Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English
Persian
leg
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
legs
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
Other Matches
leg side
قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
creased
قسمتی از زمین کریکت
creases
قسمتی از زمین کریکت
crease
قسمتی از زمین کریکت
creasing
قسمتی از زمین کریکت
infield
محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
off
خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
outfield
محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
square out
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
scope
محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
aprons
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
apron
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
entablature
قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
cricket field
زمین کریکت
infield
نقاط توپگیری در زمین کریکت
floors
محدوده زمین
playing area
محدوده زمین
floor
محدوده زمین
floored
محدوده زمین
put the ball on the floor
به زمین انداختن توپ کریکت بجای بل گرفتن
in
توپ در محدوده زمین
in-
توپ در محدوده زمین
field
جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fields
جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fielded
جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
quayside
زمین اطراف بارانداز
touchline
خط اطراف زمین فوتبال
plotters
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
plotter
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
out of bounds
خارج شدن توپ از محدوده زمین
boundry lines
خطوط اطراف زمین والیبال
sightscreen
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
hash mark
قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
team area
محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی
paleocene
قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
wicket
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wickets
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
landplane
هواپیمایی که قادر به برخاستن از سطح زمین که شامل برف و یخ نیز میگرددمیباشد
field
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fielded
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fields
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
reentry vehicle
مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
oblique compartment
قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
submarine havens
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
cricketer
بازیگر کریکت
willows
چوب کریکت
cricketers
بازیگر کریکت
willow
چوب کریکت
stumps
سوزاندن توپزن کریکت
stumping
سوزاندن توپزن کریکت
stumped
سوزاندن توپزن کریکت
bats
چوب کریکت ضربه
stump
سوزاندن توپزن کریکت
bat
چوب کریکت ضربه
take a wicket
سوزاندن توپزن کریکت
batted
چوب کریکت ضربه
stumped
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stump
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
wicketkeeper
توپگیر مدافع میلههای کریکت
stumping
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumps
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
night watchman
توپزن پایان مسابقه کریکت
Test matches
مسابقه بین المللی کریکت
centurian
بازیگر 001 امتیازی کریکت
outfield
موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
Test match
مسابقه بین المللی کریکت
night-watchmen
توپزن پایان مسابقه کریکت
short leg
توپگیر بین دو میله کریکت
night-watchman
توپزن پایان مسابقه کریکت
yorked
توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
crickets
بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
opener
هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
all out
پایان بازی توپزنان یک تیم کریکت
half century
05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
follow on
شروع دور دوم بازی کریکت
maiden over
بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
batting average
میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
cricket
بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
follow-on
شروع دور دوم بازی کریکت
wrong un
پرتاب توپ پیچ دار کریکت
Test match
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Test matches
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
centuries
001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
follow-ons
شروع دور دوم بازی کریکت
third man
محل توپگیر دور از توپزن کریکت
throw out
سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
century
001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
back lift
حرکت چوب کریکت به عقب پیش از ضربه
take guard
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
stick
هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
ashes
جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
attack
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacks
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
span
محدوده
scope
محدوده
spanned
محدوده
ranged
محدوده
ranges
محدوده
spanning
محدوده
range
محدوده
confining
محدوده
confine
محدوده
spans
محدوده
jerk
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerking
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerks
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerked
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
grades
سطح یا محدوده
time limits
محدوده زمانی
error range
محدوده خطا
range check
بررسی محدوده
transmission limit
محدوده فرافرستی
fair territory
محدوده خطا
grade
سطح یا محدوده
soft cell boundaries
محدوده ازاد سل
time limit
محدوده زمانی
zones
حیطه محدوده
ranges
حدود محدوده
range
حدود محدوده
number range
محدوده اعداد
ranged
حدود محدوده
sin bin
محدوده پنالتی
zone
حیطه محدوده
normal range
محدوده عادی
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
first class cricket
مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
pull shot
ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت
milieux
اطراف
parties
اطراف
milieus
اطراف
milieu
اطراف
environments
اطراف
environment
اطراف
from the four winds
از اطراف
environs
اطراف
frequency range
محدوده فرکانس نامی
bands
محدوده فرکانس ها بین دو حد
balking billiard
بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
bank switching
راه گزینی محدوده
band
محدوده فرکانس ها بین دو حد
vicinity
در حدود در اطراف
pappus
کلاله اطراف گل
ambient noise
صدای اطراف
go around
<idiom>
به اطراف سفرکردن
sides of the question
اطراف موضوع
mess around
<idiom>
دو رو اطراف بازیکردن
wryly
به اطراف چرخاندن
architrave
گچبری اطراف در
edge zone
اطراف لبه
graveside
اطراف قبر
pericardium
اطراف قلب
gravesides
اطراف قبر
about
در اطراف نزدیک
periderm
پوست اطراف
wry
به اطراف چرخاندن
leg hit
ضربه بسمت محدوده توپزن
trap shot
ضربه به گوی از محدوده ماسهای
palette
محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
palettes
محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
touch in goal
محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
atmosphere
فضای اطراف هرجسمی
barnyards
محوطهء اطراف انبار
to look a bout
اطراف کار را پاییدن
parties
متداعیین اطراف دعوی
sea chest
مکندههای اطراف ناو
seaward
اطراف دریا روبدریا
barnyard
محوطهء اطراف انبار
port
ریل اطراف ناو
look round
اطراف کار را دیدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com