Dictiornary-Farsi | روشنایی اضطراری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
emergency lighting	روشنایی اضطراری


Other Matches

iceblink	روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
it is insensitive to light	روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
emergency generator set	دستگاه مولد برق اضطراری مولد برق اضطراری
involuntary	اضطراری
compulsive	اضطراری
coactive	اضطراری
emergency	اضطراری
emergencies	اضطراری
auxiliaries	اضطراری
auxiliary	اضطراری
emergency transmitter	فرستنده اضطراری
emergency switch	کلید اضطراری
emergency exit	خروج اضطراری
emergency treatment	معالجه اضطراری
emergency scramble	رهگیری اضطراری
emergency conning position	پل فرماندهی اضطراری
emergency risk	ریسک اضطراری
emergency repair	تعمیر اضطراری
emergency lamp	لامپ اضطراری
emergency leave	مرخصی اضطراری
missed approach	فرود اضطراری
emergency maintenance	نگهداشت اضطراری
emergency measure	سنجش اضطراری
emergency fund	وجوه اضطراری
emergency priority	تقدم اضطراری
emergency push button	تکمه اضطراری
standby battery	باتری اضطراری
emergency ration	جیره اضطراری
emergency valve	شیر اضطراری
emergency brake	ترمز اضطراری
emergency antenna	انتن اضطراری
emergency air	هوای اضطراری
emergency exit	در خروج اضطراری
bingo field	فرودگاه اضطراری
emergency shelter	پناهگاه اضطراری
insurance stockage	ذخیره اضطراری
emergency burial	تدفین اضطراری
mayday	پیام اضطراری
ditching	فرود اضطراری
emergency station	محل اضطراری
emergency conditions	شرایط اضطراری
emergency works	کارهای اضطراری
emergency cartridge	کارتریج اضطراری
maydays	پیام اضطراری
emergency brake equipment	تجهیزات ترمز اضطراری
air defense emergency	وضعیت اضطراری پدافندهوایی
emergency call	خبر یا مکالمه اضطراری
emergency leave	سطح اماد اضطراری
Where is the emergency exit?	در خروج اضطراری کجاست؟
emergency operation	بهره برداری اضطراری
emergency scramble	درگیری اضطراری هواپیماها
emergency	فوق العاده اضطراری
emergencies	فوق العاده اضطراری
emergency power supply	منبع قدرت اضطراری
landing mat	باند فرود اضطراری
coordinated illumination	روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
autorotation	روش فرود اضطراری هلیکوپتر
ditching	فرود اضطراری هواپیما روی اب
emergency admission	پذیرش اضطراری [در بیمارستان] [پزشکی]
accident ambulance	اتومبیل اضطراری برای حوادث
to declare a state of emergency	اعلان کردن حالت اضطراری
fall back	سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
emergency complement	تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
scuttle	غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttled	غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttles	غرق کردن اضطراری ناو هبله
fire escape	خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
fire escapes	خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
scuttling	غرق کردن اضطراری ناو هبله
field expedient	روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
to call 911 [American English]	تلفن اضطراری کردن [به پلیس یا آتش نشانی]
hot site	یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
Emergeny exit .	پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
emergency establishment	تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
ejection seat	صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
defense emergency	مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
rushlight	روشنایی کم
peeps	روشنایی کم
electric lighting	روشنایی
peep	روشنایی کم
luminosity	روشنایی
illuminations	روشنایی
