English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
cross wall دیوار پلهای عرضی
Other Matches
stepped up separation حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
partition wall دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
crossbars خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbar خط عرضی صلیب میله عرضی
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall دیوار نگهبان دیوار محافظ
companionways نرده پلهای
fiddle blocks قرقره پلهای
multiple contact switch کلید پلهای
step function تابع پلهای
stepping switch گزینه پلهای
variable speed drive محرکه پلهای
variable speed transmission گیربکس پلهای
decrementation کاهش پلهای
deflection potentiometer پتانسیومتر پلهای
incrementally تغییرات پلهای
quantizer پلهای کننده
decrement کاستن پلهای
companionway نرده پلهای
quantize پلهای کردن
sidesteps صعود پلهای از پهلو
cone pulley drive محرکه صفحه پلهای
topside پلهای باز ناو
sidestepping صعود پلهای از پهلو
stepwise elution analysis تجزیه شستشوی پلهای
sidestep صعود پلهای از پهلو
sidestepped صعود پلهای از پهلو
step drawdown test ازمایش لغت پلهای در چاه
decrement میزان کاهش کاستن پلهای
burn one's bridges behind one <idiom> پلهای پشت سرش راخراب کردن
sidestep traverse صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
adjacent نزدیک دیوار به دیوار
tusk tenon زبانه یا گیرهای که دارای زبانههای کوچکتری باشدبطوری که رویهم بشکل پله یاتضاریس پلهای درایند
transect بطور عرضی برش کردن برش عرضی کردن
phenolic epoxy خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
cross عرضی
crosser عرضی
crosses عرضی
lateral عرضی
transverse عرضی
crossbars خط عرضی
crossbar خط عرضی
traversing عرضی
traverses عرضی
traverse عرضی
crossest عرضی
traversed عرضی
transverse fault گسل عرضی
sides way نوسان عرضی
radial play بازی عرضی
transection برش عرضی
radial load بار عرضی
transverse scale مقیاس عرضی
transverse reinforcement ارماتور عرضی
athwart به طور عرضی
transverse joint درز عرضی
transverse crack ترک عرضی
accidentalism فلسفهء عرضی
accidentalism فلسفه عرضی
transversal wave موج عرضی
phenomenally عارضی عرضی
transverse acceleration شتاب عرضی
transverse axis محور عرضی
abeam جهت عرضی
axis خط طولی یا عرضی
sagrod مهار عرضی
transverse bracing تقویت عرضی
transverse bulkhead تیغه عرضی
frame دنده عرضی
phenomenal عارضی عرضی
profile مقطع عرضی
square ball پاس عرضی
shape of cross section نیمرخ عرضی
transversal section برش عرضی
transverse section مقطع عرضی
cross section مقطع عرضی
sag rod مهار عرضی
cross section نیمرخ عرضی
cross section برش عرضی
cross roll نورد عرضی
cross piece تیر عرضی
cross linking اتصال عرضی
cross hole سوراخ عرضی
cross feed تغذیه عرضی
cross fall شیب عرضی
cross cut برش عرضی
lateral stability پایداری عرضی
cross trail جاده عرضی
horizontal plane صفحه عرضی
transverse plane صفحه عرضی
deflection sweep درو عرضی
lateral forces نیروهای عرضی
profiled مقطع عرضی
profiles مقطع عرضی
profiling مقطع عرضی
crossed belt تسمه عرضی
lateral route جاده عرضی
lateral shifts تغییرات عرضی
cross traverse تراورس عرضی
cross compartment دهلیز عرضی
cross brace مهار عرضی
cross brace گیره عرضی
collateral ganglia عقدههای عرضی
transverse valley دره عرضی
timber دنده عرضی
baselinesman خط نگهدار خط عرضی
traversing fire اتش عرضی
northing مختصات عرضی
trimmed joist تیر عرضی
leak coil بوبین عرضی
latitude band نوار عرضی
latitude band کمربند عرضی
cross head تیر عرضی
accidents صفت عرضی
transverse wave موج عرضی
accident صفت عرضی
transverse stress تنش عرضی
lateral tell سبقت عرضی
cross beam تیر عرضی
rafter تیر عرضی طاق
rafters تیر عرضی طاق
crossing target هدفهای متحرک عرضی
crossrial carriage پاگیر تیر عرضی
cross hole nut مهره با سوراخ عرضی
thwart نشیمنگاه عرضی قایق
backward pass پاس عرضی یا به عقب
traversing حرکت عرضی یا مورب
cross sectional area سطح مقطع عرضی
cross barred دارای میلههای عرضی
latitude band نوار عرضی زمینی
enfilade درو عرضی کردن
section of valley نیمرخ عرضی دره
valley cross section نیمرخ عرضی دره
cross sectional data دادههای برش عرضی
cross slide کشوی لغزنده عرضی
thwarted نشیمنگاه عرضی قایق
career courses دورههای عرضی نظامی
broadside aerial تشعشع کننده عرضی
cross tree رابط عرضی دکلها
northing محور عرضی نقشه
cross level buble حباب تراز عرضی
traverses حرکت عرضی یا مورب
traversed حرکت عرضی یا مورب
shrouds بکسلهای عرضی ناو
transverse test specimen نمونه ازمایش عرضی
brace تیر تقویت عرضی
accidental غیر مترقبه عرضی
transverse conductance مقدار هدایت عرضی
transverse cardan shaft محور کاردان عرضی
cross-aisle [گوشواره عرضی کلیسا]
transverse fatigue test ازمایش خستگی عرضی
transverse bending test ازمایش خمش عرضی
cross-tree [رابط عرضی دکلها]
braced تیر تقویت عرضی
counter-brace تیر تقویت عرضی
traverse حرکت عرضی یا مورب
cross section سطح مقطع عرضی
transection برش یا مقطع عرضی
y axis محور عرضی مختصات
swinging of flow نوسانات عرضی جریان
cross trail جاده سرتاسری عرضی در منطقه
lateral tell پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
keel ستون عرضی مرکزی ناو
keels ستون عرضی مرکزی ناو
I have nothing more to say . دیگر عرضی نیست ( ندارم )
balkline خط عرضی روی میز بیلیارد
tumple گردش حول محور عرضی
cross folding test ازمایش چین خوردگی عرضی
broad beam headlamp نور افکن با تشعشع عرضی
cross-gable [سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
head string خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
terete استوانهای شکل در برش عرضی
cascade connection اتصال کاسکاد اتصال پلهای
balkline spot نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
balk قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulks قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balked قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balking قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balks قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulked قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulking قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
Could I have a word with you ? عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
toggle میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
frame قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
stock ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
toggles میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
stocked ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
phugoid oscillation نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
fence دیوار
wall دیوار
walls دیوار
walls have ears دیوار
partitions دیوار
f. with the woll دیوار
wall-to-wall از دیوار به دیوار
face wall دیوار بر
bulkhead دیوار
bulkheads دیوار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com