English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
oa دفتر وادارهای با ماشینها ودستگاههای خودکار
Other Matches
automated office دفتر خودکار
automate بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
bells and whistles صدا ودستگاههای جانبی بیشتراست نواوری
automata ماشینها
automata theory نظریه ماشینها
hematology شاخهای از زیست شناسی که درباره خون ودستگاههای خونساز بحث میکند
gridlock شاخ به شاخی ماشینها
engineering office دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
blotter دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
blotters دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
notary office دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
synchroreceiver دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
induction station دفتر استخدام دفتر پذیرش
maintenance جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
tailgate party [American E] پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی [در آمریکا]
automatic error correction تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
civilian internee information bureau دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
journalize در دفتر روزنامه وارد کردن در دفتر ثبت کردن
autoloader اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
submachinegun مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatics خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic check کنترل خودکار بررسی خودکار
automatic خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic pilot وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
duty roster دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
aided tracking سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
battery control central مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
automated teller machine ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
central postal directory دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
gyro pilot سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
automatic coding برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
record دفتر
cahier دفتر
ledgers دفتر کل
ledger دفتر کل
offices دفتر
bureaus دفتر
bureau دفتر
office دفتر
book دفتر
book of account دفتر کل
booked دفتر
volumes دفتر
in office در دفتر
volume دفتر
books دفتر
notary public office دفتر
marriage registry دفتر ازدواج
purchasing department دفتر خرید
cashbook دفتر نقدی
purchase ledger دفتر کل خریدها
cash books دفتر نقدی
journals دفتر روزنامه
property book دفتر اموال
run book دفتر رانش
cash book دفتر نقدی
intelligence office دفتر راهنمایی
purchasing office دفتر خرید
inventory دفتر دارایی
lawyer's office دفتر وکالت
intelligence office دفتر اطلاعات
quartermaster's notebook دفتر سکانی
job office دفتر کارگاه
engineering office دفتر مهندسی
rule off ته دفتر را بستن
run book دفتر اجرا
message book دفتر پیام
minute book دفتر وقایع
book مجلد دفتر
head office دفتر مرکزی
orderly room دفتر گروهان
order book دفتر سفارشات
official log book of a ship دفتر ثبت
notary public دفتر ثبت
office of records دفتر بایگانی
office manager رئیس دفتر
note book دفتر کتابچه
office attorney وکیل دفتر
booked مجلد دفتر
books مجلد دفتر
equipment logbook دفتر تجهیزات
inquiry office دفتر اطلاعات
press copy book دفتر کپیه
telephone book دفتر تلفن
customs دفتر گمرک
pocket book دفتر بغلی
information bureau دفتر اطلاعات
notary assistant دفتر یار
copy book دفتر کپیه
journal دفتر روزنامه
bookings ثبت در دفتر
registering در دفتر واردکردن
registering دفتر ثبت
register در دفتر واردکردن
register دفتر ثبت
bill book دفتر بروات
audit office دفتر حسابرسی
registers دفتر ثبت
registers در دفتر واردکردن
chancery دفتر خانه
central office دفتر مرکزی
budget bureau دفتر بودجه
branch office دفتر شعبه
advisory service دفتر مشاور
book of account دفتر روزنامه
bell book دفتر موتورخانه
translation agency دفتر ترجمه
booking ثبت در دفتر
information office دفتر اطلاعات
account book دفتر حساب
office دفتر کار
registry دفتر خانه
drawing office دفتر طراحی
copybook دفتر سرمشقدار
waste book دفتر باطله
end office دفتر انتهایی
telephnone book دفتر تلفن
technical bureau دفتر فنی
offices اطاق دفتر
offices دفتر کار
posting ثبت در دفتر
postings ثبت در دفتر
office اطاق دفتر
site office دفتر مشاوراملاک
site office دفتر ساختمانی
registry دفتر فهرست
telephone d. دفتر تلفن
registries دفتر خانه
copy letter book دفتر کپیه
social secretary رئیس دفتر
telephone books دفتر تلفن
courier station دفتر پیک
day book دفتر روزنامه
daybook دفتر روزنامه
registries دفتر فهرست
flight log دفتر وقایع پرواز
diary دفتر خاطرات روزانه
civil status office دفتر سجل و احوال
diary دفتر یادداشت روزانه
master of the court مدیر دفتر دادگاه
notebooks دفتر تکالیف درسی
notebook دفتر تکالیف درسی
building inspectorate دفتر نقشه کشی
diaries دفتر یادداشت روزانه
intelligence journal دفتر روزنامه اطلاعات
double entry دفتر داری مضاعف
drawing office دفتر نقشه کشی
deck log دفتر وقایع ناو
diaries دفتر خاطرات روزانه
notary سر دفتر اسناد رسمی
deck log دفتر وقایع دریانوردی
administrative contracting office دفتر استخدام کارگزینی
journals دفتر روزنامه یکان
notaries سر دفتر اسناد رسمی
chief clerk of the court مدیر دفتر دادگاه
it is quite another story now ان دفتر را گاو خورد
docketed دفتر اوقات محکمه
docketing دفتر اوقات محکمه
dockets دفتر اوقات محکمه
lost property office دفتر اشیای گم شده
left-luggage office دفتر بار امانتی
scrapbook دفتر اجناس اوراق
scrapbooks دفتر اجناس اوراق
registries دفتر ثبت اسناد
registry دفتر ثبت اسناد
log books دفتر رخدادهای روزانه
log book دفتر رخدادهای روزانه
unit journal دفتر روزنامه یکان
surveyers notebook دفتر نقشه برداری
subhome office شعبه دفتر اصلی
voucher دفتر هزینه ضامن
vouchers دفتر هزینه ضامن
docket دفتر اوقات محکمه
Home Office [British E] دفتر وزارت داخله
premiership دفتر نخست وزیری
Department of the Interior [American E] دفتر وزارت داخله
Home Office [British E] دفتر وزارت کشور
Department of the Interior [American E] دفتر وزارت کشور
register دفتر ثبت نام
registering دفتر ثبت نام
registers دفتر ثبت نام
tome دفتر کتاب قطور
tomes دفتر کتاب قطور
notary public دفتر اسناد رسمی
postal directory دفتر راهنمای پست
purchase ledger دفتر بزرگ خرید
write-offs از دفتر خارج کردن
property book دفتر دارایی یکان
write-off از دفتر خارج کردن
write off از دفتر خارج کردن
notary public's office دفتر اسناد رسمی
passbook دفتر حساب جاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com