Total search result: 201 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
wide strip mill |
دستگاه نورد نوار پهن |
|
|
Other Matches |
|
narrow strip mill |
نورد نوار باریک |
carriage control tape |
نوار کنترل نورد |
reel to reel |
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد |
reel-to-reel |
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد |
rolling mill |
دستگاه نورد |
plate milling stand |
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه |
roll housing |
پایه دستگاه نورد |
drawing mill |
دستگاه نورد کششی |
cogging stand |
مقام دستگاه نورد |
single stand mill |
دستگاه نورد یک مقامه |
slabbing mill |
دستگاه نورد لوحه |
plug mill |
دستگاه نورد توپی |
cogging mill |
دستگاه نورد شمشه |
tire mill |
دستگاه نورد لاستیک |
tire rolling mill |
دستگاه نورد لاستیک |
manufactoring tape milling machine |
دستگاه نورد صنعتی |
ingots slab mill |
دستگاه نورد لوحه |
muck mill |
دستگاه نورد فولاد |
cold rolling mill |
دستگاه نورد سرد |
wire rolling mill |
دستگاه نورد سیم |
cogging roll |
دستگاه نورد اولیه شمش |
double two high rolling mill |
دستگاه نورد مضاعف دوبل |
smoothing rolls |
دستگاه نورد نرم کننده |
cogging mill train |
مسیر دستگاه نورد شمش |
corrugated rolling mill |
دستگاه نورد ورق موجدار |
continous rod mill |
دستگاه نورد سیم دائمی |
bar mill |
دستگاه نورد میله گرد |
armor plate rolling mill |
دستگاه نورد ورق زرهی |
tape backup unit |
دستگاه پشتیبانی نوار |
reeling |
دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند |
reeled |
دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند |
reels |
دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند |
reel |
دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند |
capstan |
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید |
leaders |
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود |
leader |
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود |
audio |
چرخ نوار ضبط مغناطیسی در یک پوشش کوچک که وارد دستگاه ضبط صدا میشود |
magnetic tapes |
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند |
magnetic tape |
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند |
azimuth |
زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی |
reel to reel |
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر |
reel-to-reel |
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر |
pickup reel |
نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن |
splicing |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
splices |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
guard band |
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند |
splice |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
spliced |
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند |
pinchwheel |
چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود |
perforated tape |
نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود |
auto |
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد |
autos |
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد |
magnetic tape |
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود |
magnetic tapes |
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود |
cartridge |
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است |
cartridges |
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است |
identities |
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند |
identity |
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند |
deceleration time |
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار |
reader |
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند |
readers |
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند |
leader |
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما |
leaders |
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما |
tape drives |
نوار چرخان نوار ران |
tape drive |
نوار چرخان نوار ران |
video cassettes |
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی |
video cassette |
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی |
synchro |
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه |
meteorograph |
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی |
attitude director indicator |
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند |
rawin |
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو |
transponder |
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات |
directional gyro indicator |
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی |
carriage |
نورد |
carriages |
نورد |
rolled |
نورد |
rolled copper strips |
مس نورد |
roller |
نورد |
roll |
نورد |
beam |
نورد |
rollers |
نورد |
drum |
نورد |
drummed |
نورد |
beams |
نورد |
inking roller |
نورد |
rolls |
نورد |
printed |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
prints |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
all mains set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
ac dc set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
semaphore |
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده |
print |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
carriage control |
کنترل نورد |
mountaineer |
کوه نورد |
roller |
قرقره نورد |
sailer |
دریا نورد |
rollers |
قرقره نورد |
continous rolling |
نورد دائمی |
sailors |
دریا نورد |
alpinist |
کوه نورد |
roughing roll |
پیش نورد |
universal roll |
نورد یونیورسال |
seagoer |
دریا نورد |
blooming roll |
نورد شمشه |
sailor |
دریا نورد |
mountaineers |
کوه نورد |
carriage return |
بازگشت نورد |
cosmonauts |
کیهان نورد |
warp beam |
نورد بالا |
roll |
نورد کردن |
shipper |
دریا نورد |
sheet roll |
نورد ورق |
cr |
بازگشت نورد |
breaking down roll |
نورد شکست |
break down roll |
پیش نورد |
blooming train |
مسافت نورد |
seagoing |
دریا نورد |
shipman |
دریا نورد |
mill |
کارخانه نورد |
mills |
کارخانه نورد |
cross roll |
نورد عرضی |
cragsman |
کوه نورد |
seafarers |
دریا نورد |
roll stand |
مقام نورد |
cosmonaut |
کیهان نورد |
roll pass |
کالیبر نورد |
roll pass |
رخده نورد |
dummy roll |
نورد کور |
grooved roll |
نورد شیاردار |
rolling |
نورد زدن |
breast |
نورد پایین |
cross country mill |
نورد چلیپایی |
center disc roll |
نورد دیسکی |
rolls |
نورد کردن |
rolled |
نورد کردن |
seafarer |
دریا نورد |
dat |
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی |
quad density |
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند |
cogging stand |
مقام پیش نورد |
compressed asphalt |
اسفالت نورد شده |
chilled roll |
نورد سخت کننده |
hot strip mill |
مسیر نورد گرم |
rolled profile |
نیمرخ نورد خورده |
beam rolling mill |
نورد کاری تیر |
plate roll |
غستگاه نورد صفحه |
blooming stand |
مقام پیش نورد |
hot roll |
نورد کردن داغ |
breaking down stand |
مقام پیش نورد |
plate mill |
غستگاه نورد صفحه |
intermediate roll stand |
مقام نورد میانی |
roughing stand |
مقام پیش نورد |
bar work |
نورد کردن میله |
rolled glass |
شیشه نورد خورده |
tube rolling |
نورد کاری لوله |
wire rod mill |
کالیبر نورد سیم |
roll piercing process |
روش نورد مایل |
sheet mill stand |
مقام نورد ورق |
rolled iron or steel |
فولاد نورد خورده |
seamanlike |
مثل دریا نورد |
facsimile recorder |
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل |
equilibrator |
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه |
compressors |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
pulmotor |
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن |
compressor |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
filmstrip |
نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم |
cold roll |
نورد کردن در حالت سرد |
cog down |
به سمت پایین نورد کردن |
cold reduce |
نورد کردن در حالت سرد |
sheet roller |
کارخانه نورد ورق فلزی |
hot rolled strip |
باریکه نورد شده داغ |
platen |
نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر |
fielder |
بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد |
rolling |
نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند |
peripheral device |
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی |
magnetometer |
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان |
rheostat |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
gun slide |
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ |
cold swaging machine |
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد |
performance factor |
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه |
arresting gear |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
rheostatic |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
data transceiver |
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری |
transducer |
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری |
cipher device |
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن |
platen |
صفحه پهن فلز قالب ریزی و ریخته گری نورد ماشین تحریر و غیره |
lazier |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
lazy |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
laziest |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
dial test indicator |
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج |
units |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
unit |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
magnetic tape recording |
ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی |
automatic search jammer |
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار |
computer controlled machine |
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی |
direct access storage device |
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم |
which transponder |
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است |
intercept receiver |
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی |
insulation testing apparatus |
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی |
column grinder |
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی |
mill |
نورد کردن فرز کردن اسیاب |