English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
insula دستگاه عمارت اجاره نشینی
Other Matches
tenantry اجاره نشینی
cotenancy هم اجاره نشینی
recoil mechanism دستگاه عقب نشینی
recoil operated مجهز به دستگاه عقب نشینی
variable recoil سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
chartering اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartered اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charter اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charters اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chater party اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
farmed اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farm اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
Lease (rental) agreement. اجاره نامه (قرار داد اجاره )
farms اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
under lease وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
lease اجاره نامه اجاره دادن
leases اجاره نامه اجاره دادن
letting اجاره دادن اجاره رفتن
lets اجاره دادن اجاره رفتن
let اجاره دادن اجاره رفتن
withdrawal عملیات عقب نشینی اختیاری عقب نشینی
withdrawals عملیات عقب نشینی اختیاری عقب نشینی
backpedal عقب نشینی در مقابل حریف عقب نشینی
imaret عمارت
imaret عمارت
hall عمارت
edifice عمارت
mansion house عمارت
divan عمارت
edifices عمارت
construction عمارت
constructions عمارت
diwan عمارت
halls عمارت
rental اجاره بها اجاره
leasing اجاره کردن اجاره
gazeboo عمارت تابستانی
town hall عمارت شهرداری
a building of small scale عمارت کوچک
guildhalls عمارت شهرداری
guildhall عمارت شهرداری
the interior of a building اندرون عمارت
town halls عمارت شهرداری
mansions عمارت بزرگ
building عمارت دیسمان
flat قسمتی از یک عمارت
flattest قسمتی از یک عمارت
fenestration روزنههای عمارت
mansion عمارت بزرگ
Capitol عمارت پارلمان ایالتی
pavilion عمارت کلاه فرنگی
pavilions عمارت کلاه فرنگی
gloriette عمارت کلاه فرنگی
Capitol عمارت کنگره درشهرواشینگتن
mansion عمارت چند دستگاهی
mansions عمارت چند دستگاهی
perron پلکان جلو عمارت
recoilless جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
soffit سقف قسمت پایین عمارت
soffite سقف قسمت پایین عمارت
interfenestration فاصله میان روزنه ها یاپنجرههای عمارت
indoors در داخل عمارت در زیر پناه یا سقف
gazebo عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد
acroterium یکی از زوایای رئوس مثلثی شکل سردر عمارت
guild hall عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
time charter اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
sublease اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
His new luxury mansion is a dar cry from the one bedroom cottage he lived in as a child. عمارت لوکس جدیدش کجا و کلبه یک خوابه ای که کودکی اش را در آن به سر برد کجا.
entresol طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
lazar housek عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
sedimentation ته نشینی
sedinentation ته نشینی
adsorption رو نشینی
evening party شب نشینی
settling ته نشینی
an eveing party شب نشینی
precipitation ته نشینی
sedimentation ته نشینی
illuviation ته نشینی
soiree شب نشینی
deposit ته نشینی
recoiled پی نشینی
deposits ته نشینی
soirees شب نشینی
soirTes شب نشینی
waked شب نشینی
retrocedence پس نشینی
wakes شب نشینی
wake شب نشینی
recoil پی نشینی
recoiling پی نشینی
recoils پی نشینی
nightlife شب نشینی
sedimentary ته نشینی
subsidence ته نشینی
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
fallback عقب نشینی
recesses عقب نشینی
recoiled عقب نشینی
to burn the midnight oil شب نشینی کردن
suburbia حومه نشینی
recoiling عقب نشینی
recoil عقب نشینی
recess عقب نشینی
urbanism شهر نشینی
recoils عقب نشینی
settlement ته نشینی مسکن
settlements ته نشینی مسکن
hypostatic ناشی از ته نشینی
reclvsion گوشه نشینی
retrocedence عقب نشینی
ruralize ده نشینی کردن
sedimentation pond حوضچه ته نشینی
retreat عقب نشینی
sequestered life گوشه نشینی
line of retreat خط عقب نشینی
silting رسوب ته نشینی
solitariness گوشه نشینی
hutment کلبه نشینی
katabasis عقب نشینی
eremitism گوشه نشینی
eremitic life گوشه نشینی
electrostatic procipitation ته نشینی الکترواستاتیک
nomadism کوچ نشینی
break ground عقب نشینی
retreated عقب نشینی
urbanization شهر نشینی
to burn the midnighoil شب نشینی کردن
retreats عقب نشینی
sanctuary حق بست نشینی
seclusion گوشه نشینی
retrocession عقب نشینی
sanctuaries حق بست نشینی
retreating عقب نشینی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
give ground <idiom> عقب نشینی کردن
withdraw عقب نشینی کردن
scuttled عقب نشینی روزنه
scuttles عقب نشینی روزنه
scuttle عقب نشینی روزنه
retreated عقب نشینی کردن
sinks ته نشینی حفره یاگودال
sink ته نشینی حفره یاگودال
retreating عقب نشینی کردن
retreats عقب نشینی کردن
To retreat. To withdraw. عقب نشینی کردن
retreat عقب نشینی کردن
drop back <idiom> عقب نشینی کردن
withdraws عقب نشینی کردن
scuttling عقب نشینی روزنه
retirement عقب نشینی اختیاری
to beat a retreat عقب نشینی کردن
colonial معماری کوچ نشینی
urbanistic وابسته بشهر نشینی
urbanist وابسته بشهر نشینی
backblast موج عقب نشینی
to sound the retreat شیپورعقب نشینی زدن
rocket propulsion فشارعقب نشینی موشک
sedimentation analysis تجزیه بروش ته نشینی
short recoil عقب نشینی کوتاه
blowback ضربه عقب نشینی
blowback عقب نشینی خودکار
backblast شعله عقب نشینی
back pressure فشار عقب نشینی
to lose ground عقب نشینی کردن
subornation زیر پا نشینی اغواء
to give ground عقب نشینی کردن
to fall back عقب نشینی کردن
to beat a retreat کوس عقب نشینی
recoil mechanism مکانیسم عقب نشینی
pull away عقب نشینی کردن
companionship مصاحبت پهلو نشینی
ebb current عقب نشینی اب دریا
forced withrawal عقب نشینی اجباری
setback فشار عقب نشینی
setbacks فشار عقب نشینی
long recoil عقب نشینی طولانی
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com