English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (32 milliseconds)
English Persian
aluminum coating by spraying amalgamate روکش الومینیوم کردن امیختن
Other Matches
aluminum coat روکش الومینیوم
aluminize روکش ساختن از الومینیوم
aluminize روکش بااب الومینیوم دادن
bandolite ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
alodine نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
aluminum فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
aluminium فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
attemper نرم کردن امیختن
intermix در هم امیختن با هم مخلوط کردن
mixes امیختن مخلوط کردن
compounds : ترکیب کردن امیختن
compounded : ترکیب کردن امیختن
mix امیختن مخلوط کردن
compound : ترکیب کردن امیختن
consolidation درهم امیختن تحکیم کردن یکجا کردن یکپارچه
immingle بهم امیختن مخلوط کردن
womannize زن صفت کردن مخنث کردن بازنان امیختن
to mull a mull of داغ کردن و امیختن باادویه و قند
retread process تقویت روکش روکش دوباره
premix قبل از مصرف مخلوط کردن پیش امیختن
cases روکش کردن
face روکش کردن
case روکش کردن
to do over روکش کردن
faces روکش کردن
plates روکش کردن
boarded روکش کردن
encrust روکش کردن
plate روکش کردن
plating روکش کردن
board روکش کردن
overlaid روکش کردن
veneer روکش کردن
recapped روکش کردن لاستیک
retreads روکش کردن لاستیک
coatings پوشاندن روکش کردن
metallize روکش کردن با فلزات
retread روکش کردن لاستیک
worming روکش کردن طناب
resurfaces روکش تازه کردن
coated پوشاندن روکش کردن
recap روکش کردن لاستیک
recaps روکش کردن لاستیک
re tread روکش کردن لاستیک
resurfaced روکش تازه کردن
coat پوشاندن روکش کردن
chrome plate روکش کردن با کروم
resurface روکش تازه کردن
lead coat روکش کردن سربی
coats پوشاندن روکش کردن
recapping روکش کردن لاستیک
bulid up با سنگ یا اجر مسدود کردن روکش کردن
covers روکش کردن پوشانیدن پوشش
coverings روکش کردن پوشانیدن پوشش
cover روکش کردن پوشانیدن پوشش
steel face روکش کردن یا روسازی کردن با فولاد
encases درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
revest جامه روحانی پوشیدن روکش کردن
encase درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
encased درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
alaminum الومینیوم
aluminium الومینیوم
shielding زره کشیدن یازره پوش کردن روکش
aluminous مربوط به الومینیوم
aluminous الومینیوم دار
aluminum alloy الیاژ الومینیوم
aluminum oxide اکسید الومینیوم
aluminiferous الومینیوم دار
aluminium foil کاغذ الومینیوم
aluminous محتوی الومینیوم
alumina اکسید الومینیوم
alumina گل پاک یا اکسید الومینیوم
anodization پوشش الومینیوم از اکسیدالومینیوم
sapphires سیلیکات الومینیوم و منیزیم
bauxite هیدروکسید الومینیوم بوکسیت
sapphire سیلیکات الومینیوم و منیزیم
artificial aging افزایش استحکام الومینیوم
coat روکش کردن استر کردن
coated روکش کردن استر کردن
coats روکش کردن استر کردن
coatings روکش کردن استر کردن
alclad نوعی ورقه از الیاژ الومینیوم
turquoises فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
turquoise فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
kyanite سیلیکات الومینیوم بفرمول 5SIO2AL
turquois فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
alum سولفات مضاعف الومینیوم و پتاسیم
admix مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
thallium عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
reventment روکش کردن سطح زمین به منظور جلوگیری از فرسایش ناشی از باد و باران
euclase بریلیوم و الومینیوم برنگ سبز روشن یا ابی
beryl سیلیکات بریلیوم و الومینیوم رنگ ابی متمایل به سبز
anodize روش ساخت و عملیات مربوط به الومینیوم و الیاژهای ان توسط اکسیداسیون اندیک
alumetize الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
lohmannizing غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
aluminum pigmented dope لعاب یا پرداخت که داخل ان تکههای کوچک الومینیوم بصورت معلق پراکنده شده است
icebox rivet میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
harmotome سیلیکات ابدار الومینیوم وباریم که بلورهای ان بصورت جفت وصلیبی برنگهای مختلف یافت میشود
aluminum paste تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
mingling امیختن
intermingled با هم امیختن
to stir up امیختن
immix در هم امیختن
intermingle با هم امیختن
incorporate امیختن
interlard امیختن
inosculate امیختن
interblend امیختن
interblend در هم امیختن
incorporates امیختن
incorporating امیختن
mixes امیختن
intermixing در هم امیختن
mingles امیختن
to alloy gold with copper امیختن
intermingles با هم امیختن
amalgamate امیختن
amalgamated امیختن
amalgamates امیختن
amalgamating امیختن
intermingling با هم امیختن
mell امیختن
combine امیختن
combines امیختن
combining امیختن
synthetize امیختن
admix امیختن
blends امیختن
blend امیختن
mix امیختن
meddles امیختن
fuse امیختن
brew امیختن
synthesised امیختن
synthesises امیختن
synthesising امیختن
mingled امیختن
meddled امیختن
synthesized امیختن
brewed امیختن
brews امیختن
mingle امیختن
fused امیختن
meddle امیختن
synthesizes امیختن
synthesizing امیختن
synthesize امیختن
nitralloy قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
plates : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
oxygenated اکسیژن امیختن
kneaded سرشتن امیختن
sulfurate با گوگرد امیختن
shuffling بهم امیختن
fold بهم امیختن
folded بهم امیختن
immingle درهم امیختن
fuse فیوزدارکردن امیختن
kneading سرشتن امیختن
intermix بهم امیختن
oxygenize با اکسیژن امیختن
fused فیوزدارکردن امیختن
inviscade با چسب امیختن
shuffles بهم امیختن
knead سرشتن امیختن
oxygenates اکسیژن امیختن
folds بهم امیختن
oxygenating اکسیژن امیختن
sulfuret با گوگرد امیختن
mixing in place امیختن در جا مخلوط در جا
inviscate باچیزچسبناک امیختن
plant mixing امیختن در کارخانه
oxygenate اکسیژن امیختن
shuffle بهم امیختن
shuffled بهم امیختن
interlace در هم امیختن در هم بافتن
scramble درهم امیختن
womanize بازنان امیختن
coalesces بهم امیختن
coalescing بهم امیختن
scrambling درهم امیختن
commingle بهم امیختن
sentimentalize با احساسات امیختن
interwove باهم امیختن
carbonation عمل امیختن با
scrambled درهم امیختن
scrambles درهم امیختن
carburet باذغال امیختن
interweaving باهم امیختن
interweaves باهم امیختن
coalesced بهم امیختن
interfusion بهم امیختن
coalesce بهم امیختن
interweave باهم امیختن
kneads سرشتن امیختن
pepsinate با جوهر گوارنده امیختن
grades جورکردن باهم امیختن
grade جورکردن باهم امیختن
sulfate با اسید سولفوریک امیختن
conjugate درهم امیختن توام
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com