English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
cogging roll دستگاه نورد اولیه شمش
Other Matches
rolling mill دستگاه نورد
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cogging stand مقام دستگاه نورد
tire rolling mill دستگاه نورد لاستیک
roll housing پایه دستگاه نورد
cogging mill دستگاه نورد شمشه
wire rolling mill دستگاه نورد سیم
plug mill دستگاه نورد توپی
muck mill دستگاه نورد فولاد
drawing mill دستگاه نورد کششی
manufactoring tape milling machine دستگاه نورد صنعتی
tire mill دستگاه نورد لاستیک
single stand mill دستگاه نورد یک مقامه
cold rolling mill دستگاه نورد سرد
ingots slab mill دستگاه نورد لوحه
slabbing mill دستگاه نورد لوحه
wide strip mill دستگاه نورد نوار پهن
double two high rolling mill دستگاه نورد مضاعف دوبل
cogging mill train مسیر دستگاه نورد شمش
continous rod mill دستگاه نورد سیم دائمی
corrugated rolling mill دستگاه نورد ورق موجدار
armor plate rolling mill دستگاه نورد ورق زرهی
smoothing rolls دستگاه نورد نرم کننده
bar mill دستگاه نورد میله گرد
transponder tango دستگاه تشخیص دشمن وخودی مدل اولیه
Ideal City [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
rolled نورد
roll نورد
beams نورد
rolls نورد
rolled copper strips مس نورد
roller نورد
inking roller نورد
drum نورد
drummed نورد
rollers نورد
beam نورد
carriages نورد
carriage نورد
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
carriage return بازگشت نورد
roll pass کالیبر نورد
rollers قرقره نورد
breast نورد پایین
roller قرقره نورد
cr بازگشت نورد
dummy roll نورد کور
cross country mill نورد چلیپایی
breaking down roll نورد شکست
cragsman کوه نورد
sailor دریا نورد
sailors دریا نورد
carriage control کنترل نورد
roll pass رخده نورد
roll stand مقام نورد
warp beam نورد بالا
mountaineers کوه نورد
mountaineer کوه نورد
cosmonauts کیهان نورد
cosmonaut کیهان نورد
shipman دریا نورد
rolled نورد کردن
seagoer دریا نورد
continous rolling نورد دائمی
alpinist کوه نورد
sailer دریا نورد
center disc roll نورد دیسکی
grooved roll نورد شیاردار
shipper دریا نورد
sheet roll نورد ورق
roll نورد کردن
seagoing دریا نورد
roughing roll پیش نورد
rolling نورد زدن
universal roll نورد یونیورسال
blooming roll نورد شمشه
blooming train مسافت نورد
rolls نورد کردن
mill کارخانه نورد
mills کارخانه نورد
seafarers دریا نورد
break down roll پیش نورد
seafarer دریا نورد
cross roll نورد عرضی
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
rolled glass شیشه نورد خورده
breaking down stand مقام پیش نورد
beam rolling mill نورد کاری تیر
rolled iron or steel فولاد نورد خورده
plate mill غستگاه نورد صفحه
intermediate roll stand مقام نورد میانی
plate roll غستگاه نورد صفحه
blooming stand مقام پیش نورد
bar work نورد کردن میله
compressed asphalt اسفالت نورد شده
narrow strip mill نورد نوار باریک
rolled profile نیمرخ نورد خورده
wire rod mill کالیبر نورد سیم
roughing stand مقام پیش نورد
hot roll نورد کردن داغ
hot strip mill مسیر نورد گرم
seamanlike مثل دریا نورد
chilled roll نورد سخت کننده
cogging stand مقام پیش نورد
sheet mill stand مقام نورد ورق
roll piercing process روش نورد مایل
tube rolling نورد کاری لوله
carriage control tape نوار کنترل نورد
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
hot rolled strip باریکه نورد شده داغ
sheet roller کارخانه نورد ورق فلزی
cog down به سمت پایین نورد کردن
cold reduce نورد کردن در حالت سرد
cold roll نورد کردن در حالت سرد
platen نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر
fielder بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
rolling نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
platen صفحه پهن فلز قالب ریزی و ریخته گری نورد ماشین تحریر و غیره
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
basics اولیه
primitive اولیه
early اولیه
earliest اولیه
initials اولیه
initialing اولیه
first generation اولیه
initialled اولیه
initial اولیه
initialed اولیه
dispersion اولیه
rudimentary اولیه
primary اولیه
fundamental اولیه
preliminaries اولیه
preliminary اولیه
primal اولیه
primeval اولیه
initialling اولیه
elementary اولیه
basic اولیه
raw اولیه
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
prime cost ارزش اولیه
pre assembly نصب اولیه
prime costs هزینههای اولیه
first aid کمکهای اولیه
primeral borth ابگوشت اولیه
primary structure ساختمان اولیه
preliminiary work کار اولیه
prereduction کاهش اولیه
primary body جسم اولیه
raw materials مواد اولیه
primary track شیار اولیه
scheme طرح اولیه
base rate ارزش اولیه
base rates ارزش اولیه
stuff ماده اولیه
elementary cell پیل اولیه
stuffed ماده اولیه
stuffs ماده اولیه
pre load بار اولیه
pre loading بارگیری اولیه
primery battery باطری اولیه
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com