English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
queue روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queued روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queueing روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queues روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
Other Matches
fifo حافظهای که از روش دستیابی FIFD استفاده میکند
one address computer ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
hierarchy روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchies روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
key ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
resource قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
RIFF قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
stacks ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stack ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stacked ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
dead time زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
idled که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
capacity استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
idles که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idle که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
freed آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacities استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
freeing آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
fourth generation computers فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
bitmap معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
composite demand تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
quads چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quad چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
bands شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
band شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
structures ساختار
structure ساختار
architecture ساختار
structuring ساختار
shareware نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
ieee که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
duplexes دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplex دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
exerciser وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
joint tenants در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
common use مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
structure ساختار ساخت
molecular structure ساختار مولکولی
fabric ساختار ساختمان
selection structure ساختار گزینشی
cellular structure ساختار شبکهای
relational structure ساختار رابطهای
structuring ساختار ساخت
close packed structure ساختار تنگچین
nested structure ساختار لانهای
network stracture ساختار شبکه
network structure ساختار شبکهای
ingots structure ساختار شمش
internal structure ساختار داخلی
age structure ساختار سنی
atomic structure ساختار اتمی
band structure ساختار نواری
ring structure ساختار حلقهای
kekule structure ساختار ککوله
factor structure ساختار عاملی
lewis structure ساختار لوویس
linear structure ساختار خطی
structures ساختار ساخت
list structure ساختار لیست
superstructure ساختار بالا
inverted structure ساختار معکوس
block structure ساختار بلوکی
loop structure ساختار حلقهای
sequence structure ساختار ترتیبی
diamond structure ساختار الماس
structure factor عامل ساختار
control structure ساختار کنترلی
pyramidal structure ساختار هرمی
crane construction ساختار جرثقیل
superstructures ساختار بالا
crystal structure ساختار بلور
electronic structure ساختار الکترونی
tree structure ساختار درخت
crystalline structure ساختار بلوری
data structure ساختار داده ها
economic structure ساختار اقتصادی
grain structure ساختار بلوری
structure [first order] ساختار [ریاضی]
helical structure ساختار مارپیچی
decision structure ساختار تصمیم
structure chart نمودار ساختار
file structure ساختار فایل
institutional structure ساختار نهادی
fine structure ساختار فریف
shell structure ساختار لایهای
nuclear structure ساختار هستهای
tertiary structure of protein ساختار سوم پروتئین
work breakdown structure ساختار تفکیک کار
sequential data structure ساختار ترتیبی داده
structuring پی ریزی کردن ساختار
algebraic structure ساختار جبری [ریاضی]
valence bond structure ساختار پیوند والانسی
straight chain structure ساختار راست زنجیر
database structure ساختار پایگاه داده ها
centralized network configuration ساختار شبکهای متمرکز
contiguous data structure ساختار دادههای همجوار
branch control structure ساختار کنترل انشعاب
structured design طراحی ساختار یافته
secondary structure of portein ساختار دوم پروتئین
structuralist وابسته به ساختار گرایی
structuralists وابسته به ساختار گرایی
infrastructure ساختار یا سرویس ابتدایی
sequence control structure ساختار کنترل ترتیبی
cubic closed packed structure ساختار مکعبی تنگچین
structures پی ریزی کردن ساختار
hierachical structure ساختار سلسله مراتبی
graphic data structure ساختار داده گرافیکی
hydrogen depleted structure ساختار هیدروژن زدوده
structure پی ریزی کردن ساختار
hyperfine structure ساختار فوق فریف
loop control structure ساختار کنترل حلقه
wimps نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
PPP که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود
Hamming code سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
defect skipping روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
pawn structure ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
definitions شرح ساختار در برنامه یا سیستم
definition شرح ساختار در برنامه یا سیستم
implication عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
implications عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
inclusion عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
hierarchies ساختار دادهای سلسله مراتبی
nodes نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
leaf گره آخر در ساختار درختی
hierarchy ساختار دادهای سلسله مراتبی
node نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
branched chain structure ساختار زنجیری شاخه دار
wurtzite ساختار شش گوشهای روی سولفید
skeletal code برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
external دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
reconfiguration تغییر دادن ساختار داده در سیستم
externals دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
h.f.s structure hyperfine ساختار فوق فریف
forests تعداد درختهای ساختار داده متصل
broch [ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
hexonal zinc sulfide structure ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
forest تعداد درختهای ساختار داده متصل
solenoid sweep پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
published 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publishes 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
wire روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
oases یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
schemata شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
frameworks ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
logic ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
High Victorian [سبک احیای گوتیک با ساختار چند رگه]
schema شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
DNA double helix [یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ]
framework ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
backsteingotit [آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
randomly سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
variable شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
random سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
physical سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
plex structure ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
variables شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
scripts ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
chimney-cricket [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
array ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
hierarchical communications system پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
abutment [ساختار جامدی که فشار قوس یا شمع بر آن است.] [معماری]
arrays ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
bandolite ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
structure ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
local که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
structures ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
cartesian structure ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
locals که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
rung [تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود]
flow diagram دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
sparse array ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
flowchart دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
structuring ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
dynamically ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
dynamic ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
root گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
local انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
roots گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
locals انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
globally متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
global متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
reed شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
if/then/else یک نوع ساختار کنترل شاخهای است که متغیر یا داده راازمایش میکند تا ببیند
stepped lines خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
scan وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com