	دسته دسته
ears	دسته
ear	دسته
gens	دسته
haft	دسته
hordes	دسته
horde	دسته
congregations	دسته
congregation	دسته
helve	دسته
bunching	دسته
bunches	دسته
gangs	دسته
gang	دسته
levers	دسته
lever	دسته
passel	دسته
parcels	دسته
parcel	دسته
pitman	دسته
tufts	دسته
tuft	دسته
tussock	دسته مو
shook	دسته
wisps	دسته
wisp	دسته
platoons	دسته
bunched	دسته
bunch	دسته
handles	دسته
handle	دسته
assortments	دسته
assortment	دسته
sheaf	دسته
nosegay	دسته گل
category	دسته
clans	دسته
clan	دسته
platoon	دسته
bracket	دسته
skulk	دسته
armies	دسته
tress	دسته مو

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com