English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English Persian
outward opening دهانه خارجی
Other Matches
muzzle energy انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
positive externalities صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
bays دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed دهانه خلیج دهانه گشاد
bay دهانه خلیج دهانه گشاد
baying دهانه خلیج دهانه گشاد
exterior angle زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
foreign exchange پول خارجی ارز خارجی
outwork استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
tompion دهانه بند لوله توپ دهانه بند
flash defilade پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
wilson پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
waterway دهانه
openings دهانه
waterways دهانه
opening دهانه
outfall دهانه
branching bay دهانه
spanning دهانه
spanned دهانه
spouts دهانه
spouting دهانه
spouted دهانه
spout دهانه
yoke دهانه
nozzles دهانه
throat دهانه
nozzle دهانه
head دهانه
bayed دهانه
baying دهانه
bays دهانه
throats دهانه
mouthpiece دهانه
mouthpieces دهانه
nose دهانه
noses دهانه
port دهانه
mouthless بی دهانه
bay دهانه
triforium سه دهانه
drowned river mouth دهانه
orifices دهانه
mouthed دهانه
mouth دهانه
estuary دهانه
estuaries دهانه
orifice of the stomack دهانه
inlets دهانه
mouthing دهانه
mouths دهانه
orifice دهانه
jet دهانه
jets دهانه
jetted دهانه
jetting دهانه
inlet دهانه
embouchure دهانه
firth دهانه
spans دهانه
muzzles دهانه
drift loading دهانه
muzzled دهانه
muzzle دهانه
muzzling دهانه
span دهانه
shutter دهانه بند
spanning دهانه نظری
spanned دهانه نظری
orifice دهانه تنگ
turnouts دهانه ابگیر
turnout دهانه ابگیر
spans دهانه نظری
shutters دهانه بند
baying دهانه انتن
muzzle velocity سرعت دهانه
scuppers دهانه فاضلاب رو
scuppering دهانه فاضلاب رو
mouth of the furnace دهانه کوره
scuppered دهانه فاضلاب رو
scupper دهانه فاضلاب رو
bays دهانه انتن
orifices دهانه تنگ
muzzle brake دافع دهانه
river mouth دهانه رودخانه
bayed دهانه انتن
muzzle دهانه لوله
crater دهانه اتشفشانی
insets دهانه وصله
muzzles دهانه لوله
inset دهانه وصله
muzzles دهانه توپ
outfall دهانه خروجی
ostiary دهانه رودخانه
multi span bridge پل چند دهانه
muzzling دهانه لوله
span دهانه نظری
muzzled دهانه توپ
point bland از دهانه لوله
bay دهانه انتن
craters دهانه اتشفشانی
bottleneck دهانه بطری
bottlenecks دهانه بطری
ostium مدخل دهانه
muzzle دهانه توپ
spark gap دهانه جرقه
sluiceway دهانه تخلیه
safety gap دهانه حفافت
muzzled دهانه لوله
muzzling دهانه توپ
adjacent span دهانه متصل
intakes دهانه ابگیر
intake دهانه ابگیر
interrupter gap دهانه پلاتین
clear span دهانه موثر
apertures دهانه یا سوراخ
cups دهانه اتشفشان
cupped دهانه اتشفشان
cup دهانه اتشفشان
drop manhole دهانه ریزش
outlet دهانه ابگیر
included angle of arch دهانه کمان
central angle of arch دهانه کمان
interior span دهانه داخلی
beaks دهانه لوله
beak دهانه لوله
goal mouth دهانه دروازه
arch span دهانه طاق
two necked flask بالن دو دهانه
adjacent span دهانه متصل
tuyere دهانه دم اهنگری
tuyere دهانه لوله
carburetor jet دهانه کاربراتور
effective span دهانه موثر
outlets دهانه ابگیر
surface water gully دهانه گندابرو
surface water gully دهانه پاکین
the span of a bridge چشمه یا دهانه پل
theoretical span دهانه نظری
three necked flask بالن سه دهانه
joint opening دهانه یک درز
aperture دهانه یا سوراخ
clear span دهانه ازاد
muzzled دهانه لوله اسلحه
bores مد جلو دهانه رود
muzzles دهانه لوله اسلحه
auxiliary spark gap دهانه جرقه یدکی
uterine cervix [Cervix uteri] دهانه رحم [کالبدشناسی]
glottal مربوط به دهانه نای
bore مد جلو دهانه رود
port شیار هادی دهانه
block ship سد کردن دهانه کانال
braced bay دهانه مهاربندی شده
uterine neck [Cervix uteri] دهانه رحم [کالبدشناسی]
cril مانع دهانه بندر
ostiole سوراخ یا دهانه کوچک
muzzle دهانه لوله اسلحه
estuaries دهانه مصب رود
muzzling دهانه لوله اسلحه
estuary دهانه مصب رود
cervix [of uterus] دهانه رحم [کالبدشناسی]
muzzle bag روپوش دهانه توپ
muzzle bag دهانه بند توپ
crater دهانه کوههای ماه
neck of the womb [Cervix uteri] دهانه رحم [کالبدشناسی]
neck of (the) uterus [Cervix uteri] دهانه رحم [کالبدشناسی]
point bland نزدیک به دهانه لوله
eyeing دهانه سوراخ سوزن
squirrel refle تفنگ دهانه باریک
eye دهانه سوراخ سوزن
man hole دهانه بازدید ادم رو
crater دهانه اتش فشان
crater دهانه اتشفشان فرورفتگی
craters دهانه اتش فشان
craters دهانه کوههای ماه
craters دهانه اتشفشان فرورفتگی
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
eyes دهانه سوراخ سوزن
single span deep beam تیر تیغه یک دهانه
mid span نقطه وسط دهانه
shear span دهانه نیروی برشی
rotary spark gap دهانه جرقه گردان
sphere gap دهانه جرقه کروی
chain pipe دهانه چاله زنجیر
spark gap modulator تحمیل گر دهانه جرقهای
eying دهانه سوراخ سوزن
loading on alternate spans حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
multi span deap beam تیر تیغه چند دهانه
bolstered تکیه گاه حافظ دهانه پل
tongue width عرض دهانه وسیله یا ابزار
cancer of the cervix سرطان دهانه رحم [پزشکی]
bolster تکیه گاه حافظ دهانه پل
bolsters تکیه گاه حافظ دهانه پل
cervical mucus ترشحات دهانه رحم [پزشکی]
cervix mucus ترشحات دهانه رحم [پزشکی]
pound net تور ماهیگیری دهانه باریک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com