English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
English Persian
actuator دستگاه مسلح کننده
arming system دستگاه مسلح کننده
Other Matches
arming wire سیم مسلح کننده
arming vane پروانه مسلح کننده
delay arming مسلح کننده تاخیری
arming system سیستم مسلح کننده
arming vane پروانه مسلح کننده بمب
cocking circuit مدار مسلح کننده مین
service component نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
moorings سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
synchronizer دستگاه همزمان کننده
comparative gage دستگاه مقایسه کننده
spreader دستگاه پخش کننده شن
pulverizer دستگاه پودر کننده
blasting machine دستگاه پاک کننده
cooler دستگاه خنک کننده
multiplier دستگاه تقویت کننده
edging machine دستگاه خم کننده لبه فلزات
radiant دستگاه پخش کننده حرارت
cooler کولر دستگاه خنک کننده
coke pusher دستگاه متراکم کننده ذغال کک
fatigue testing machine دستگاه ازمایش کننده خستگی
smoothing rolls دستگاه نورد نرم کننده
dosing machine دستگاه تقسیم کننده با مقیاس
ground control دستگاه کنترل کننده زمینی
grouter دستگاه متراکم کننده سیمان
maximum recording attachment دستگاه ضبط کننده حداکثر
acetylator دستگاه استیل دار کننده
card sorter دستگاه مرتب کننده کارت
double v machine دستگاه دولا کننده ورق
course recorder دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
pacemaker دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
lat machine دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
dash pot دستگاه کند کننده حرکت میراگر
fault localization apparatus دستگاه تعیین کننده محل خطا
pacemakers دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
detector crayon مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
foam type fire extinguisher دستگاه خاموش کننده اتش ازنوع کفی
stereophonic دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
video amplifier دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
pointers اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointer اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
spoiler تیم بدون شانس دستگاه منحرف کننده هوا در اتومبیل
cylinder block boring machine دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
soft clip area محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
record کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
spooler برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
test element دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
MIDI sequencer داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
continuous processor دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
armoured مسلح
flattest مسلح
ripe مسلح
flat مسلح
riper مسلح
weaponed مسلح
mailed مسلح
ripest مسلح
armor bearer مسلح
reinforced مسلح
in arms مسلح
armed مسلح
armored cable کابل مسلح
arm مسلح کردن
armed guard گارد مسلح
arming مسلح شدن
reinforces مسلح کردن
armed ammunition مهمات مسلح
weapon مسلح کردن
cocking مسلح کردن
cock مسلح کردن
reinforce مسلح کردن
gunship هلیکوپتر مسلح
reinforced concrete بتن مسلح
reinforced concrete بتون مسلح
forces مسلح کردن
force مسلح کردن
ice crete بتون مسلح
service component نیروی مسلح
forcing مسلح کردن
unarmed غیر مسلح
services نیروهای مسلح
mailed fist نیروی مسلح
heavily armed کاملا مسلح
equips مسلح کردن
ferroconcrete بتون مسلح
to be packing [heat] [colloquial] مسلح بودن
activated mine مین مسلح
reinforced coating اندود مسلح
weapons مسلح شده
equipping مسلح کردن
ripe مسلح شدن
bandit سارق مسلح
to pack a weapon [colloquial] مسلح بودن
to carry a weapon مسلح بودن
reinforced coat اندود مسلح
armement مسلح کردن
armed forces نیروهای مسلح
bandits سارق مسلح
banditry سرقت مسلح
armed مسلح شده
privateer کشتی مسلح
reenforce مسلح کردن
to take up arms مسلح شدن
armed to the teeth کاملا` مسلح
riper مسلح شدن
arming مسلح کردن
armed mine مین مسلح
equip مسلح کردن
armed peace صلح مسلح
enarm مسلح کردن
weapon مسلح شده
weapons مسلح کردن
poised mine مین مسلح
ripest مسلح شدن
cocks مسلح کردن
pistoleer مسلح به طپانچه
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
forearm از پیش مسلح کردن
disarmament غیر مسلح کردن
disarms غیر مسلح کردن
forearms از پیش مسلح کردن
disarmed غیر مسلح کردن
sword arm دست مسلح شمشیرباز
disarm غیر مسلح کردن
actuated mine مین مسلح شده
deactivate غیر مسلح کردن
actuate مسلح کردن مین
deactivates غیر مسلح کردن
deactivating غیر مسلح کردن
rearmament دوباره مسلح شدن
unarm غیر مسلح کردن
deactivated غیر مسلح کردن
armed forces courier پیک نیروهای مسلح
armed helicopter هلی کوپتر مسلح
arming range برد مسلح شدن
up in arms مسلح واماده جنگ
armed mine مین مسلح شده
arming delay تاخیر در مسلح شدن
reinforced concrete facing پرده بتن مسلح
gun moll معشوقه دزد مسلح
armed forces police دژبان نیروهای مسلح
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
arming range مسافت مسلح شدن گلوله
uncharged غیر مسلح شارژ نشده
rearmed دوباره مسلح شدن یا کردن
fitted mine مین مسلح اماده به کار
heavily armed مسلح به جنگ افزار سنگین
rearm دوباره مسلح شدن یا کردن
reinforced concrete facing membrane پرده بتن مسلح نما
rearms دوباره مسلح شدن یا کردن
joint مشترک بین نیروهای مسلح
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
joint exercise تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
lashkar گروهی از قبایل هندی که مسلح باشند
hoplite سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
enarm مسلح شدن اماده کارزار کردن
chevalier سرباز سواره نظام و مسلح سوار
battalia بسیج دستههای نظامی ونیروهای مسلح
safing از حالت مسلح بودن خارج کردن
joint task force نیروی ماموریت مشترک ازنیروهای مسلح
privateer درکشتی تجارتی مسلح کار کردن
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arm مسلح کردن چاشنی کشیدن اماده انفجارکردن
service element عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
brigands سارق مسلح سرباز پیاده سبک اسلحه
joint servicing دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
brigand سارق مسلح سرباز پیاده سبک اسلحه
joint operations عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com