Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
English
Persian
avenues of approach
راههای نفوذی مسیرهای تقرب
Other Matches
waterway
مجرای اب راههای ابی مسیرهای دریایی
waterways
مجرای اب راههای ابی مسیرهای دریایی
approach formation
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
logistic route
راههای تدارکاتی
thrust line
خط تک نفوذی
infiltrator
نفوذی
routes of communication
مسیرهای ارتباطی
vittate
دارای راه راههای طولی
To block the escape routes.
راههای فرار را مسدود کردن
blitzer
مدافع نفوذی
backfield
دفاع نفوذی
penetration method
روش نفوذی
bitumen gronted construction
اسفالت نفوذی
prime coat
اندود نفوذی
intrusive rocks
سنگهای نفوذی
grouted macadam
ماکادام نفوذی
raided
تک نفوذی سریع
raid
تک نفوذی سریع
infiltration
عملیات نفوذی
raids
تک نفوذی سریع
raiding
تک نفوذی سریع
logistic route
مسیرهای لجستیکی تدارکات
safety lanes
مسیرهای امن دریایی
pinstripe
راه راههای باریک روی پارچه
jireugi
ضربه با دست نفوذی
standard penetration
ازمایش نفوذی استاندارد
long thrust
تک نفوذی طولانی یادوردست
covered approach
راه نفوذی پوشیده
penetration macadam
اسفالت ماکادام نفوذی
outpost
پایگاه نفوذی شطرنج
outposts
پایگاه نفوذی شطرنج
flow diagram
کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
flowchart
کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
tracking index
فهرست شماره ترتیب مسیرهای تعقیب
link route segments
راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
passing place
محل پیش بینی شده برای تلاقی در راههای شوسهای
gridlock
راهبندان مطلق
[به طوری که چهار راههای اصلی بسته شوند]
sink
شرح در جدول مسیردرباره تمام مسیرهای شبکه به یک مقصد
trail bike
موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
sinks
شرح در جدول مسیردرباره تمام مسیرهای شبکه به یک مقصد
A to Z
کتابی حاوی اطلاعات مربوط به نقشه راههای یک شهر یا ناحیه مشخص
approach clearance
اجازه تقرب
approach lane
مسیر تقرب
to gain a ccess
تقرب جستن
approachability
قابلیت تقرب
approach line
خط تقرب به باند
landing approach
مسیر تقرب
access
تقرب به خدا
accessed
تقرب به خدا
accesses
تقرب به خدا
accessing
تقرب به خدا
fixes
تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد
fix
تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد
layer
لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
roots
گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
root
گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
layers
لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
angle of approach
زاویه تقرب هواپیما
line of approach
مسیر تقرب یا فرود
radio approach
دستگاه تقرب رادیویی
line of approach
راه تقرب به دشمن
approach chart
نقشه تقرب هواپیما
approach time
زمان تقرب هواپیما
approach route
مسیر تقرب به باند
ground controled approach
دستگاه تقرب خودکار
he gained access to the king
بشاه تقرب جست
initial approach
مسیر تقرب اصلی
initial approach
تقرب اولیه هواپیما
intermediate approach
مسیر تقرب فرعی
approach sequence
ترتیب توالی تقرب هواپیماها
attitude indicator
دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
turn in point
نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک
approach line
خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
automatic approach and landing
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
combinatorics
محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
power approach
تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
to know the ropes
راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
board
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
boarded
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
approach schedule
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
angular parallax
تقرب زاویهای دید شکست زاویهای نور
breaching
رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن
close up
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-up
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-ups
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
angle of convergence
زاویه تقرب زاویه پارالاکس
close in security
برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
approach march
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com