Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English
Persian
buoy
راهنمای شناور در اب
buoyed
راهنمای شناور در اب
buoying
راهنمای شناور در اب
buoys
راهنمای شناور در اب
Search result with all words
light buoy
راهنمای شناور چراغدار
Other Matches
army training test
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
dovetail guide
راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
staffing guide
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
floating base
ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
commander's manual
ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
job book
کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
floats
شناور شدن شناور بودن
float
شناور شدن شناور بودن
iceberg
کوه یخ شناور توده یخ شناور
floated
شناور شدن شناور بودن
icebergs
کوه یخ شناور توده یخ شناور
gull
هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
gulls
هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
coast pilot
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
planning guidance
راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
shopwalker
راهنمای مغازه
guide book
راهنمای مسافران
icons
راهنمای انتخاب
harbor master
راهنمای بندر
pilots
راهنمای ناوبری
pilot
راهنمای ناوبری
piloted
راهنمای ناوبری
floor walker
راهنمای مغازه
ikons
راهنمای انتخاب
double vee guide
راهنمای وی دوبل
dock master
راهنمای حوض
column ways
راهنمای ستون
card guide
راهنمای کارت
janitor
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
manual
راهنمای کار
janitors
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
icon
راهنمای انتخاب
radar beacon
راهنمای رادار
training manual
راهنمای اموزشی
telephone books
راهنمای تلفن
wage price guideline
راهنمای مزد
telephone book
راهنمای تلفن
saint bernard
سگ راهنمای کوهستان
run manual
راهنمای اجرا
push rod
راهنمای سوپاپ
piston guide
راهنمای پیستون
leaders
فشنگ راهنمای پیچی
leader
فشنگ راهنمای پیچی
index
نما راهنمای موضوعات
indexed
نما راهنمای موضوعات
indexes
نما راهنمای موضوعات
schedule
فهرست راهنمای قانون
scheduled
فهرست راهنمای قانون
telephone directory
کتابچه راهنمای تلفن
procedure manual
کتاب راهنمای رویهای
location diagram
راهنمای اتصال نقشه
sheave
ریل راهنمای هواپیما
file directory
فهرست یا راهنمای فایل
soldier's manual
کتاب راهنمای سرباز
refernce manual
کتاب راهنمای مرجع
systems manual
کتاب راهنمای سیستم
data directory
فهرست راهنمای داده ها
damage control book
راهنمای کنترل خسارات
phone book
کتاب راهنمای تلفن
phone books
کتاب راهنمای تلفن
telephone directories
کتابچه راهنمای تلفن
cutting guide
راهنمای برش
[ابزار]
postal directory
دفتر راهنمای پست
signaled
علامت راهنمای خودرو
signalled
علامت راهنمای خودرو
signal
علامت راهنمای خودرو
guidebook
کتاب راهنمای مسافران
guidebooks
کتاب راهنمای مسافران
schedules
فهرست راهنمای قانون
pilot
راهنمای ناو راهنمایی کردن
mutilation table
جدول راهنمای بارگیری خودروها
working plan
نقشه اجرا راهنمای کار
piloted
راهنمای ناو راهنمایی کردن
finger post
تیرپنجه دار راهنمای جاده
photo index map
نقشه راهنمای عکسهای هوائی
pilot's trace
کالک راهنمای خلبان هواپیما
concordances
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
pilots
راهنمای ناو راهنمایی کردن
soldier's manual
ائین نامه راهنمای سربازان
guidance
راهنمای طرح ریزی راهنمایی
concordance
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
directive
راهنمای انجام کار دستورالعمل
manual
دستورالعمل راهنمای انجام کار
quadrattrix
راهنمای تربیع منحنی هادی
basic planning guide
راهنمای اولیه طرح ریزی
user's manual
کتاب راهنمای استفاده کننده
turn off guidance
راهنمای تاکسی کردن هواپیما
directives
راهنمای انجام کار دستورالعمل
waybill
خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
watertight closure log
دفتر راهنمای اب بندی ناو
lane marker
راهنمای معبر داخل میدان مین
cookbook
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
cookbooks
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
pace car
اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
sailing directions
راهنمای دریایی book pilot : syn
pathfinders
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
scenario
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
portolano
راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
Do you have a hotel guide?
آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
scenarios
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
dsm
راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
pathfinder
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
reference line
خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
syllabary
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
commander's guidance
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
blinker
چشم بند اسب چراغ راهنمای اتومبیل
master plot
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
traces
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
computerising
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
trace
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
computerizes
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerizing
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
pathfinder guidance
هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
head stock
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
computerize
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerises
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerised
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
float
شناور
vessels
شناور
free swimming
شناور
vessel
شناور
bouyant foundation
پی شناور
ballcocks
شناور
floats
شناور
floating fundation
پی شناور
floaty
شناور
floating bridge
پل شناور
drift ice
یخ شناور
pack ice
یخ شناور
ballcock
شناور
flying bridge
پل شناور
float bridge
پل شناور
afloat
شناور
pontoons
پل شناور
above water
<adj.>
شناور
nectonic
شناور
floated
شناور
on the float
شناور
buoyant
شناور
pontoon
پل شناور
floating
شناور
glideslope
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
floated
شناور شدن
float guage
اشل شناور
float test
ازمون شناور
oil slicks
نفت شناور
drifting mine
مین شناور
plunge valve
سوپاپ شناور
dipped electrode
الکترود شناور
fluxed electrode
الکترود شناور
buoys
شناور ساختن
dipping enamel
لعاب شناور
dipping varnish
لاک شناور
float
شناور بودن
floats
شناور شدن
pontoon bridge
پل شناور قایقی
phytoplankton
گیاهان شناور
float valve
دریچه شناور
floating point
با ممیز شناور
floating point
ممیز شناور
natatores
مرغان شناور
floated
شناور بودن
submersible pump
پمپ شناور
float
شناور شدن
life bouy
رهنمای شناور
levitative
شناور در هوا
ice field
یخزار یخ شناور
immersion thermometer
دماسنج شناور
floating mine
مین شناور
zooplankton
جانوران شناور
floating gyro
ژایرو شناور
float well
چاه شناور
floater
جسم شناور
floating aquatics
ابزیان شناور
floating audress
نشانی شناور
oil slick
نفت شناور
plunger piston
پیستون شناور
floating charactep
دخشه شناور
submergible pump
پمپ شناور
nekton
جانور شناور
floating grid
شبکه شناور
pontoon
اسکله شناور
swims
شناور شدن
swim
شناور شدن
buoy
شناور ساختن
pontoons
طراده شناور
pontoon
طراده شناور
float into position
شناور شدن
vessels
یگان شناور
vessel
یگان شناور
lifebuoys
گوی شناور
icebergs
توده یخ شناور
floating dock
حوض شناور
buoy
جسم شناور
boom
دستگاه شناور
immersion heaters
اب گرم کن شناور
immersion heater
اب گرم کن شناور
lifebuoy
گوی شناور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com