Dictiornary-Farsi | ساخت قدرت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
power structure	ساخت قدرت


Other Matches

work in process	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic	ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
empowered	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
creativeness	قدرت خلاقه قدرت ابداع
dictatorship of proletariat	اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
os/	سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
countervailing power	قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
authoritarainism	نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
radar discrimination	قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
gradient circuit	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
manufacture	ساخت
manufactured	ساخت
manufactures	ساخت
unstructured	بی ساخت
fabrication	ساخت
workmanship	ساخت
syntheses	ساخت
synthesis	ساخت
structure	ساخت
structures	ساخت
structuring	ساخت
designs	ساخت
performance	ساخت
performances	ساخت
substandard	بد ساخت
making	ساخت
make-up	ساخت
manufacturing	ساخت
generation	ساخت
generations	ساخت
construction	ساخت
constructions	ساخت
design	ساخت
textures	ساخت
compositions	ساخت
composition	ساخت
formation	ساخت
forms	ساخت
formed	ساخت
form	ساخت
texture	ساخت
conformation	ساخت
invenit	ساخت
built	ساخت
make up	ساخت
habitus	ساخت
fecit	ساخت
manufactory	ساخت
reconstitutes	تجدید ساخت
reconstituting	تجدید ساخت
reticular formation	ساخت شبکهای
formatio reticularis	ساخت شبکهای
machine made	ساخت ماشین
file structure	ساخت پرونده
reconstituted	تجدید ساخت
shop	محل ساخت
collusion	ساخت و پاخت
collusion	ساخت وپاخت
brand names	علامت ساخت
graft	ساخت وپاخت
grafted	ساخت وپاخت
shopped	محل ساخت
grafts	ساخت وپاخت
building block	کنده ساخت
building blocks	کنده ساخت
brand name	علامت ساخت
structuralist	ساخت گرای
structuralists	ساخت گرای
shops	محل ساخت
home-made	ساخت میهن
reconstitute	تجدید ساخت
elaborate	ساخت استاد
man made	ساخت بشر
productions	ارائه ساخت
production	ارائه ساخت
makes	ساخت ترکیب
makes	رسیدن به ساخت
makes	ساختمان ساخت
make	ساخت ترکیب
make	رسیدن به ساخت
make	ساختمان ساخت
infra structure	زیر ساخت
home made	ساخت داخلی
home made	ساخت بومی
man-made	ساخت بشر
rebuild	تجدید ساخت
rebuilds	تجدید ساخت
elaborated	ساخت استاد
elaborates	ساخت استاد
elaborating	ساخت استاد
latent structure	ساخت نهفته
manufacturing	صنعت ساخت
assembly	نصب ساخت
group structure	ساخت گروهی
confections	ترکیب ساخت
confection	ترکیب ساخت
design and construction	طراحی و ساخت
homemade	ساخت میهن
well made	خوش ساخت
production process	روند ساخت
deep structure	ژرف ساخت
structuring	ساختار ساخت
phrase structure	با ساخت عبارتی
personality structure	ساخت شخصیت
workmanship	کار ساخت
perceptual structure	ساخت ادراکی
block structure	ساخت کندهای
dynamic structure	ساخت پویا
forbade	نا مقدور ساخت
newmade	تازه ساخت
new buit	تازه ساخت
simple structure	ساخت ساده
population structure	ساخت جمعیت
data structure	ساخت داده ها
production cost	ارزش ساخت
production time	زمان ساخت
program structure	ساخت برنامه
class structure	ساخت طبقاتی
prototyping	ساخت یک نمونه
capital structure	ساخت سرمایه
block structured	با ساخت کندهای
control structure	ساخت کنترل
structure	ساختار ساخت
covin	ساخت وپاخت
covinous	ساخت وپاختی
structures	ساختار ساخت
structured	ساخت یافته
field strcture	ساخت میدانی
factory order	سفارش ساخت
static structure	ساخت ایستا
american make	ساخت امریکایی
agro industry	کشت و ساخت
affect structure	ساخت عاطفه
tectonic	زمین ساخت
tectonics	زمین ساخت
family structure	ساخت خانواده
manufacture process	فراگرد ساخت
manufacture process	فرایند ساخت
manufacture cost	ارزش ساخت
tree structure	ساخت درختی
unstructured interview	مصاحبه بی ساخت
structuralism	ساخت گرایی
manufacturing cost	هزینه ساخت
manufacturing process	پویش ساخت
manufacturing process	فرایند ساخت
market structure	ساخت بازار
mental structure	ساخت ذهنی
social strcture	ساخت اجتماعی
new built	تازه ساخت
structured	دارای ساخت
potency	قدرت
vigor	قدرت
inauthoritative	بی قدرت
vim	قدرت
vis	قدرت
godown	قدرت
power takeoff	قدرت
energy	قدرت
commanding	با قدرت
nerves	قدرت
vigour	قدرت
will power <idiom>	قدرت
strong-arm	قدرت
strong arm	قدرت
strenght	قدرت
might	قدرت
energies	قدرت
capability	قدرت
nerve	قدرت
zing	قدرت
abilities	قدرت
powered	قدرت
forcing	قدرت
forces	قدرت
force	قدرت
authority	قدرت
power	قدرت
posse	قدرت
ability	قدرت
tensions	قدرت
strength	قدرت
strengths	قدرت
powering	قدرت
sovereignty	قدرت
tension	قدرت
powers	قدرت
posses	قدرت
make or buy decision	تصمیم به ساخت یاخرید
structural psychology	روانشناسی ساخت گرا
structured english	انگلیسی ساخت یافته
structured interview	مصاحبه ساخت دار
man made goods	کالاهای ساخت بشر
man made wealth	ثروت ساخت بشر
development order	دستور ساخت اماد
the lord will provide	خداوسیله خواهد ساخت
structured walkthroughs	بررسیهای ساخت یافته