English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (22 milliseconds)
English Persian
wand دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
wands دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
Other Matches
ocr فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
wand دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
wands دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
free form نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
magneto optical disc دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
twinkle box دستگاه ورودی شامل حس کنندههای نوری
optical فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
dye polymer recording در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
wands دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wand دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
fibre optics لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
optical character recognition تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
houselights نوری که در تماشاخانه بالای سر تماشاچیان را روشن میکند
cladding واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
optical recognition device دستگاه تشخیص نوری
response فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
responses فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
bar graphics وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
bar codes وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
bar code وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
optical وسیله نوری که از بار کد داده را می خواند
write سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد
writes سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد
sensor وسیله نوری الکتریکی که با توجه به میزان نور سیگنال تولید میکند
optical اتصال بین دو وسیله که امکان انتقال داده به کمک سیگنالهای نوری را فراهم میکند.
DOR سیگنال ذخیره شده به صورت دودویی روی سوراخهای کوچک روی سطح دیسک فشرده یا نوری که توسط لیزر قابل خواندن باشد
transphasor ترانزیستور نوری که از کریستال ساخته شده است که قادر به تنظیم اشعه اصلی نور طبق سیگنال ورودی کوچکتر است
routine بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
routinely بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
routines بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
images وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند
image [وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند.]
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
scanners وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
computer input microfilm تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر میباشد
cim تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به داخل کامپیوتر میباشدicrofilmanufacturing
scanners وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
scanner وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
scan وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scans وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
collimate تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
optic نوری
photic نوری
dimness کم نوری
optical نوری
optical دیسکهای نوری
light wave موج نوری
optical scanner پیمایشگر نوری
optically active فعال نوری
optical scanning پیمایش نوری
optical stability پایداری نوری
optical scanner پوینده نوری
optical resolution تفکیک نوری
optical pyrometry تف سنجی نوری
optical fiber فیبر نوری
optical printer چاپگر نوری
optical isomer ایزومر نوری
photo optic memory حافظه نوری
optical isomer همپار نوری
optical memory حافظه نوری
optical isomerism همپاری نوری
optical isomerism ایزومری نوری
optical lens عدسی نوری
optical disk دیسک نوری
optical density چگالی نوری
luminous sensitivity حساسیت نوری
luminous flux شار نوری
optic fibre فیبر نوری
optical activity فعالیت نوری
optical antipode همپار نوری
optical rotation چرخش نوری
optical character دخشه نوری
optical character کاراکتر نوری
photodissociation تفکیک نوری
optical resonance همنوایی نوری
optical communications ارتباطات نوری
optical mark reader علامتخوان نوری
photoelectric نوری وبرقی
photophone تلفن نوری
light-year سال نوری
light-years سال نوری
photoperiodism واکنش نوری
light year سال نوری
spectral line خط طیف نوری
photostatic ایستا نوری
photodecomposition تجزیه نوری
photo plotter رسام نوری
photo luminescence لومینسانس نوری
photo electron الکترون نوری
photism توهم نوری
photic zone نوار نوری
light pen قلم نوری
light pens قلم نوری
light switch گزینه نوری
light sensitive با حساسیت نوری
light ralay رله نوری
light output ratio of a fitting راندمان نوری
photo excitation برانگیختگی نوری
wand قلم نوری
light gun تفنگ نوری
fiber optics الیاف نوری
light microscopy میکروسکپ نوری
photopolymer بسپار نوری
fiber optics فیبر نوری
electric arc قوس نوری
wands قلم نوری
optical mark reader علامت خوان نوری
arc machining جوشکاری قوس نوری
optical purity درجه خلوص نوری
fiber فیبر نوری با قط ر بسیار کم
fibre optic cable کابل فیبر نوری
photokymograph جنبش نگار نوری
optical page reader صفحه نوری خوان
optical measuring system سیستم سنجش نوری
spectral line نوار طیف نوری
flash ranging مسافت یابی نوری
light induction القاء تحریک نوری
light emitting diode دیود ناشر نوری
fibres فیبر نوری با قط ر بسیار کم
fibre فیبر نوری با قط ر بسیار کم
static luminous sensitivity حساسیت نوری استاتیک
optical rotatory power قدرت چرخش نوری
optical rotatory dispersion پاشندگی چرخش نوری
optical خواننده میله نوری
dynamic luminous sensitivity حساسیت نوری دینامیک
optical resonator تشدید کننده نوری
photovoltaic قدرت زای نوری
optical استفاده از کابل نوری
optical mark reader نشان خوان نوری
optical character reader دخشه خوان نوری
mutarotation تغییر چرخش نوری
optical gonimeter زاویه یاب نوری
go to school خواننده میله نوری
optical mark reader علامت نوری خوان
ocr تشخیص کاراکترهای نوری
ocr شناخت کاراکتر نوری
optical laser disk دیسک لیزری نوری
macrometer مسافت یاب نوری
low voltage arc قوس نوری فشار ضعیف
fully از قبیل هر قطعه نوری یا نهانی
welding arc voltage ولتاژ قوس نوری جوشکاری
resistance arc furnace کوره مقاومتی قوس نوری
open arc welding جوشکاری قوس نوری باز
image arc furnace کوره قوس نوری غیرمستقیم
high field emmission arc قوس نوری فشار قوی
omr تشخیص علامت نوری Recognition ark
optical سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری
CSM سیستم تشخیص حرف نوری کارا
ocr Recognition OpticalCharacter تشخیص نوری دخشه
eraseble optical disk drive دیسک گردان نوری پاک شدنی
combining سیستم تشخیص حروف نوری کارا
combines سیستم تشخیص حروف نوری کارا
cabled اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
cable اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
combine سیستم تشخیص حروف نوری کارا
speed نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
recognition فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
flash ranging location تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
speeding نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
high frequency stabilized arc قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
phototypesetter حروف چینی نوری حروفچین تصویری تصویرپرداز
speeds نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
touches وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touch وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
generation کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
reading wand دستگاهی که نشان ها و کدهارا به صورت نوری درک میکند
generations کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
magneto optical recording رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
bundle تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
bundling تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
bundles تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
orom Only Read Optical حافظه فقط خواندنی نوری emory
analyzer وسیله آزمایش الکترونیکی که الگوهای مختلف سیگنال را نمایش میدهد
persec واحد طول در مقیاس کیهانی معادل 262/3 سال نوری
omr را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
indicator نوری که برای اخطار دادن یا بیان وضعیت یک قطعه به کار می رود
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
optical اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
optical قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
graphics قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی
powers روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
powering روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
power روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
powered روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
background نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
resolving power اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
electronic قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
optical شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
backgrounds نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
fibres رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fiber رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibre رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
yin yang تیره و روشن
aiming symbol ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com