English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
outfall دهانه خروجی
Search result with all words
variable geometry engine موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
Other Matches
muzzle energy انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
bay دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed دهانه خلیج دهانه گشاد
bays دهانه خلیج دهانه گشاد
baying دهانه خلیج دهانه گشاد
tompion دهانه بند لوله توپ دهانه بند
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
non equivalence function تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
near letter quality خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
flash defilade پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
throats دهانه
bays دهانه
baying دهانه
branching bay دهانه
orifice of the stomack دهانه
throat دهانه
drowned river mouth دهانه
drift loading دهانه
openings دهانه
waterways دهانه
waterway دهانه
mouthless بی دهانه
firth دهانه
embouchure دهانه
spout دهانه
opening دهانه
bayed دهانه
estuaries دهانه
inlets دهانه
inlet دهانه
muzzling دهانه
muzzles دهانه
muzzled دهانه
muzzle دهانه
spans دهانه
spanning دهانه
spanned دهانه
port دهانه
span دهانه
spouts دهانه
spouting دهانه
estuary دهانه
mouth دهانه
bay دهانه
head دهانه
noses دهانه
nose دهانه
orifices دهانه
orifice دهانه
mouths دهانه
mouthing دهانه
mouthed دهانه
nozzle دهانه
nozzles دهانه
mouthpiece دهانه
mouthpieces دهانه
spouted دهانه
jetted دهانه
jets دهانه
jetting دهانه
yoke دهانه
jet دهانه
triforium سه دهانه
outfall دهانه
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
insets دهانه وصله
scuppers دهانه فاضلاب رو
scuppering دهانه فاضلاب رو
scuppered دهانه فاضلاب رو
scupper دهانه فاضلاب رو
adjacent span دهانه متصل
arch span دهانه طاق
inset دهانه وصله
two necked flask بالن دو دهانه
baying دهانه انتن
bayed دهانه انتن
tuyere دهانه دم اهنگری
tuyere دهانه لوله
bay دهانه انتن
outlets دهانه ابگیر
three necked flask بالن سه دهانه
bays دهانه انتن
orifices دهانه تنگ
cups دهانه اتشفشان
span دهانه نظری
muzzles دهانه لوله
muzzled دهانه توپ
muzzled دهانه لوله
muzzle دهانه توپ
river mouth دهانه رودخانه
muzzle دهانه لوله
shutters دهانه بند
shutter دهانه بند
spans دهانه نظری
spanning دهانه نظری
muzzles دهانه توپ
multi span bridge پل چند دهانه
orifice دهانه تنگ
turnout دهانه ابگیر
turnouts دهانه ابگیر
cupped دهانه اتشفشان
cup دهانه اتشفشان
crater دهانه اتشفشانی
craters دهانه اتشفشانی
bottleneck دهانه بطری
bottlenecks دهانه بطری
muzzling دهانه توپ
muzzling دهانه لوله
spanned دهانه نظری
ostiary دهانه رودخانه
interior span دهانه داخلی
ostium مدخل دهانه
goal mouth دهانه دروازه
sluiceway دهانه تخلیه
adjacent span دهانه متصل
spark gap دهانه جرقه
effective span دهانه موثر
drop manhole دهانه ریزش
surface water gully دهانه گندابرو
aperture دهانه یا سوراخ
interrupter gap دهانه پلاتین
joint opening دهانه یک درز
intakes دهانه ابگیر
muzzle velocity سرعت دهانه
intake دهانه ابگیر
muzzle brake دافع دهانه
outward opening دهانه خارجی
point bland از دهانه لوله
mouth of the furnace دهانه کوره
beak دهانه لوله
beaks دهانه لوله
safety gap دهانه حفافت
surface water gully دهانه پاکین
apertures دهانه یا سوراخ
central angle of arch دهانه کمان
the span of a bridge چشمه یا دهانه پل
included angle of arch دهانه کمان
carburetor jet دهانه کاربراتور
theoretical span دهانه نظری
clear span دهانه ازاد
outlet دهانه ابگیر
clear span دهانه موثر
rotary spark gap دهانه جرقه گردان
muzzling دهانه لوله اسلحه
eying دهانه سوراخ سوزن
man hole دهانه بازدید ادم رو
bore مد جلو دهانه رود
port شیار هادی دهانه
craters دهانه اتشفشان فرورفتگی
craters دهانه کوههای ماه
craters دهانه اتش فشان
muzzles دهانه لوله اسلحه
eyes دهانه سوراخ سوزن
eyeing دهانه سوراخ سوزن
point bland نزدیک به دهانه لوله
estuary دهانه مصب رود
block ship سد کردن دهانه کانال
braced bay دهانه مهاربندی شده
muzzle bag دهانه بند توپ
muzzle bag روپوش دهانه توپ
muzzle دهانه لوله اسلحه
ostiole سوراخ یا دهانه کوچک
muzzled دهانه لوله اسلحه
mid span نقطه وسط دهانه
eye دهانه سوراخ سوزن
crater دهانه اتشفشان فرورفتگی
squirrel refle تفنگ دهانه باریک
shear span دهانه نیروی برشی
auxiliary spark gap دهانه جرقه یدکی
single span deep beam تیر تیغه یک دهانه
bores مد جلو دهانه رود
cril مانع دهانه بندر
glottal مربوط به دهانه نای
chain pipe دهانه چاله زنجیر
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
spark gap modulator تحمیل گر دهانه جرقهای
sphere gap دهانه جرقه کروی
cervix [of uterus] دهانه رحم [کالبدشناسی]
crater دهانه کوههای ماه
uterine neck [Cervix uteri] دهانه رحم [کالبدشناسی]
uterine cervix [Cervix uteri] دهانه رحم [کالبدشناسی]
crater دهانه اتش فشان
neck of the womb [Cervix uteri] دهانه رحم [کالبدشناسی]
estuaries دهانه مصب رود
neck of (the) uterus [Cervix uteri] دهانه رحم [کالبدشناسی]
cervix mucus ترشحات دهانه رحم [پزشکی]
quenched spark gap دهانه جرقه سرد شده
multi span deap beam تیر تیغه چند دهانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com