English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
continous rod mill دستگاه نورد سیم دائمی
Other Matches
continous rolling نورد دائمی
rolling mill دستگاه نورد
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
fatigue bending machine دستگاه خمش دائمی
continous milling machine دستگاه فرز دائمی
muck mill دستگاه نورد فولاد
tire mill دستگاه نورد لاستیک
cogging stand مقام دستگاه نورد
tire rolling mill دستگاه نورد لاستیک
cold rolling mill دستگاه نورد سرد
ingots slab mill دستگاه نورد لوحه
wire rolling mill دستگاه نورد سیم
slabbing mill دستگاه نورد لوحه
manufactoring tape milling machine دستگاه نورد صنعتی
cogging mill دستگاه نورد شمشه
drawing mill دستگاه نورد کششی
single stand mill دستگاه نورد یک مقامه
plug mill دستگاه نورد توپی
roll housing پایه دستگاه نورد
smoothing rolls دستگاه نورد نرم کننده
bar mill دستگاه نورد میله گرد
corrugated rolling mill دستگاه نورد ورق موجدار
wide strip mill دستگاه نورد نوار پهن
cogging roll دستگاه نورد اولیه شمش
armor plate rolling mill دستگاه نورد ورق زرهی
double two high rolling mill دستگاه نورد مضاعف دوبل
cogging mill train مسیر دستگاه نورد شمش
standing orders دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
standing order دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
retainer حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
retainers حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
ceaseless دائمی
continous دائمی
standing دائمی
first string دائمی
perennial دائمی
constant دائمی
sequential دائمی
perennials دائمی
permanent دائمی
constants دائمی
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
permanent load بار دائمی
regular army ارتش دائمی
permanent insane مجنون دائمی
regular salary حقوق دائمی
permanent saving پس انداز دائمی
continous operation کار دائمی
steady state حالت دائمی
everlasting همیشگی دائمی
continual دائمی همیشگی
creep limit حد انبساط دائمی
permanent سیر دائمی
permanent storage حافظه دائمی
permanent storage انبارش دائمی
permanent magnet اهنربای دائمی
costant load بار دائمی
permanent store انباره دائمی
permanent structures ساختمانهای دائمی
permanent tooth دندان دائمی
continous running گردش دائمی
permanent way مسیر دائمی
permanent دائمی ماندنی
permanent income درامد دائمی
permanent color رنگ دائمی
persistent inflation تورم دائمی
permanent storage انباره دائمی
continous earth زمین دائمی
continous cycle گردش دائمی
standing committee کمیته دائمی
steady flow جریان دائمی
eternal بی پایان دائمی
permanent consumption مصرف دائمی
constant power توان دائمی
consistent flow جریان دائمی
permanent fault عیب دائمی
permanent error خطای دائمی
standing army ارتش دائمی
sustained speed سرعت دائمی
premanent way خط ثابت خط دائمی
permanent hardness سختی دائمی
carriages نورد
rolls نورد
rollers نورد
carriage نورد
roller نورد
drum نورد
drummed نورد
rolled copper strips مس نورد
beams نورد
rolled نورد
beam نورد
inking roller نورد
roll نورد
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
continous mixer مخلوط کننده دائمی
permanent residence permit جواز اقامت دائمی
fatigue bending test ازمایش خمش دائمی
perpetual motion machine ماشین خودکار دائمی
indefinite leave to remain [British E] جواز اقامت دائمی
continous anealing furnace کوره ملتهب دائمی
cruising speed سرعت دائمی اتومبیل
continous conveyor بالابر دائمی و ثابت
continous heating furnace کوره حرارتی دائمی
continous traction نیروی کشش دائمی
continuous rain بارش باران دائمی
continous strand furnace کوره رشتهای دائمی
fereter [معابد دائمی در کلیساها]
keelboat قایق با تیر دائمی کف
permanent magnet steel فولاد اهنربای دائمی
sustained short circuit اتصال کوتاه دائمی
sheet roll نورد ورق
rollers قرقره نورد
rolls نورد کردن
seagoing دریا نورد
roll نورد کردن
roller قرقره نورد
roll stand مقام نورد
sailors دریا نورد
grooved roll نورد شیاردار
warp beam نورد بالا
seafarers دریا نورد
alpinist کوه نورد
shipper دریا نورد
seafarer دریا نورد
sailor دریا نورد
breast نورد پایین
mountaineer کوه نورد
cosmonauts کیهان نورد
cosmonaut کیهان نورد
blooming train مسافت نورد
break down roll پیش نورد
universal roll نورد یونیورسال
breaking down roll نورد شکست
center disc roll نورد دیسکی
carriage control کنترل نورد
rolled نورد کردن
cr بازگشت نورد
carriage return بازگشت نورد
cragsman کوه نورد
mountaineers کوه نورد
dummy roll نورد کور
roughing roll پیش نورد
shipman دریا نورد
rolling نورد زدن
seagoer دریا نورد
blooming roll نورد شمشه
sailer دریا نورد
mill کارخانه نورد
cross roll نورد عرضی
mills کارخانه نورد
roll pass رخده نورد
roll pass کالیبر نورد
cross country mill نورد چلیپایی
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
continous casting plant تاسیسات ریخته گری دائمی
perpetual stock record سابقه دائمی موجودی انبار
perennially بطور ماندگاریا دائمی همیشه
perpetuated دائمی کردن جاودانی ساختن
continous tinning line تاسیسات قلع کاری دائمی
perpetuates دائمی کردن جاودانی ساختن
perpetuating دائمی کردن جاودانی ساختن
perpetuate دائمی کردن جاودانی ساختن
engram تحولات دائمی هسته سلول
continous casting method روش ریخته گری دائمی
engramme تحولات دائمی هسته سلول
alternating stress تنش نوسان دار دائمی
narrow strip mill نورد نوار باریک
roll piercing process روش نورد مایل
breaking down stand مقام پیش نورد
tube rolling نورد کاری لوله
intermediate roll stand مقام نورد میانی
compressed asphalt اسفالت نورد شده
roughing stand مقام پیش نورد
carriage control tape نوار کنترل نورد
wire rod mill کالیبر نورد سیم
cogging stand مقام پیش نورد
chilled roll نورد سخت کننده
blooming stand مقام پیش نورد
rolled glass شیشه نورد خورده
hot strip mill مسیر نورد گرم
sheet mill stand مقام نورد ورق
rolled profile نیمرخ نورد خورده
hot roll نورد کردن داغ
plate roll غستگاه نورد صفحه
seamanlike مثل دریا نورد
plate mill غستگاه نورد صفحه
bar work نورد کردن میله
beam rolling mill نورد کاری تیر
rolled iron or steel فولاد نورد خورده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com