English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
ingot peeling machine دستگاه جداسازی شمش
Search result with all words
cascade impactor دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
Other Matches
sorting جداسازی
isolation جداسازی
separation جداسازی
disseverance جداسازی
separations جداسازی
decatenate جداسازی
sequestration جداسازی
interception جداسازی
disconnection جداسازی
segregation جداسازی
frequency separation جداسازی فرکانس
detarring جداسازی قیر
dielectric isolation جداسازی با عایق
oxide isolation جداسازی اکسیدی
isotope separation جداسازی ایزوتوپ
separation factor ضریب جداسازی
diode isolation جداسازی دیودی
detachment جداسازی تفکیک
isolation تجزیه جداسازی
detachments جداسازی تفکیک
separation method روش جداسازی
volatility separation جداسازی از طریق فراریت
isolation ایزوله کردن جداسازی
dust separation جداسازی گرد و غبار
sieve separation جداسازی دانه ها با الک
maintainability ویژگی مربوط به جداسازی وتعمیر یک خرابی
corrective maintenance جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
privacy جداسازی مبادله پیام برای تامین
physical analysis جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
channels جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeled جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channelled جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeling جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
separation zone منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
cream-colored wool پشم شکری [این نوع پشم مخلوطی از پشم سفید درجه یک با پشم های رنگی نیز بوده و جداسازی آن یا غیرممکن و یا دشوار می باشد. این اصطلاح به پشم زرد رنگ نیز اطلاق می شود.]
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
units دستگاه
nervous system دستگاه پی
utensils دستگاه
units یک دستگاه
utensil دستگاه
instrument دستگاه
unit یک دستگاه
plants دستگاه
unit دستگاه
plant دستگاه
teams یک دستگاه
appurtenance دستگاه
team یک دستگاه
system دستگاه
device دستگاه
devices دستگاه
systems دستگاه
nervous systems دستگاه پی
apparatus دستگاه
organ system دستگاه
appliances دستگاه
appliance دستگاه
machine دستگاه
mechanisms دستگاه
installation دستگاه
mechanism دستگاه
equipment دستگاه
machines دستگاه
device code کد دستگاه
set دستگاه
sets دستگاه
setting up دستگاه
installations دستگاه
machined دستگاه
curler دستگاه فرزنی
punching machine دستگاه منگنه
device cluster گروه دستگاه
appendage دستگاه فرعی
curlers دستگاه فرزنی
robot دستگاه خودکار
appendages دستگاه فرعی
robots دستگاه خودکار
telephone set دستگاه تلفن
classical system دستگاه کلاسیک
device name نام دستگاه
device number شماره دستگاه
retorts دستگاه تقطیر
device status وضعیت دستگاه
devices شعار دستگاه
test set دستگاه ازمایش
radio set دستگاه رادیو
retort دستگاه تقطیر
device independence استقلال دستگاه
quantized system دستگاه کوانتایی
punching machine دستگاه پانچ
device dependent وابسته به دستگاه
communication device دستگاه ارتباطی
device شعار دستگاه
device driver محرک دستگاه
telegraph apparatus دستگاه تلگراف
telephone equipment دستگاه تلفن
device flag پرچم دستگاه
device independence مستقل از دستگاه
gun دستگاه تزریق
puller دستگاه کشش
folding machine دستگاه خم کاری
symbolic device دستگاه سمبلیک
crystal system دستگاه بلور
giorgi system دستگاه جورجی
predictor دستگاه مدبر
leverage دستگاه اهرمی
storage device دستگاه انباره
supercharge دستگاه تشدید
cyclon دستگاه غبارگیر
cyclostat دستگاه چرخش
power saw دستگاه اره
transmitter دستگاه فرستنده
transmitters دستگاه فرستنده
metal detecting device دستگاه فلزیاب
metal detection device دستگاه فلزیاب
tape drive دستگاه نوارخوان
tape drives دستگاه نوارخوان
storage device دستگاه ذخیره
counter recoil دستگاه عاید
synchronous device دستگاه همگام
water still دستگاه تقطیر اب
nervous system دستگاه عصبی
anaglyphoscope دستگاه ژرفانما
nervous systems دستگاه عصبی
fifth column دستگاه جاسوسی
dedicated device دستگاه اختصاصی
psychic apparatus دستگاه روانی
tar spraying machine دستگاه قطرانپاش
prime mover دستگاه محرک
table set دستگاه میزی
automatics دستگاه خودکار
automatic دستگاه خودکار
gasifying apparatus دستگاه تبخیر
synchronous device دستگاه همزمان
system of forces دستگاه نیروها
system of units دستگاه یکانها
storage device دستگاه انبارش
coordinates دستگاه مختصات
printer machine دستگاه چاپ
system of units دستگاه واحدها
control gear دستگاه کنترل
prime movers دستگاه محرک
electric apparatus دستگاه الکتریکی
subassembly مونتاژجزئی از یک دستگاه
blanck cutting دستگاه منگنه
welding set دستگاه جوش
bistable device دستگاه دوپایا
anaglyptoscope دستگاه ژرفانما
analog device دستگاه قیاسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com