lightest	روشنایی
illumination	روشنایی
lighted	روشنایی
light	روشنایی
lighting	روشنایی
night light	روشنایی شب
luminouity	روشنایی
luminance	روشنایی
lightness	روشنایی
clearness	روشنایی
peeping	روشنایی کم
peeped	روشنایی کم
squawk may day	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
lambert	واحد روشنایی
intensity level	سطح روشنایی
illumination change	تعویض روشنایی
illuminating system	سیستم روشنایی
light gap	فاصله روشنایی
sustained illumination	روشنایی پایدار
sustained illumination	روشنایی مداوم
intensity of illumination	شدت روشنایی
street lighting	روشنایی خیابان
indirect lighting	روشنایی غیرمستقیم
illumination method	روش روشنایی
illumination method	سبک روشنایی
incandescent lamp	لامپ روشنایی
image brightness	روشنایی تصویر
lighting control	کنترل روشنایی
light control	کنترل روشنایی
luminance channel	کانال روشنایی
light fluctuation	نوسان روشنایی
illuminator	وسیله روشنایی
light adaptation	انطباق با روشنایی
illuminator	دستگاه روشنایی
light brightness control	کنترل روشنایی
search light illumination	روشنایی با نورافکن
lighting engineering	تکنیک روشنایی
lighting engineering	مهندسی روشنایی
lighting feeder	تهیه روشنایی
lighting line	سیم روشنایی
lighting transformer	مبدل روشنایی
lighting mains	خط روشنایی اصلی
lighting outlet	خروجی روشنایی
lighting plant	تاسیسات روشنایی
lighting scheme	ترتیب روشنایی
lighting set	دستگاه روشنایی
lighting source	منبع روشنایی
lighting switch	کلید روشنایی
lighting unit	واحد روشنایی
ligting conditions	نسبتهای روشنایی
luminous flux	شاره روشنایی
luminous efficiency	ضریب روشنایی
lighting effect	اثر روشنایی
lighting battery	باتری روشنایی
luminous flux	شار روشنایی
luminous efficiency	راندمان روشنایی
room lighting	روشنایی اطاق
light meter	روشنایی سنج
photometer	روشنایی سنج
photology	دانش روشنایی
phot	واحد روشنایی
luminous flux	فلوی روشنایی
lux meter	روشنایی سنج
luminous power	قوه روشنایی
light point	منبع روشنایی
luminous intensity	شدت روشنایی
luminance decay	کم شدن روشنایی
glimmerings	روشنایی ضعیف
loomed	هاله روشنایی
decorative ligthing	روشنایی تزیینی
direct lighting	روشنایی مستقیم
loom	هاله روشنایی
earth shine	روشنایی خاکستری
electric light	روشنایی برقی
glimmers	روشنایی ضعیف
glimmered	روشنایی ضعیف
illuminations	شدت روشنایی
glimmer	روشنایی ضعیف
candlelight	روشنایی شمع
country life	زندگی روشنایی
looming	هاله روشنایی
looms	هاله روشنایی
glimmering	روشنایی ضعیف
artifical light	روشنایی مصنوعی
asterism	روشنایی و نور
incandescence	روشنایی سیمابی
luminosity	بازده روشنایی
illumination	شدت روشنایی
brightness control	پیچ روشنایی
brightness signal	پیام روشنایی
ceiling light	روشنایی سقفی
constant luminance	روشنایی ثابت
continuous illumination	روشنایی مداوم
optics	علم روشنایی
fluorescent light	روشنایی فلورسنت
illuminating gas	گاز روشنایی
ray	روشنایی تشعشع
glares	روشنایی زننده
illuminance	شدت روشنایی
glared	روشنایی زننده
illuminating aperture	روزنه روشنایی
illumniation aperture	روزنه روشنایی
illuminating beam	پرتو روشنایی
illuminating device	تجهیزات روشنایی
glare	روشنایی زننده
illuminating engineering	مهندسی روشنایی
illuminating engineering	تکنیک روشنایی
illuminating fixture	لوازم روشنایی
gaslight	روشنایی گاز
phosphorescence	روشنایی شب تابی
earth light	روشنایی خاکستری
flashes	روشنایی مختصر
full beam spread	باندکامل روشنایی
light conditions	نسبتهای روشنایی
flashed	روشنایی مختصر
flash	روشنایی مختصر
intermediate contingency	قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
photothermic	مربوط به گرماو روشنایی