English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
bottleneck دهانه بطری
bottlenecks دهانه بطری
Search result with all words
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
Other Matches
muzzle energy انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
bayed دهانه خلیج دهانه گشاد
bays دهانه خلیج دهانه گشاد
baying دهانه خلیج دهانه گشاد
bay دهانه خلیج دهانه گشاد
tompion دهانه بند لوله توپ دهانه بند
flash defilade پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
bottle بطری
flacon بطری
bottles بطری
black glass bottle بطری
bottle rack جا بطری
bottle feeding تغذیه با بطری
the neck of a bottle گردن بطری
gas bottle بطری گاز
gas cylinder بطری گاز
wash bottle بطری شستشوی
winebottle بطری شرابی
vinaigrette بطری سرکه
handscrew پیچ سر بطری
bottles محتوی یک بطری
magnums بطری دو کوارتی
absorption bottle بطری جذب
cylinders بطری گاز
cylinder بطری گاز
cork screw پیچ سر بطری
jug fishing ماهیگیری با بطری
leyden jar بطری لید
nursing bottle بطری شیربچه
crown stopper سر بطری پهن
bottle محتوی یک بطری
magnum بطری دو کوارتی
bottle-feeding تغذیه با بطری
phials شیشه یا بطری کوچک
gas washing bottle بطری گاز شویی
bottle silt sampler نمونه برداری با بطری
fiascos ناکامی بطری شراب
quar بطری ابجویک کوارتی
fiasco ناکامی بطری شراب
The bottle is fI'lled up with water بطری با آب پر شده است
duplex weighting bottle بطری دو دردار توزین
flacon بطری در دار کوچک
phial شیشه یا بطری کوچک
magnums بطری که دو باده در ان جای گیرد
closure دریچه درب بطری وغیره
closures دریچه درب بطری وغیره
magnum بطری که دو باده در ان جای گیرد
feeding-bottles بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
feeding-bottle بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
feeding bottle بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
feeders رود فرعی بطری پستانک دار
feeder رود فرعی بطری پستانک دار
uncorking چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncork چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorks چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorked چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
obsidian مواد اتش فشانی سیاه ماننداست به شیشه بطری
bottle pocket billiard بیلیارد کیسه دار با 2 گوی ومهره بطری مانند
Molotov cocktails بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktail بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
shake bottle بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
baying دهانه
bays دهانه
mouthed دهانه
muzzles دهانه
drowned river mouth دهانه
muzzling دهانه
mouthless بی دهانه
inlet دهانه
inlets دهانه
throats دهانه
throat دهانه
drift loading دهانه
noses دهانه
orifices دهانه
orifice دهانه
firth دهانه
embouchure دهانه
mouths دهانه
bay دهانه
bayed دهانه
branching bay دهانه
mouthing دهانه
mouth دهانه
estuary دهانه
estuaries دهانه
nose دهانه
jet دهانه
head دهانه
opening دهانه
nozzle دهانه
nozzles دهانه
mouthpiece دهانه
mouthpieces دهانه
triforium سه دهانه
yoke دهانه
jets دهانه
jetted دهانه
jetting دهانه
waterway دهانه
waterways دهانه
openings دهانه
port دهانه
spout دهانه
spouted دهانه
spanned دهانه
span دهانه
spouts دهانه
spanning دهانه
spouting دهانه
muzzled دهانه
spans دهانه
outfall دهانه
orifice of the stomack دهانه
muzzle دهانه
corkscrew rule قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
tenpin میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
included angle of arch دهانه کمان
drop manhole دهانه ریزش
outfall دهانه خروجی
mouth of the furnace دهانه کوره
ostiary دهانه رودخانه
muzzle velocity سرعت دهانه
multi span bridge پل چند دهانه
carburetor jet دهانه کاربراتور
muzzle brake دافع دهانه
ostium مدخل دهانه
central angle of arch دهانه کمان
clear span دهانه موثر
clear span دهانه ازاد
outward opening دهانه خارجی
spark gap دهانه جرقه
interrupter gap دهانه پلاتین
interior span دهانه داخلی
tuyere دهانه لوله
three necked flask بالن سه دهانه
theoretical span دهانه نظری
the span of a bridge چشمه یا دهانه پل
surface water gully دهانه پاکین
two necked flask بالن دو دهانه
sluiceway دهانه تخلیه
point bland از دهانه لوله
river mouth دهانه رودخانه
adjacent span دهانه متصل
goal mouth دهانه دروازه
safety gap دهانه حفافت
effective span دهانه موثر
tuyere دهانه دم اهنگری
joint opening دهانه یک درز
surface water gully دهانه گندابرو
muzzled دهانه لوله
outlet دهانه ابگیر
cup دهانه اتشفشان
outlets دهانه ابگیر
spans دهانه نظری
orifice دهانه تنگ
spanning دهانه نظری
spanned دهانه نظری
orifices دهانه تنگ
muzzle دهانه توپ
scupper دهانه فاضلاب رو
scuppered دهانه فاضلاب رو
shutter دهانه بند
apertures دهانه یا سوراخ
aperture دهانه یا سوراخ
muzzled دهانه توپ
muzzles دهانه لوله
muzzles دهانه توپ
beak دهانه لوله
muzzling دهانه لوله
intake دهانه ابگیر
muzzle دهانه لوله
cups دهانه اتشفشان
beaks دهانه لوله
shutters دهانه بند
cupped دهانه اتشفشان
scuppering دهانه فاضلاب رو
turnout دهانه ابگیر
adjacent span دهانه متصل
baying دهانه انتن
bays دهانه انتن
arch span دهانه طاق
muzzling دهانه توپ
intakes دهانه ابگیر
craters دهانه اتشفشانی
bayed دهانه انتن
crater دهانه اتشفشانی
span دهانه نظری
scuppers دهانه فاضلاب رو
inset دهانه وصله
turnouts دهانه ابگیر
insets دهانه وصله
bay دهانه انتن
craters دهانه کوههای ماه
crater دهانه اتش فشان
craters دهانه اتش فشان
muzzle دهانه لوله اسلحه
crater دهانه اتشفشان فرورفتگی
crater دهانه کوههای ماه
cervix [of uterus] دهانه رحم [کالبدشناسی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com