Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English
Persian
electrical interception
رهگیری الکترونیکی
Search result with all words
music
در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
spoofer
در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
Other Matches
state tiger
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
state lamb
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی ندارم که رهگیری انجام دهم و برگردم
air interception
عمل رهگیری هوایی رهگیری کردن
solid-state
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
electronic office
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
ebam
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element
بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
whitest
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
electrosensitive printer
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
e mail
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
emergency scramble
رهگیری اضطراری
intercept
رهگیری کردن
intercepted
رهگیری کردن
intercepting
رهگیری کردن
intercepts
رهگیری کردن
intercept point
نقطه رهگیری
night interception
رهگیری شبانه
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
controlled interception
رهگیری کنترل شده
air intercept
رهگیری کننده هوایی
altitude intercept
رهگیری در ارتفاع بالا
close controlled
رهگیری بروش کنترل نزدیک
close control
رهگیری به روش کنترل نزدیک
interceptor controller
پست کنترل و رهگیری با هواپیماهای رهگیر
steadied
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadies
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
in the dark
در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
steadiest
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
merged
باهواپیمای دشمن برخورد کرددر رهگیری هوایی
steadying
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steady
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
interception
رهگیری هوایی جلوگیری از ورودهواپیماهای دشمن استراق سمع
sauntered
در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
saunter
در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
mach no
سرعت لازم را به دست اوردم یا نیاوردم در رهگیری هوایی
sauntering
در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
saunters
در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
intercepting search
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
many
اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
initial vector
مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
punches
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
what luck
در رهگیری هوایی یعنی نتیجه انجام ماموریت چه طور بود
punch
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
skip it
در رهگیری هوایی یعنی تک راقطع کنید یا تک نکنید یارهگیری موقوف
punched
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
intercept point
نقطه پیش بینی شده برای اجرای رهگیری هوایی
salvos
در رهگیری هوایی یعنی موافب باشید اماده شلیک هستم
middleman
دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middlemen
دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
collision course interception
تقاطع مسیر رهگیری باهواپیمای دشمن مسیربرخورد هواپیمای رهگیر بادشمن
stop squawk
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را خاموش کنید
squawk flash
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روشن کنید
whats' up
در رهگیری هوایی یعنی علت حادثه را گزارش کنید یا وضع چطور است
well
در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
wells
در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
popeye
در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
squawking
در رهگیری هوایی یعنی روشن کردن دستگاه شناسایی دشمن و خودی و کار با ان
spitting
در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
orbiting
در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
pogo
در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
squawked
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawks
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawk
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
resuming
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
what state
در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
resume
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
squawk mike
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
squawk may day
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
squawk low
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
stern attack
در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
judy
در رهگیری هوایی علامت اینست که با هواپیمای دشمن درگیر شده ام و در حال انجام ماموریت می باشم
purple
در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
holding
در رهگیری هوایی اعلام اینکه من در وضعیت فرمان داده شده باقی هستم دستور جدیدبدهید
state chicken
در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
stranger
در رهگیری هوایی یعنی یک هواپیمای ناشناس با گرا ومسافت و ارتفاع داده شده درحال امدن است
pan-
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
electronic
الکترونیکی
tally ho
در رهگیری هوایی یعنی هدف را دیدم یا هدف در معرض دید من است
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
visual interceptor
هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
scrambles
فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambled
فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scramble
فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambling
فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
day fighter
هواپیمای رهگیری روزانه جنگنده رهگیر مخصوص عملیات روزانه
ti;me to go
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
electronic navigation
ناوبری الکترونیکی
electronic computer
کامپیوتر الکترونیکی
pos
قط ه فروش الکترونیکی
electronic music
موسیقی الکترونیکی
electronic printer
چاپگر الکترونیکی
electronic security
تامین الکترونیکی
electronic publishing
انتشارات الکترونیکی
strobe
ا ز یک مدار الکترونیکی
computer
ماشین الکترونیکی
electronic pen
قلم الکترونیکی
electronic calculator
حسابگر الکترونیکی
electronic control
کنترل الکترونیکی
electronic counter counter measures
اقدامات ضد ضد الکترونیکی
electronic counter measure
جنگهای الکترونیکی
snail mail
و نه پست الکترونیکی
electronic countermea sures
اقدامات ضد الکترونیکی
electronic element
عنصر الکترونیکی
electronic control
فرمان الکترونیکی
adapter
وسیله الکترونیکی
electronic control
تنظیم الکترونیکی
electronic components
اجزاء الکترونیکی
graphics
وسیله الکترونیکی
electrical communications
ارتباطات الکترونیکی
e-mail
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
elctron tube
لامپ الکترونیکی
electronic beam
اشعه ی الکترونیکی
electronic brain
مغز الکترونیکی
electronic deception
فریب الکترونیکی
computers
ماشین الکترونیکی
electronic filling
پر کردن الکترونیکی
electronic interfrence
تداخل الکترونیکی
email
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
electronic magazine
مجله الکترونیکی
electronic mail
پست الکترونیکی
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
beam attack
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
tracked
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracks
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
steer
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
track
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
pigeon
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
electronic spreadsheet
صفحه گسترده الکترونیکی
electronic voltmeter
ولت سنج الکترونیکی
eft
انتقال الکترونیکی دارائی
electronic transfer of data
انتقال الکترونیکی اطلاعات
electronic warfare
میدان جنگ الکترونیکی
electronic power supply
منبع تغذیه الکترونیکی
electrosensitive paper
کاغذ حساس الکترونیکی
electronic fund transfer
ارسال الکترونیکی دارائی
amusement arcade
سالن بازیهای الکترونیکی
eft
انتقال الکترونیکی سرمایه
electronic camputer
ماشین حساب الکترونیکی
edp manager
مدیرداده پردازی الکترونیکی
electronic modulation
مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
bins
بلوک سه بعدی الکترونیکی
integrate electronic component
قطعه الکترونیکی مجتمع
bin
بلوک سه بعدی الکترونیکی
electronic
الکترونیکی مربوط به الکترونیک
electronic data processing
پردازش الکترونیکی داده
electronic countermea sures
پیش گیریهای ضد الکترونیکی
videoing
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
trunk exchange
مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
electronic data processing system
سیستم پردازش الکترونیکی داده
electronically programmable
برنامه پذیر به صورت الکترونیکی
electronic security
رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
microsoft
برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
videoed
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
industrial electronic computer
ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
video
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
OR function
پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
EXOR
پیاده سازی الکترونیکی تابع EX OR
videos
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
offset point
در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
gates
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gate
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
electronically
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
gates
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gates
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
replied
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gates
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
electronic navigation
هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
gate
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
replies
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
balloon reflector
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
reply
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
exclusive
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
replying
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
an system
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gates
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
motorola
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
NEQ
پیاده سازی الکترونیکی تابع NER
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com