Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
pathfinder
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
pathfinders
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
Other Matches
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
pilot chart
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
sea mark
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sailing directions
راهنمای دریایی book pilot : syn
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
head stock
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
pathfinder guidance
هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
flight operations
عملیات پرواز
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
flight
مسیر پرواز
flight path
مسیر پرواز
path of flight
مسیر پرواز
final heading
مسیر پرواز نهایی
transit route
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
sortie number
شماره پرواز یا کاروان دریایی
glide path
مسیر پرواز در حال سرخوردن
glide mode
روش پرواز با مسیر باد
helicopter wave
گروه پرواز هلیکوپترها برای یک عملیات
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
aircraft turn around
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
control vane
تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
sea lane
مسیر دریایی
seaway
مسیر دریایی
sea lanes
مسیر دریایی
naval district
ناحیه عملیات دریایی
chief of naval operations
فرمانده عملیات دریایی
maritime operations
عملیات دریایی یا ناوگانی
inflight phase
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
holding pattern
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
position light
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
path sweeping
مین روبی مسیر دریایی
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
control ship
ناو کنترل کننده عملیات دریایی
assault shipping
ترابری دریایی در عملیات هجومی اب خاکی
underway
در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
intracoastal sealift
سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
range markers
علامت تعیین کننده مسیر عملیات اب خاکی در شب
escape line
مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
navy component
نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
staged crews
پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
expansion path
مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
army training test
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
glide path
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
dovetail guide
راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
staffing guide
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
commander's manual
ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
job book
کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
naval landing party
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
inflight reliability
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
flight coordination
هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
datum dan buoy
علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
runway
راه پرواز باند پرواز
sorties
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runways
راه پرواز باند پرواز
sortie
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
midshipman
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
coast pilot
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
counter air
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
petty officer
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
running lights
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officers
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kite
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kites
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
fast
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
multithread
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
flight test
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
stadimeter
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
planning guidance
راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagated
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
عملیات کنترل زمین عملیات
sea power
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns
پرستوک دریایی چلچله دریایی
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
housekeeping
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
summary areas
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
maritime
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
m
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
summit
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summits
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
beacon flight
پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
pilots
راهنمای ناوبری
floor walker
راهنمای مغازه
piloted
راهنمای ناوبری
shopwalker
راهنمای مغازه
guide book
راهنمای مسافران
double vee guide
راهنمای وی دوبل
column ways
راهنمای ستون
training manual
راهنمای اموزشی
harbor master
راهنمای بندر
dock master
راهنمای حوض
janitors
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
radar beacon
راهنمای رادار
push rod
راهنمای سوپاپ
card guide
راهنمای کارت
piston guide
راهنمای پیستون
icon
راهنمای انتخاب
icons
راهنمای انتخاب
ikons
راهنمای انتخاب
manual
راهنمای کار
telephone books
راهنمای تلفن
telephone book
راهنمای تلفن
janitor
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
saint bernard
سگ راهنمای کوهستان
wage price guideline
راهنمای مزد
buoy
راهنمای شناور در اب
run manual
راهنمای اجرا
buoyed
راهنمای شناور در اب
pilot
راهنمای ناوبری
buoying
راهنمای شناور در اب
buoys
راهنمای شناور در اب
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
telephone directory
کتابچه راهنمای تلفن
refernce manual
کتاب راهنمای مرجع
guidebooks
کتاب راهنمای مسافران
leader
فشنگ راهنمای پیچی
guidebook
کتاب راهنمای مسافران
leaders
فشنگ راهنمای پیچی
damage control book
راهنمای کنترل خسارات
postal directory
دفتر راهنمای پست
procedure manual
کتاب راهنمای رویهای
data directory
فهرست راهنمای داده ها
signal
علامت راهنمای خودرو
cutting guide
راهنمای برش
[ابزار]
phone books
کتاب راهنمای تلفن
telephone directories
کتابچه راهنمای تلفن
schedules
فهرست راهنمای قانون
indexes
نما راهنمای موضوعات
signaled
علامت راهنمای خودرو
phone book
کتاب راهنمای تلفن
indexed
نما راهنمای موضوعات
schedule
فهرست راهنمای قانون
index
نما راهنمای موضوعات
location diagram
راهنمای اتصال نقشه
file directory
فهرست یا راهنمای فایل
light buoy
راهنمای شناور چراغدار
signalled
علامت راهنمای خودرو
systems manual
کتاب راهنمای سیستم
sheave
ریل راهنمای هواپیما
scheduled
فهرست راهنمای قانون
soldier's manual
کتاب راهنمای سرباز
time resolution
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
manual
دستورالعمل راهنمای انجام کار
pilot's trace
کالک راهنمای خلبان هواپیما
pilot
راهنمای ناو راهنمایی کردن
piloted
راهنمای ناو راهنمایی کردن
guidance
راهنمای طرح ریزی راهنمایی
photo index map
نقشه راهنمای عکسهای هوائی
working plan
نقشه اجرا راهنمای کار
directive
راهنمای انجام کار دستورالعمل
directives
راهنمای انجام کار دستورالعمل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com