Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English
Persian
electron beam
رشته باریک الکترون با سرعت بالا در یک جهت
Other Matches
thready
رشته رشته باصدای باریک
barbicel
رشته باریک پر
ribbon vermicelli
رشته فرنگی باریک
strobilization
تشکیل رشته باریک شدگی
fiber
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibre
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibres
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
snobol
زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
string
زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
bubble memory
سرعت بالا و حافظه متحرک
draft
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
drafted
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
drafts
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
hsp
Printer Speed High چاپگر سرعت بالا
peripheral
رسانه جانبی که با سرعت بالا با کامپیوتر کار میکند
IAS
فضای حافظه اصلی با سرعت بالا در سیتم کامپیوتری
bsc
استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا
mirror writing shadow reading
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
enhance
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhanced
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhances
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhancing
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
line printer
وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
line printers
وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
kanat
نوعی گلیم ترکی
[روشی از بافت گلیم است که در آن ابتدا رشته های باریک را بافته، سپس آنها را به یکدیگر می دوزند. این روش بین روستائیان ترکیه بیشتر مرسوم می باشد.]
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
jitter
خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
emitter coupled logic
طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
back end network
اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
local
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
locals
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
ecl
طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
clear air turbulence
اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
null
رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fill
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fills
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
embedded code
بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص
tree
روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
remote data concentrator
وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
FDDI
استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود
backbone
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
backbones
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
countershaft
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
swathes
ردیف باریک راه باریک
swathe
ردیف باریک راه باریک
swath
ردیف باریک راه باریک
demands
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
fiberize
رشته رشته کردن
thread
رشته رشته شدن
fibrillation
رشته رشته سازی
threads
رشته رشته شدن
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
spinwriter
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
electrons
الکترون
trace
رد الکترون
traces
رد الکترون
coelectron
هم الکترون
negatron
الکترون
isoelectronic
هم الکترون
traced
رد الکترون
electron
الکترون
electron donor
الکترون ده
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
sierra
رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
electron flow
فلوی الکترون
nonbonding electron
الکترون ناپیوندی
electroneutrality
الکترون خنثایی
electron emission
صدور الکترون
valence electron
الکترون فرفیت
electron conduction
هدایت الکترون
odd electron
الکترون منفرد
electron tube
لوله الکترون
isoelectronic ions
یونهای هم الکترون
electron charge
بار الکترون
initiating electron
الکترون اغازگر
mass of the electron
جرم الکترون
charge of the electron
بار الکترون
free electron
الکترون ازاد
primary electron
الکترون اولیه
free electron
الکترون غیرپیوندی
electron volt
الکترون ولت
photo electron
الکترون نوری
valence electron
الکترون رسانایی
electron avalanche
بهمن الکترون
electron beam
شعاع الکترون
electron beam
پرتو الکترون
electron beam
اشعه الکترون
electron beam
باریکه الکترون
electron pair
زوج الکترون
electron exchange
تبادل الکترون
electron capture
الکترون گیراندازی
electron energy
انرژی الکترون
bound electron
الکترون بسته
electron affinity
الکترون خواهی
nuclear electron
الکترون هسته
valence electron
الکترون والانس
electron acceleration
شتاب الکترون
electron acceptor
پذیرنده الکترون
electron orbit
مسیرگردش الکترون
electron acceptor
الکترون پذیر
electrophile
الکترون دوست
secondary electron
الکترون ثانوی
electronic concentration
غلظت الکترون
electron concentration
غلظت الکترون
electron transition
عبور الکترون
photo electron
فوتو الکترون
electron emitter
منبع الکترون
emissions
صدور الکترون
emission
صدور الکترون
electron shell
پوسته الکترون
electron injector
الکترون افکن
density of electron
چگالی الکترون
concentration of electron
چگالی الکترون
electron spin
تنیدگی الکترون
electron deceleration
دیرکرد الکترون
conduction electron
الکترون رسانایی
electron jump
پرش الکترون
electron emmission
انتشار الکترون
electron recoil
بازگشت الکترون
conduction electron
الکترون رسانش
electron mass
جرم الکترون
electron diffraction
خمیدگی الکترون
electron distribution
پخش الکترون
electron donor
دهنده الکترون
electron energy
کارمایه ی الکترون
electron spin
اسپین الکترون
electron multiplier
افزاینده الکترون
electron focusing
تمرکز الکترون
inner shell electron
الکترون درونی
electron decay
اضمحلال الکترون
electron transition
انتقال الکترون
electron decay
تجزیه الکترون
outer shell electron
الکترون بیرونی
lone electron
الکترون تنها
electron flow
سیلان الکترون ها
outer shell electron
الکترون رسانایی
antibonding electron
الکترون ضد پیوندی
high energy electron
الکترون پر انرژی
electron drift
رانش الکترون
electron trajectory
مسیر الکترون
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
electron charge mass ratio
چگالی بار الکترون
electron deficient molecules
مولکولهای با کمبود الکترون
unpaired electron
الکترون جفت نشده
electron pairing
زوج شدن الکترون
electron multiplier
فزون ساز الکترون
electron paramagnetic resonance
رزونانس پارامغناطیسی الکترون
electrophilic reagent
واکنشگر الکترون دوست
transmission electron micrograph
ریزنگار انتقال الکترون
electron spin resonance
رزونانس اسپین الکترون
electron gun
لوله پرتاب الکترون
electron pair bond
پیوند زوج الکترون
electroosmotic effect
اثر الکترون اسمزی
electron orbit
مدار گردش الکترون
electron transfer mechanism
مکانیسم انتقال الکترون
electron transit time
زمان عبور الکترون
electrophilic addition
افزایش الکترون دوستی
electron pair
زوج الکترون حفره
electrophilic attack
حمله الکترون دوستی
electron deceleration
کندی حرکت الکترون
lone pair electron
زوج الکترون تنها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com